شعر صبح شاملو ؛ مجموعه ای از بهترین اشعار شاملو درباره صبح - پارسی زی
متن شعر رجز حضرت عباس ؛ رجز خوانی در وصف حضرت عباس

متن شعر رجز حضرت عباس ؛ رجز خوانی در وصف حضرت عباس

متن شعر رجز حضرت عباس متن شعر رجز حضرت عباس ؛ رجز خوانی در وصف حضرت عباس همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که …

متن پیام تسلیت مادر به همکار ، عکسهای پیام تسلیت مادر دوست صمیمی

متن پیام تسلیت مادر به همکار ، عکسهای پیام تسلیت مادر دوست صمیمی

متن پیام تسلیت مادر به همکار متن پیام تسلیت مادر به همکار ، عکسهای پیام تسلیت مادر دوست صمیمی همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این …

متن دوستی انگلیسی با ترجمه ، و معنی فارسی + متن انگلیسی تشکر از دوست

متن دوستی انگلیسی با ترجمه ، و معنی فارسی + متن انگلیسی تشکر از دوست

متن دوستی انگلیسی با ترجمه متن دوستی انگلیسی با ترجمه ، و معنی فارسی + متن انگلیسی تشکر از دوست همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم …

شعر صبح شاملو

شعر صبح شاملو ؛ مجموعه ای از بهترین اشعار شاملو درباره صبح

شعر صبح شاملو ؛ مجموعه ای از بهترین اشعار شاملو درباره صبح همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.

شعر صبح شاملو

تا صبح زیرِ پنجره‌ی کورِ آهنین

بیدار می‌نشینم و می‌کاوم آسمان

در راه‌های گم‌شده، لب‌های بی‌سرود

ای شعرِ ناسروده! کجا گیرمت نشان؟

⇔⇔⇔⇔

جملات احمد شاملو

ولرم و

کاهلانه

آبدانه‌های چرکی‌ِ بارانِ تابستانی

بر برگ‌های بی‌عشوه‌ی خطمی

به ساعتِ پنجِ صبح.

بیشتر بخوانید : متن تبریک سال نو اداری ، رسمی برای کارت پستال + پیام تبریک سال نو مدیریتی

جملات ناب شاملو

در مزارِ شهیدان هنوز

خطیبانِ حرفه‌یی درخوابند.

حفره‌ی معلقِ فریادها

در هوا

خالی‌ست.

و گُلگون‌کفنان

به خستگی

در گور

گُرده تعویض می‌کنند.

به تردید

آبله‌های باران

بر الواحِ سَرسَری

به ساعتِ پنجِ صبح.

⇔⇔⇔⇔

بهترین اشعار شاملو

اینجا قلبِ سالم را زالو تجویز می‌کنند

تا سرخوش و شاد همچون قناری مستی

به شیرین‌ترین ترانه‌ی جانت نغمه سردهی تا آستانِ مرگ

که می‌دانی امنیت

بلالِ شیرْدانه‌یی‌ست

که در قفس به نصیب می‌رسد،

تا استوارِ پاسدارخانه برگِ امان در کَفَت نهد

و قوطی مُسکن‌ها را در جیبِ روپوشت:

ــ یکی صبح یکی شب، با عشق!

⇔⇔⇔⇔

اشعار شاملو برای آیدا

بانگ‌دربانگ

خروسان می‌خوانند.

تا دوردست‌های گمان اما

در این پهنه‌ی ماسه و شوراب

روستایی نیست.

روز است که دیگرباره بازمی‌گردد

یادآورِ صبح و سلام و سبزه،

و تحقیر است که هر سپیده‌دم

از نو

اختراع می‌شود

در تجربه‌ی گریانِ همیشه.

بیشتر بخوانید : متن تبریک سال نو برای سررسید + پیام تبریک سال نو دوستانه اداری

اشعار شاملو و آیدا

هنوز آسمان

از انعکاسِ هلهله‌ی ستایشِ ما

(که بی‌ادعاتر کسانیم)

سنگین است.

این آتشبازیِ بی‌دریغ

چراغانِ حُرمتِ کیست؟

لیکن خدای را

با من بگوی کجا شد آن قصرِ پُرنگارِ به‌آیین

که کنون

مرا

زندانِ زنده‌بیزاری‌ست

و هر صبح و شامم

در ویرانه‌هایش

به رگبارِ نفرت می‌بندند.

⇔⇔⇔⇔

شعر شاملو برای آیدا

اگرچند آفتاب

با تیغِ براقش

هر صبح

بندِ نافِ گیاهی نورُسته را قطع می‌کند؛

خود به روزگاری

که شرف

نُدرتی‌ست

بُهت‌انگیز

که نه آسایشِ خفتگان

که سکونِ مردگان را

آشفته می‌کند.)

⇔⇔⇔⇔

جملات احمد شاملو درباره خدا

بر زمینه‌ی سُربی‌ صبح

سوار

خاموش ایستاده است

و یالِ بلندِ اسبش در باد

پریشان می‌شود.

بیشتر بخوانید : متن تبریک سال نو برای کارت پستال ، متن اداری و رسمی تبریک سال نو

شاملو زندگی

خودِ مهتابی تو اصلاً،

خودِ مهتابی تو.

تازه، وقتی بره مهتاب و

هنوز

شبِ تنها

باید

راهِ دوری‌رو بره تا دَمِ دروازه‌ی روز ــ

مثِ شب گود و بزرگی

مثِ شب.

تازه، روزم که بیاد

تو تمیزی

مثِ شبنم

مثِ صبح.

⇔⇔⇔⇔

جملات احمد شاملو خدا

این است عطرِ خاکستریِ هوا

که از نزدیکیِ صبح سخن می‌گوید.

زمین آبستنِ روزی دیگر است.

این است زمزمه‌ی سپیده

این است آفتاب که بر می‌آید.

⇔⇔⇔⇔

شعر صبح شاملو

و گونه‌هایت

با دو شیارِ مورّب،

که غرورِ تو را هدایت می‌کنند و

سرنوشتِ مرا

که شب را تحمل کرده‌ام

بی‌آنکه به انتظارِ صبح

مسلح بوده باشم.

بیشتر بخوانید : متن ادبی تبریک سال نو ، پیشاپیش + متن کوتاه تبریک عید نوروز اداری

جملات احمد شاملو

شبِ اندیشناکِ خسته،

از راهِ درازش می‌گذشت آرام.

کلاغی بر چناری دور،

در مهتاب زد فریاد.

در این هنگام

نسیمِ صبحگاهِ سرد،

بر درگاهِ خانه پرده را جنباند.

در آن خاموشِ رؤیایی چنان پنداشتم

کز شوق، روی پرده، قلبِ دخترِ تصویر می‌لرزد.

چنان پنداشتم کز شوق،

هر دَم با تلاشی شوم و یأس‌آمیز،

خود را می‌کشد آرامک آرامک به سوی من…

⇔⇔⇔⇔

جملات ناب شاملو

دو چشمم خسته بر هم رفت.

سپیده می‌گشود آهسته

جعدِ گیسوانِ تاب‌دارِ صبح.

سحر لبخند می‌زد سرد.

طلسمِ رنجِ من پوسید

چنین احساس کردم من

لبانِ مرده‌یی لب‌های سوزانِ مرا

در خواب می‌بوسید…

⇔⇔⇔⇔

بهترین اشعار شاملو

و جز اینم

هنری نیست

که آشیان تو

باشم …

بیشتر بخوانید : متن تبریک سال نو به مشتریان ، نامه تبریک سال نو به همکاران

اشعار شاملو برای آیدا

هر لبخند تو

هر بوسه‌ی تو به من

آن قدرت را عنایت می‌کند

که کوهی را بر سر

کوهی بگذارم

آخرین بروز رسانی در : شنبه 14 اسفند 1400
کپی برداری از مطالب سایت با ذکر نام پارسی زی و لینک مستقیم بلا مانع است.