شعر غروب جمعه پاییز ؛ اشعار عاشقانه زیبا درباره غروب جمعه های پاییز - پارسی زی
متن پروفایل در مورد ماه رمضان ، عکس نوشته ماه رمضان برای پروفایل

متن پروفایل در مورد ماه رمضان ، عکس نوشته ماه رمضان برای پروفایل

متن پروفایل در مورد ماه رمضان متن پروفایل در مورد ماه رمضان ، عکس نوشته ماه رمضان برای پروفایل همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این …

اس ام اس کوتاه تسلیت پدر ، یک پیام کوتاه برای تسلیت رسمی

اس ام اس کوتاه تسلیت پدر ، یک پیام کوتاه برای تسلیت رسمی

اس ام اس کوتاه تسلیت پدر اس ام اس کوتاه تسلیت پدر ، یک پیام کوتاه برای تسلیت رسمی همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این …

شعر کلاغ سهراب و گلچین اشعار زیبای سهراب سپهری درباره کلاغ

شعر کلاغ سهراب و گلچین اشعار زیبای سهراب سپهری درباره کلاغ

شعر کلاغ سهراب شعر کلاغ سهراب ؛ گلچین اشعار زیبای سهراب سپهری درباره کلاغ همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم …

شعر غروب جمعه پاییز

شعر غروب جمعه پاییز ؛ اشعار عاشقانه زیبا درباره غروب جمعه های پاییز

شعر غروب جمعه پاییز ؛ اشعار عاشقانه زیبا درباره غروب جمعه های پاییز همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.

شعر غروب جمعه پاییز

غروبِ جمعه پاییز می آید

هزاران برگ پاییزی

لباس زرد خود بر تن

به زیر گامهای عابری خسته

خزان و خشکی خود را،

به نجوا باز میگویند

غروبِ جمعه پاییز و چشمانی که تا باریدنش

تنها به قدر یک بهانه، فاصله باقیست

⇔⇔⇔⇔

شعر جمعه پاییز

یکی آمد، کلید قفل لبهای مرا، آهسته بردارد

ولی من

این سکوتم

آخرین سرمایه ام را

با کسی، قسمت نخواهم کرد

به تنهایی قسم

دلتنگِ دلتنگم

میان آسمانِ دل گرفته، با دلِ تنگم

فقط، یک پنجره، راه است

غروب و جمعه و پاییز

عجب ترکیب دلتنگی

خدایا، خسته ام از حس تنهایی

مرا با غم حسابی نیست

مرا با غصه کاری نیست

دلم می خواهد از فردا

رها سازم خودم را از غم و دلتنگی و تشویش

بیشتر بخوانید : جمله کوتاه ماه رمضان ، متن ادبی زیبا در مورد ماه رمضان و سحر و روزه

شعر غروب پاییز

من از شنبه خودم را دوست خواهم داشت

و با این جسم و روحم، مهربانی ها که خواهم کرد

و از یکشنبه با مردم، قراری تازه خواهم داشت

تبسم هدیه خواهم داد و دستانی که می بخشند

دوشنبه با خدا، من عهد می بندم

برایش بنده ای باشم، همان جوری که می خواهد

سه شنبه مهربانی هدیه خواهم کرد

و می بخشم تمام آن کسانی را که من را، سخت آزردند

و در چهارشنبه این هفته زیبا، که می آید

خدا را بر تمام داده هایش شکر خواهم گفت

و در پنجشنبه، از دنیا و هر چیزی که دارم شاد خواهم شد

با رضایت، زنده خواهم بود

با سخاوت، مهر خواهم داد

با سعادت، بهره خواهم برد

ولی این لحظه را، امروز را، آخر چه باید کرد؟

کاش می شد از همین امروز

من دنیای خود را تازه میکردم

که میدانم ردای حزن را من بر غروبِ جمعه پاییز پوشاندم

و چیزی جز همین احساس، در اندیشه هامان جا نمی ماند

که باید من رها سازم ز خود، این باور تاریک خود را

⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد جمعه

کنون باید همین امروز

این لحظه

در غروبِ جمعه پاییز، بر خیزم

و دنیای خودم، آنگونه ای سازم که می خواهم

که در دنیای من ،جز من، کسی را قدرت تغییر کاری نیست

توانستن، چه حس ناب و زیبایی

سلام ای باور روحی ز جنس روح یکتا خالق پاک خداوندی

سلام ای خالق دنیای من،

ای من

تبسم، قفل لب های مرا بگشود

و اینک آن بهانه، تا ببارد چشم نمناکم

و می بارد

به روی این دل روشن

⇔⇔⇔⇔

شعر غروب جمعه پاییز

کنون یک پنجره تا آسمان باز است

تن عریان کوچه، همچنان خشک است

هزاران برگ پاییزی، به خشکی گوشه دیوار می لغزند

هزاران شکر، انسانم

نه برگی خشک، در دستان باد سرد پاییزی

غروبِ جمعه پاییز و

امیدم به فردایی که می آید

شاعر: کیوان شاهبداغی

بیشتر بخوانید : جمله برای ماه رمضان ، متن درباره ی ماه رمضان + جمله ای زیبا برای ماه رمضان

شعر جمعه پاییز

جمعه باشد

غروب باشد

دریا هم باشد

تو نباشى

این خودش

غمگین‌ ترین شعر جهان است

⇔⇔⇔⇔

شعر غروب پاییز

صبح جمعه حس خوبی داره که

قلبمو از غصه خالی می کنه

خوردن صبحانه با تو عشق من

آدمو حالی به حالی می کنه !

⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد جمعه

غروب جمعه

که می شود

بیشتر از هر وقتی

بهانه بودنت را میگیرد…

بیشتر بخوانید : جملات ماه رمضان ، جملات طنز ناب کوتاه و زیبا مناسب تبریک ماه مبارک رمضان

شعر غروب جمعه پاییز

یک جمعه بود و یک عمر

آن روز آشنایی

ای کاش آشنا جان

این جمعه هم بیایی

⇔⇔⇔⇔

شعر جمعه پاییز

غروب جمعه می شود

وقتی ز تو بی خبرم

آشوب میشود

دلم نیست در اختیار من

⇔⇔⇔⇔

شعر غروب پاییز

جمعه ها

تمام دردهایش را

با صبح آغاز می کند …

با سکوتش

جان آدم را به لبش می رساند

به غروب که می رسد

پر می شود از بغض …

پشت پنجره ی خیال که باشی

با او می گریی ….

بیشتر بخوانید : جمله ماه رمضان ، جملات زیبا و کوتاه ناب برای تبریک شروع ماه رمضان

شعر در مورد جمعه

منتظرم که جمعه بیاید و

همه ی تقصیر ها را

بندازم گردن آن بیچاره

اصلا خودم هم میدانم

روزها هیچ تقصیری ندارند …

تو نیستی و هر روز پر از دلتنگی ام …

چه فرقی می کند سه شنبه باشد یا جمعه

⇔⇔⇔⇔

شعر غروب جمعه پاییز

من همچون دلگیری

غروب جمعه ای نزدیک به تو

تو همچون روشنایی

طلوع شنبه ای دور از من…

⇔⇔⇔⇔

شعر جمعه پاییز

جمعه ها را نمیشود به تنهایی سپری کرد

باید کسی را داشته باشی

تا ساعت های تنهایی ملال آور را به پایان برسانی

کسی که از جنس خودت باشد

نگاهت را بخواند، بغض صدایت را بفهمد

جمعه ها باید کسی را داشته باشی

تا دستانش را در دستانت بگذاری و تمام شهر را قدم بزنی

کسی که در کنارش زمان و مکان را از یاد ببری

جمعه ها به تنهایی تمامت میکنند اما تمامی ندارند

بیشتر بخوانید : متن پروفایل در مورد ماه رمضان ، عکس نوشته ماه رمضان برای پروفایل

شعر غروب پاییز

جمعه ها

قصه ی دلتنگی بی حوصله هاست

قصه ی ماتم من

از غم این فاصله هاست !

آه از این مشغله ها

فاصله ها و گله ها ؛

جمعه ها ؛

بی تو درون دل من ولوله هاست …

آخرین بروز رسانی در : جمعه 5 فروردین 1401
کپی برداری از مطالب سایت با ذکر نام پارسی زی و لینک مستقیم بلا مانع است.