شعر در مورد قهرمان

شعر در مورد قهرمان ، شعر نو قهرمان وطن و سرباز و پهلوانان و امنیت کشور همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.

شعر در مورد قهرمان ورزشی

 گوش به غوغا مکن

هیچ محابا مکن

سلطنت و قهرمان نیست

چنین دست باف

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد قهرمانان ورزشی

قهرمان عشق

دلها را مسخر کرده است

هر کجا آهی که بینی

رایت اقبال اوست

بیشتر بخوانید : شعر در مورد ادب ، تواضع و احترام و مهرورزی و اخلاق و معرفت و تربیت از مولانا

شعر در مورد قهرمان ورزش

گر چه باشد آسمان

سرحلقه گردنکشان

هست چون خاتم به فرمان،

قهرمان عشق را

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد قهرمان

در دو سوی تُشَک ایستاده‌اند

مثل دو قهرمان آرام‌اند

به هم نزدیک می‌شوند

مثل دو دوست دست می‌دهند

به هم نگاه می‌کنند

مثل دریا و ماه

عمیق

به هم نگاه می‌کنند

آن‌گاه

کُشتی آغاز می‌شود

خم می‌شوند

دست در بازوی هم

کمرگاه و

ران‌ها

ناآرام

در هم می‌پیچند

وحشی و حمله‌ور

سرانجام

آن کس به خاک می‌افتد

که زودتر می‌گوید

دوستت دارم

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد قهرمانان وطن

در پیش قهرمان

خدا سجده واجب است

گردن مکش

ز طاعت مالک رقاب شب

بیشتر بخوانید : شعر در مورد خنده ، تلخ یار و معشوق از ته دل ، خنده و گریه و شادی کودکانه کودک

شعر در مورد قهرمان زندگی

با قهرمان بدرود کن

زیرا که او مرده ست

بی اسب و بی پیکان و جنگ افزار

صد ناوک نا مرئی

از دست جفا خورده ست

تنها و سرگردان و خسته

در کویر مرگ

کت بسته و بی ساز رزم و برگ

شمشیر را از دست افکنده

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد قهرمان شدن

قهرمان عشق

می باشد به عاشق مهربان

کشتی غواص

گوهر جو به دریا آشناست

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد قهرمان وطن

قهرمان غیرت عشاق،

بی جاسوس نیست

روی خود در خلوت آیینه

بوسیدن نداشت

بیشتر بخوانید : شعر در مورد انسانیت ، مرگ انسانیت و انسان خوب و بزرگ و جاهل

شعر در مورد قهرمانی

شعر در مورد قهرمانی پرسپولیس

بنه قدم به سوی من

پر از امید می شوم

پر از غروب غصه و

به رنگ عید می شوم

“امید” غنچه می زند

اگر تو شادمان شوی

تو پشت دیو غصه را

شکسته قهرمان شوی

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد قهرمانی استقلال

ای قهرمان ِ قصه وُ شهزاده ی افسانه ام

می ترسی از پاشیدن ِ رویای معصومانه ام

در چشم تو من دختری، دل نازک اما خیره سر

هر لحظه در اندیشه ات، عاشق تر وُ دیوانه تر

مجبوری از خود بگذری، نقشی دگر بازی کنی

پایان ِ تلخ ِ قصه را ،همواره آغازی کنی

می ترسی از غم لکّه ای اُفتد به قلب ِ دخترک

بر روح ِاو از غصه ات در قلب ِ شب ماند ترَک

ای قهرمان قصه وُ شهزاده ی افسانه ام

تنها تو می دانی که من یک دنده و ُدیوانه ام

بیشتر بخوانید : شعر در مورد چشم ، سیاه و یار و سبز + چشم بد دور و چشم آهو و چشم پوشی

شعر درباره قهرمان وطن

 منتظرست آسمان،

تا چه کند قهرمان

هرچه کند گو بکن،

هرچه کند جان ماست

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر درباره قهرمان زندگی

قهرمان آن نیست کز کوپال و یال و صد مدال ،

نامدار کوی و برزنهای این ادوار ماست …

قهرمان آن نیست با این نام و جام و صد مقام ،

نام او در ذهن هر جنبنده در بازار ماست …

قهرمان آن نیست در تعبیر معیار همه پیر و جوان ،

یاد او الگوی هر انسان بی معیار ماست …

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد قهرمانی

قهرمان عشق

بر گردنفرازان غالب است

کیست تا آرد برون،

از دست حیدر تیغ را

بیشتر بخوانید : شعر تولد ، مادر و دوست و کودکانه و پدر و دختر عاشقانه و برادر تولدت مبارک

شعر در مورد قهرمان ملی

حریم قهرمان عشق شوخی برنمی دارد

سپند بی ادب را آتش از خود دور می سازد

قهرمانانِ راستین همیشه بی پرچم بوده اند

تاریخ را در کاخ ها نوشته اند

و قهرمانانِ دروغین تبلیغ کرده اند

برایِ توده های تیره بخت که تاریخ را بلد نبوده اند

شعر درباره قهرمان زندگی

من آب و نان و زندگی را با افتخار دوست دارم

من آفتاب پنجره را بی شمار دوست دارم

من در گلوی پایتخت جمعیتی که از افتخار شادمانه فریاد می کشد ، دوست دارم

من جوانان وطن شیران یل را که به آرش و سهراب نزدیک می شوند ، دوست دارم

در پهنه ی میدان قهرمانی را که با قلب من مسابقه می دهد

و از طپش هایش جلو می زند ، دوست دارم

شعر درباره قهرمان

با قهرمان بدرود کن

زیرا که او مرده ست

بی اسب و بی پیکان و جنگ افزار

صد ناوک نا مرئی از دست

جفا خورده ست

شعر قهرمان زندگی

“امید” غنچه می زند

اگر تو شادمان شوی

تو پشت دیو غصه را

شکسته قهرمان شوی

شعر قهرمان

ای قهرمان ِ قصه وُ شهزاده ی افسانه ام

می ترسی از پاشیدن ِ رویای معصومانه ام

در چشم تو من دختری، دل نازک اما

خیره سر هر لحظه در اندیشه ات، عاشق تر وُ دیوانه تر