شعر در مورد تولد خودم

شعر در مورد تولد خودم ، دوبیتی و متن فلسفی در مورد تولد خودم جدید در اینستا همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.

شعر در مورد تولد خودم

تولدم مبارک نیست

تولدم مبارک نیست

دلم گرفته غمگینم

شکسته قلب داغونم

هوای خونه دلگیره

تو نیستی و من از دوریت

تو را اینجا نمی‌بینم

خودم رو مرده می‌دونم

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعری در مورد تولد خودم

تبریک تولد

به یه آدم عالی، با استعداد، زیبا و شوخ….

بله درسته!

امروز تولدمه!

بیشتر بخوانید : شعر در مورد شفاعت ، شعر و متن درباره مراسم ختم + شعر تشییع شهدا

شعر درباره تولد خودم

تولدم رسیده

تو فصل سبز بهار

اردیبهشت زیبا

شکوفه‌های بسیار

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر کوتاه در مورد تولد خودم

تولدم مبارک،

عشقم به تو تبریک می‌گم

تو رفتی نمی‌دونی،

با خودم چه بد تا کردم

تولدم مبارک،

عشقم به تو تبریک می‌گم

دارم با اشک،

به احساس سوختم تسکین می‌دم

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر زیبا در مورد تولد خودم

امروز

فقط از خداوند سپاسگزارم

که یک سال دیگر

به زندگی ام اضافه کرد.

تولدم مبارک!

بیشتر بخوانید : شعر در مورد عرفه ، متن و رباعی و دوبیتی روز عرفه و امام زمان + دعای عرفه

شعر نو در مورد تولد خودم

زاد روز تولدم را

به حرمت یادآور بودن شیرینی اش

برای مادر

و

تک تک ثانیه‌هایی

که

اسماء زیبای الهی

بر زبان پدر

جاری بود

مبارک خواهم دانست

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد روز تولد خودم

تولدم رسیده

بازم که تنها موندم

تو کیش و مات تقدیر

بازم که کم آوردم

شمعا رو فوت نکردم

اما چشامو بستم

رو جشن یک تولد

یاد تو رو کشیدم

تولدم رسیده

اما بازم یادت نیست

ولی به جات من می‌گم:

تولدم مبارک

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

متن شعر در مورد تولد خودم

تولدم مبارک مژده بهم رسیده

میوه کال باغم این دفعه خوب رسیده

تولدم مبارک با شمع و کیک ارزون

با خنده‌های شادم یه سینه درب و داغون

بیشتر بخوانید : شعر در مورد تسلیت جوان ، شعر کوتاه درباره مرگ همسر جوان و مرگ جوان ناکام

شعری درباره تولد خودم

همین تولد واسه من می‌تونه

یه فرصت دوباره رو بسازه

مثل رسیدن به یه فصل روشن

نفس کشیدن تو هوای تازه

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر کوتاه درباره تولد خودم

کسی تولد مرا به خاطرم می‌آورد

برای خاک قلب من گل و شکوفه می‌خرد

کمی بزرگ می‌شوم تنم جوانه می‌زند

فقط یواشکی دلم، تو را بهانه می‌کند

اگرچه با سرود و شعر دلم پر از چکاوک است

خودت بگو بدون تو تولدم مبارک است؟

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر برای تولد خودم

تولدم

بهانه‌ای بود برای زیستن

در این دنیای خاکی

چشمانم

دریچه‌ای، برای دیدار با آفرینش

و قلبم

تجلی گاه عشق

و زندگی و زایش همچنان ادامه دارد

در کنار خالقی که زندگی و مرگ

در دستان پر مهر اوست

بیشتر بخوانید : شعر در مورد صعود ، دلنوشته و شعر کودکانه در مورد کوه + متن تبریک صعود قله

شعر برای تولد خودم در اینستا

تقویم دیواری میگه که امروز

باز رسیده روز تولد من

همون روزی که من توی آینه

باید که آشتی کنه با خود من

دارم می‌رم تا برسم به فردا

روزای غصه خوردنم تمومه

پشت سرم هر چی که بوده، باشه

نگاه من فقط به روبرومه

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعری برای تولد خودم

امروز هم بارانی‌ست

باز هم تولدم تنهایی‌ام را

به رخم می‌کشد

سالیانی‌ست

که من به خودم تبریک می‌گویم

تولدم مبارک

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر نو درباره تولد خودم

فرقی نمیکند که کجا متولد شده باشی

مهم این است که آمده ای

تا قصه ی ناسروده ای را بسرایی

در ناکجا آباد این کویر بی نشان

مهم این است که خودت باشی

قصه ات را شبیه خودت

شبیه زیباترین غزل جهان بنویس …

بیشتر بخوانید : شعر در مورد خروس ، متن زیبا و شعر کودکانه در مورد خروس جنگی و پر طلایی

شعر درباره روز تولد خودم

شمعا بهم نشون میدن، چجوری عاشقت شدم

سوختم روی کیک نگات، اما تموم شدم خودم

تولدم مبارکه، امشب تولد منه

توی اتاق شیشه ای هیچ کسی دست نمی زنه

یه میز و دو تا صندلی، یک طرفش فقط پره

یه کیک تنها که کسی، یه تیک اش َم نمی خوره

یه کادوی خالی فقط، هدیه امشب منه

یه قلب تنها که برای دیدن تو میزنه

تقویم دیواری میگه که امروز

باز رسیده روز تولد من

همون روزی که من توی آینه

باید که آشتی کنه با خود من

.

دارم می‌رم تا برسم به فردا

روزای غصه خوردنم تمومه

پشت سرم هر چی که بوده، باشه

نگاه من فقط به روبرومه

.

وقتی که می‌دونم خدا رو دارم

تو کوله بارم واسه غصه جا نیست

خدا خودش راهو نشونم میده

آخر این جاده به ناکجا نیست

.

همین تولد واسه من می‌تونه

یه فرصت دوباره رو بسازه

مثل رسیدن به یه فصل روشن

نفس کشیدن تو هوای تازه

.

می‌خوام پر از ترانه باشم امروز

که بشکنه سکوت نقطه چینم

می‌خوام به روی آینه‌ها بخندم

یه جور دیگه خودمو ببینم

همین حالا میرم و رو به خورشید

وا می‌کنم پنجره‌ها رو تک تک

دنیا نگاهم می‌کنه با لبخند

بهم میگه تولدت مبارک!

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

آری باز هم باران می‌بارد

می‌خورد تک و توک بر پنجره خیالت

و تو‌ های‌های می‌گریی

و چونان مرغابیان وحشی

صدایت خموش می‌شود

آری باز هم باریدن ادامه دارد

و تو می‌روی در کوچه زیر باران و سرود عشق می‌خوانی

بی‌خبر از هیاهوی دنیا

در تکاپوی دلت چونان غرق می‌شوی

باران ببار بر روی سیاهم از شرم

باران ببار که گوهری را به زمین خواهی فرستاد

و هی ببار و ببار

باران، بر دل‌های خسته از همه جا

بر کوچه‌سار شب

بر عشق بی امان مادر

بر گریه شوق پدر

بر روی سیاهم از شرم

باران ببار که دانم تو کیستی

کنار پنجره ایستاده‌ام و زل زده‌ام به باران

راز تو چیست؟

آیا خدای من می‌گرید؟

خدایم گریه نکن، قول می‌دهم

به خدایی خودت قول می‌دهم زود بازگردم

رأس ساعت عشق

فقط می‌ماند یک چیز، تنهایم نگذار!

آری باران ته کشید

و من در زیر باران و به دور از هیاهوی زمان

در گوشه‌ای متولد شدم، درون فصل عشق

در دامان مادر و در آغوش پدر

و هنوز که هنوزست

خدایم با من است

دوستت دارم یار همیشگی‌ام

تولدم مبارک

زهرا دری سده