شعر در مورد آهن

شعر در مورد آهن ، شعر آهن و فولاد + شعر کودکانه آهنربا و لطیفه آهن زنگ نزن همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.

شعر در مورد آهن

آه من در هر مکان نقش جهان را میکشید

صبر بر دیدار بلبل آیت ایوب بود

در فضا پیچیده بود عطر تن زیبای دوست

هر چه بود در شوق دیدار رخت پاکوب بود

سر ِ هستی کتاب خلقتِ خلق زمین

در تمنای وجودت بسته و مکتوب بود

آتش رویت زبانه در دل آرام بود

آهن جانم کنار شعلهُ تو چوب بود …

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد آهن زنگ نزن

می کند تأثیر

در آهن دلان هم حرف سخت

چشم سوزن را

اگر آهن ربا روشن کند

بیشتر بخوانید : شعر در مورد خاموشی ، شعر کوتاه فواید سکوت و جواب ابلهان خاموشی است

شعر در مورد آهنربا

داشتم از این شهر می رفتم

صدایم کردی جا ماندم از کشتی ای

که رفت و غرق شد!

البته این فقط می تواند یک قصه باشد

در این شهر دود و آهن دریا کجا بود

که من بخواهم سوار کشتی شوم

و تو صدایم کنی!

فقط می خواهم بگویم

تو نجاتم دادی تا اسیرم کنی!

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر کودکانه در مورد آهنربا

به وصل از دامن عاشق

ندارد دست دلگیری

که ممکن نیست زنگ آهن

از آهن ربا خیزد

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد راه آهن

ایران به شوق زندگی

در مرگ رویین‌تن شده

مرد و زنش تلفیقی

از ابریشم و آهن شده

بیشتر بخوانید : شعر در مورد حسرت ، دیدار و زندگی و حسرت یار و جوانی و کربلا و گذشته و عشق

شعر درباره آهن

از بوی دود و آهن و گِل مست می شود

در سرزمین من عرق کارگر سگی ست

جنــگ و جــنون و زلــــــزله؛ مــرگ و گرســنگی

اخبار یک ، سه ، چار، دو ،تهران، خبر سگی ست

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد اهن زنگ نزن

کوه آهن شد

غمم وز بخت من

در جهان آهن ربایی

مانده نیست

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر درباره آهن زنگ نزن

توی قرن سرب و آهن

همه هستند عاشق تن

دیگه عاشق نمی‌شن باز

بدون من و من و من

بیشتر بخوانید : شعر در مورد چند همسری ، زن در شعر سعدی و شعر طنر حافظ زن و شوهری

شعر درباره ی آهن زنگ نزن

دل تو همچو سنگ و من

چو آهن ثابت اندر عشق

ایا آهن ربا

آخر سوی آهن نمی آیی

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر زیبا در مورد اهنگ

گفتم آهن دلی کنم چندی

ندهم دل به هیچ دلبندی

وان که را دیده در دهان تو رفت

هرگزش گوش نشنود پندی

خاصه ما را که در ازل بوده‌ست

با تو آمیزشی و پیوندی

به دلت کز دلت به درنکنم

سختتر زین مخواه سوگندی

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد اهنگ گوش دادن

در تعلق کوه آهن

در شمار سوزن است

در تجرد سوزنی

همسنگ کوه آهن است

بیشتر بخوانید : شعر در مورد چراغ ، نفتی و گردسوز و چراغ های شهر و چراغ راهنمایی قرمز و خاموش

شعر درباره آهنربا

حرف نزن

فقط محکم در آغوشم بگیر

مثل آب،

آهن گداخته را …

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر کودکانه درباره آهنربا

دل آتش پذیر از توست برق و سنگ و آهن تو

مرا سیران کجا باشد مرا تحویل و رفتن تو

بدیدم بی‌تو من خود را تو دیدی بیخودم هم تو

به زیر خاک دررفتم نرفتم من بیا من تو

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر درباره راه آهن

ذهنت از جنس آهن پاره های سخت و کهنه

زنگ زده و پرچ شده!

و من با دستان کودکانه

کم قدرت ونا توان

چه بیهوده اما مشتاقانه سعی می کنم

آن را به حالت اولیه باز گردانم

تو آرام نشسته ای و با دقت تماشایم می کنی

گاهی پوزخند می زنی

یعنی تلاشم بی فایده است

من هم لبخند می زنم

یعنی خسته نیستم!

بیشتر بخوانید : شعر در مورد ترس ، از ابراز عشق و عاشق شدن و ترس از خدا و مرگ از مولانا

شعر درباره ی آهن

هر که پیوندد به اهل حق

ز مردان خداست

آهن پیوسته با آهن ربا،

آهن رباست

بسکه آفت ما

ضعیفان را حصار آهن است

چشم زخمی گر هجوم آرد

دعای جوشن است

.

ز اختلاط سخت رویان

کینه جولان میکند

سنگ و آهن تا بهم ناید

شرر بیتاب نیست

.

اعتباراهل ظلم

از عالم اقبال نیست

آتش آلود است

آن آبی که آهن میکشد

.

نیست دوام حضور

جز بثبات قدم

گر در دل میزنید

حلقه آهن برید

.

حالا که رفتنی شده ای طبق گفته ات

باشد، قبول…لااقل این نکته را بدان:

آهن قراضه ای که چنان گرم گرم گرم