متن از فصل بهار ، متن فصل بهار زیبا + متن کوتاه عاشقانه بهاری - پارسی زی
متن بارانی عاشقانه ، متن های زیبا بارانی و احساسی غمگین و عاشقانه

متن بارانی عاشقانه ، متن های زیبا بارانی و احساسی غمگین و عاشقانه

متن بارانی عاشقانه متن بارانی عاشقانه ، متن های زیبا بارانی و احساسی غمگین و عاشقانه همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل …

متن شعر خوشبختی ، متن عاشقانه و استوری در مورد خوشبختی

متن شعر خوشبختی ، متن عاشقانه و استوری در مورد خوشبختی

متن شعر خوشبختی متن شعر خوشبختی ، متن عاشقانه و استوری در مورد خوشبختی همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم …

جملات تیکه دار به رفیق ، بی معرفت و نامرد + تیکه انداختن به رفیق نامرد

جملات تیکه دار به رفیق ، بی معرفت و نامرد + تیکه انداختن به رفیق نامرد

جملات تیکه دار به رفیق جملات تیکه دار به رفیق ، بی معرفت و نامرد + تیکه انداختن به رفیق نامرد همگی در سایت پارسی …

متن از فصل بهار

متن از فصل بهار ، متن فصل بهار زیبا + متن کوتاه عاشقانه بهاری

متن از فصل بهار ، متن فصل بهار زیبا + متن کوتاه عاشقانه بهاری همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.

متن از فصل بهار

من اگر

به فصل آغوش تو برسم

بهار می‌شوم

شکوفه میدهم ..️

⇔⇔⇔⇔

متن زیبا از فصل بهار

بهار که رفتن اسفند

و آمدن فروردین نیست !

بهار یعنی

جای بوسه‌ های مردی که تو باشی

روی گونه‌ های زنی که من باشم

شکوفه بدهد !

بیشتر بخوانید : شعر در مورد حمایت از دوست ، شعر درباره دوست باوفا و صمیمی از شهریار و حافظ

متن فصل بهار

تا تو با منی زمانه با من است

بخت و کام جاودانه با من است

تو بهار دلکشی و من چو باغ

شور و شوق صد جوانه با من است

یاد دلنشینت ای امید جان

هر کجا روم روانه با من است

⇔⇔⇔⇔

متن فصل بهار عاشقانه

باران

چه دلبری می کند

برای بهار !

پاییز کم بود

بهار هم عاشق شد …

⇔⇔⇔⇔

متن فصل بهار زیبا

باران

چه دلبری می کند برای بهار !

پاییز کم بود

بهار هم عاشق شد …

بیشتر بخوانید : شعر در مورد حرف زدن ، شعر حرف بیهوده و حرف مفت و حرف مردم و یاوه گویان

متن فصل بهار کودکانه

درختان پر شکوفه بادام را دیگر فراموش کن

اهمیتی ندارد دراین روزگار

آنچه را که نمی توانی بازیابی به خاطر نیاور

موهایت را در آفتاب خشک کن

عطر دیرپای میوه‌ها را بر آن بزن

عشق من، عشق من

فصل پاییز است…

⇔⇔⇔⇔

متن درباره فصل بهار

صد فصل بهار آید و

بیرون ننهم گام

ترسم که بیایی تو

و در خانه نباشم …

وحشی بافقی

⇔⇔⇔⇔

متن برای فصل بهار

چیزی بگو مثل بهار مثلا شکوفه کن

و یا ببار مانند رحمتی بر درونم

یا رنگین کمان باش و روحم را

در آغوش بگیر چیزی بگو فراتر از حرف باشد

جانم را لمس کند چیزی بگو مثلا “کنارت هستم”.

بیشتر بخوانید : شعر در مورد حقیقت ، شعر درباره حق و حقیقت زندگی و حق گویی و صداقت از مولانا

متن اهنگ فصل بهار

بهار

جشن طبیعت است

در پایان هر روز بهار،

باید خاک را بوئید.

⇔⇔⇔⇔

متن در مورد فصل بهار

با من به دشت بیا و زیر باران،

کنار درختان بهاری قدم بر دار،

این هدیه ی ابدی

خداوند برای ماست

⇔⇔⇔⇔

متن زیبا فصل بهار

بهار

گل نیست

شکوفه نیست

نه سبزه وُ

نه سفره‌ی هفت‌سین.

بهار

تویی که هر سال

تکرار می‌شوی

تکراری اما، نه!

بیشتر بخوانید : شعر در مورد حاکم ظالم ، شعر و متن در مورد ظلم ستیزی و حکومت و عدالت از سعدی

متن زیبای فصل بهار

مثل بهار می ماند،

آمدنت

شکوفه بارانم

می کند….

⇔⇔⇔⇔

متن زیبا برای فصل بهار

دلم می خواهد باران ببارد

و صدای پاهایت را

قطره های باران

به خانه ام بیاورند

بهار بیا …

که من بی تاب

شقایق های توام

⇔⇔⇔⇔

متن زیبا درباره فصل بهار

‎تو اگر بهار را صدا کنی

‎می آید

‎حتی اگر دلش

‎جا مانده باشد میان برف‌ ها

بیشتر بخوانید : شعر در مورد رهایی ، شعر و متن درباره رهایی و پرواز از مولانا و فروغ و شاملو

متن زیبا برای فصل بهار

قهوه ات را بنوش بی دغدغه ی فردایی

که آمدنش را هیچ تقویمی تضمین نکرده است !

قهوه ات را بنوش و فکر کن از گندمزارهای دیروز چه مانده است؟

از باغ های سیب شهریور؟ از شکوفه های انار؟

قهوه ات را گرم بنوش بی خیال فصلی که در راه است

دیگر زمستان چه می تواند بکند با برگ هایی که طعم پاییز را چشیده اند

⇔⇔⇔⇔

بهار که از راه می‌رسد

جوانه سر می‌زند، شکوفه می شکفد

باران نم‌نم می بارد آسمان نفس می کشد

بهار که از راه می‌رسد

زمین سبز می‌شود بلبل نغمه خوان می‌شود

روز نو می‌شود سال نکو می‌شود

اما… تو چطور؟

اگر شکوفه شکوفه بروید

و دریغ از شکوفه لبخندی که بر لبانت بنشیند چه؟

اگر زمین زمین سبز شود

و هنوز برگ‌های پاییزی سنگفرش دلت باشد چه؟

اگر باران باران طراوت ببارد

و هنوز خاکستر غم و یاس بر شیشه دلت باشد چه؟

اگر روز روز نو شود

ولی چشم‌هایت به عادت و کهنگی گشوده شود چه؟

اگر گرما گرما مهربانی با طلوع خورشید

بتابد و تو همچنان دل به سرما سپرده باشی چه؟

اگر بهار بهار بیاید و تو زمستان باشی؟

بیا و وجودت را به دست مهربان بهار بسپار تا زندگی را در تو جاری کند

تا… بهار شوی

بیا و چون بهار طراوت و شکفتن و لبخند و مهربانی و زیبایی و سبزی و تازگی را به هر که دل به زمستان سپرده هدیه کن

که بهار می‌آید و می‌رود اما تو در تابستان و پاییز و زمستان هم که بمانی بهار آفرین خواهی شد

بیا و تو بهار آفرین باش

تا دشت دشت مهربانی بروید

هزار هزار خنده بشکفد

باران باران محبت ببارد

تـــــو بــــهار آفریـــن بـــــاش

آخرین بروز رسانی در : دوشنبه 29 آذر 1400
کپی برداری از مطالب سایت با ذکر نام پارسی زی و لینک مستقیم بلا مانع است.