شعر شهریار در بیمارستان ؛ شعرخوانی استاد شهریار در بیمارستان - پارسی زی
متن تولد ، رسمی بهاری خودم و خواهر و برادر + متن تولدت مبارک عشقم

متن تولد ، رسمی بهاری خودم و خواهر و برادر + متن تولدت مبارک عشقم

متن تولد متن تولد ، رسمی بهاری خودم و خواهر و برادر + متن تولدت مبارک عشقم همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که …

اشعار به مناسبت نیمه شعبان ، شعر کودکانه به مناسبت نیمه شعبان

اشعار به مناسبت نیمه شعبان ، شعر کودکانه به مناسبت نیمه شعبان

اشعار به مناسبت نیمه شعبان اشعار به مناسبت نیمه شعبان ، شعر کودکانه به مناسبت نیمه شعبان همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که …

متن درباره بهشت ؛ جملاتی بسیار زیبا در وصف بهشت

متن درباره بهشت ؛ جملاتی بسیار زیبا در وصف بهشت

متن درباره بهشت متن درباره بهشت ؛ جملاتی بسیار زیبا در وصف بهشت همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر …

شعر شهریار در بیمارستان

شعر شهریار در بیمارستان ؛ شعرخوانی استاد شهریار در بیمارستان

شعر شهریار در بیمارستان ؛ شعرخوانی استاد شهریار در بیمارستان همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.

شعر شهریار در بیمارستان

یاران چرا به خانه ما سر نمی زنند

آخر چه شد که حلقه بدین در نمی زنند

دایم پرنده اند به هر بام و بر دلی

دیگر به بام خانه ما سر نمی زنند

پنداشتند همچو درختی تکیده ام

سنگی از آن به شاخه بی بر نمی زنند

چرخد نظام کار به دوران به سیم و زر

دستی به کار مضطر بی زر نمی زنند

⇔⇔⇔⇔

شهریار در بیمارستان

یا رب چه شد گروه طبیبان شهر ما

سر بر من فتاده به بستر نمی زنند

یاران چرا که لاله عداران روزگار

تیر نگه به قلب مکدر نمی زنند

دستی برم به زلف سمن سا که عاشقان

چنگی چو من به زلف معنبر نمی زنند

بر مدعی بگو که ستیزد ز روبرو

مردان ز پشت حربه و خنجر نمی زنند

بیشتر بخوانید : متن برای تبریک عید نیمه شعبان ، متن نوشته کوتاه و زیبای تبریک عید نیمه شعبان

شعر عاشقانه شهریار به ثریا صوتی

با من مجنگ جان برادر که عاقلان

اندوده پیش مهر منور نمی زنند

من رندم و قلندر و مفلس در این دیار

دزدان راه ره به قلندر نمی زنند

جور و ستم گرفته سراسر جهان ما

یا رب چه شد که حد به ستمگر نمی زنند

مردم دریغ مرده پرستند شهریار

کاندر حیات سر به هنرور نمی زنند

⇔⇔⇔⇔

شعر شهریار به ثریا صوتی

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا

بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا

نوشداروئی و بعد از مرگ سهراب آمدی

سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا

عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست

من که یک امروز مهمان توام فردا چرا

نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم

دیگر اکنون با جوانان نازکن با ما چرا

⇔⇔⇔⇔

شعر عاشقانه شهریار

وه که با این عمرهای کوته بی اعتبار

این همه غافل شدن از چون منی شیدا چرا

شور فرهادم به پرسش سر به زیر افکنده بود

ای لب شیرین جواب تلخ سربالا چرا

ای شب هجران که یک دم در تو چشم من نخفت

اینقدر با بخت خواب آلود من لالا چرا

آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می کند

در شگفتم من نمی پاشد ز هم دنیا چرا

بیشتر بخوانید : متن درباره نیمه شعبان ، و امام زمان + متن کوتاه به مناسبت نیمه شعبان

شعر ثریا از شهریار

در خزان هجر گل ای بلبل طبع حزین

خامشی شرط وفاداری بود غوغا چرا

شهریارا بی حبیب خود نمی کردی سفر

این سفر راه قیامت میروی تنها چرا

⇔⇔⇔⇔

شعر ثریا به شهریار

کس نیست در این گوشه

فراموش‌تر از من

وز گوشه‌نشینان تو

خاموش‌تر از من

هر کس به خیالیست

هم‌آغوش و کسی نیست

ای گل به خیال تو

هم آغوشتر از من

⇔⇔⇔⇔

شعر عاشقانه شهریار به ثریا

می‌نوشد از آن لعل

شفقگون همه آفاق

اما که در این میکده

غم نوش‌تر از من

افتاده جهانی

همه مدهوش تو لیکن

افتاده‌تر از من نه

و مدهوش‌تر از من

بیشتر بخوانید : متن در مورد نیمه شعبان ، متن مولودی ادبی و کوتاه زیبا در مورد نیمه شعبان

شعر شهریار در بیمارستان

بی ماه رخ تو

شب من هست سیه پوش

اما شب من هم

نه سیه‌پوش‌تر از من

گفتی تو نه گوشی

که سخن گویمت از عشق

ای نادره گفتار

کجا گوش‌تر از من

⇔⇔⇔⇔

شهریار در بیمارستان

بیژن تر از آنم

که بچاهم کنی ای ترک

خونم بفشان کیست

سیاووش‌تر از من

با لعل تو گفتم

که علاجم لب نوش است

بشکفت که یا رب

چه لبی نوش‌تر از من

⇔⇔⇔⇔

شعر عاشقانه شهریار به ثریا صوتی

آخر چه گلابی است

به از اشک من ای گل

دیگی نه در این بادیه

پرجوش‌تر از من

بیشتر بخوانید : متن برای نیمه شعبان ، امام زمان کودکانه + متن مولودی کوتاه برای نیمه شعبان

شعر شهریار به ثریا صوتی

از من گذشت و

من هم از اوبگذرم

ولی با چــون مــنی

بہ غــــیر محبت روا نبود

⇔⇔⇔⇔

شعر عاشقانه شهریار

فرخا از تو دلم ساخته با یاد هنوز

خبر از کوی تو می آوردم باد هنوز

در جوانی همه با یاد تو دلخوش بودم

پیرم و از تو همان ساخته با یاد هنوز

⇔⇔⇔⇔

شعر ثریا از شهریار

گر از من زشتی ای بینی

به زیبایی خود بگذر

تو زلف از هم گشایی

به که ابرو در هم اندازی

بیشتر بخوانید : شعر در مورد نیمه شعبان کوتاه ، یک شعر کوتاه درباره نیمه شعبان کودکانه

شعر ثریا به شهریار

افسون عشق باد و انفاس عشقبازان

باقی هر آنچه دیدیم افسانه بود و واهی

آخرین بروز رسانی در : پنج شنبه 26 اسفند 1400
کپی برداری از مطالب سایت با ذکر نام پارسی زی و لینک مستقیم بلا مانع است.