شعر درباره ناچیز بودن انسان ، شعر در مورد انسانیت از فریدون مشیری - پارسی زی
شعر غزل کوتاه با معنی ؛ مجموعه ای از شعر غزل کوتاه با معنی

شعر غزل کوتاه با معنی ؛ مجموعه ای از شعر غزل کوتاه با معنی

شعر غزل کوتاه با معنی شعر غزل کوتاه با معنی ؛ مجموعه ای از شعر غزل کوتاه با معنی همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این …

شعر مولانا در مورد فکر و مجموعه اشعار مولانا درباره فکر و اندیشه

شعر مولانا در مورد فکر و مجموعه اشعار مولانا درباره فکر و اندیشه

شعر مولانا در مورد فکر شعر مولانا در مورد فکر ؛ مجموعه اشعار مولانا درباره فکر و اندیشه همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب …

متن برای شب نوزدهم ماه رمضان ، متن شعر و روضه شب 19 ماه رمضان

متن برای شب نوزدهم ماه رمضان ، متن شعر و روضه شب 19 ماه رمضان

متن برای شب نوزدهم ماه رمضان متن برای شب نوزدهم ماه رمضان ، متن شعر و روضه شب ۱۹ ماه رمضان همگی در سایت پارسی …

شعر درباره ناچیز بودن انسان

شعر درباره ناچیز بودن انسان ، شعر در مورد انسانیت از فریدون مشیری

شعر درباره ناچیز بودن انسان ، شعر در مورد انسانیت از فریدون مشیری همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.

شعر درباره ناچیز بودن انسان

گر نداری دانش ترکیب رنگ

بین گل ها زشت یا زیبا مکن

خوب دیدن شرط انسان بودن است

عیب را در این و آن پیدا مکن…

⇔⇔⇔⇔

شعر درباره انسان بودن

ای نسخه اسرار الهی که تویی

و ای آینه جمال شاهی که تویی

بیرون ز تو نیست هرچه در عالم هست

از خود بطلب آن چه خواهی که تویی

بیشتر بخوانید : اس ام اس رفیق ناب ، جملات ناب رفاقتی + متن رفاقتی لاتی و باحال

شعر ناچیز بودن انسان

هر موجودی در طبیعت “آن‌چنان است که باید باشد”، و تنها انسان است که،

هرگز آن‌چنان که باید باشد، نیست.

آدمی هرچه روح می‌گیرد، و هرچه از آن که “هست” فاصله می‌یابد،

از آن‌که “باید باشد” نیز دورتر می‌شود، و این است که هرکه متعالی‌تر است،

از وحشت ابتذال هراسناک‌تر است،

و از بودن خویش ناخوشنودتر، و این است فرق میان انسان و حیوان

⇔⇔⇔⇔

شعر انسان بودن

ای برادر تو همان اندیشه‌ای

مابقی تو استخوان و ریشه‌ای

گر گل است اندیشه‌ی تو گلشنی

و آر بود خاری، تو هیمه‌ی گلخنی

گر گلابی بر سر و جیبت زنند

و آر تو چون بولی برونت افکنند

⇔⇔⇔⇔

شعر درباره ناچیز بودن انسان

قرن ما

روزگار مرگ انسانیت است

سینه ی دنیا

ز خوبی ها تهی است

بیشتر بخوانید : اس ام اس رفیق روزهای سخت ، پیامک و متن زیبا برای بهترین دوست

شعر درباره انسان بودن

خویشتن نشناخت مسکین آدمی

از فزونی آمد و شد در کمی

خویشتن را آدمی ارزان فروخت

بود اطلس، خویش بر دلقی بدوخت

⇔⇔⇔⇔

شعر ناچیز بودن انسان

انسان، برخلاف معنی اصطلاحی آن در علم،

که بر هر بی‌شاخ و دمی که پیشانی و کف دست‌اش مو نداشته باشد

و راست راست راه برود اطلاق می‌گردد، به بشری گفته می‌شود

که “آگاهی” در او “اراده‌ای” پدید آورده است، که به وی “آزادی” می‌بخشد،

و آزادی یعنی امکان سرپیچی از جبر حاکم و گریز از زنجیر علیت،

که جهان را و جان را می‌آفریند، و به حرکت در می‌آورد،

و به نظم می‌کشد، و اراده می‌کند

⇔⇔⇔⇔

شعر انسان بودن

آدم خاکی ز حقّ آموخت علم

تا به هفت آسمان افروخت علم

نام و ناموس ملک را در شکست

کوری آن کس که در حقّ در شکست

بیشتر بخوانید : اس ام اس رفیق عاشقتم ، اس ام اس برای رفیق با معرفت فابریک

شعر درباره ناچیز بودن انسان

آنچه پایانی ندارد

نه تو هستی نه من…!

این انسانیت است

که تا پایان ادامه خواهد داشت

⇔⇔⇔⇔

شعر درباره انسان بودن

در ازل‌ پرتو حُسنت‌ ز تجلی‌ دم‌ زد

عشق‌ پیدا شد و آتش‌ به‌ همه‌ عالم‌ زد

جلوه‌ ای‌ کرد رُخت‌، دید مَلَک‌ عشق‌ نداشت

عینِ آتش‌ شد از این‌ غیرت‌ و بر آدم‌ زد

⇔⇔⇔⇔

شعر ناچیز بودن انسان

با همه چیز درآمیز،

و با هیچ چیز آمیخته مشو!

که در انزوا پاک ماندن،

نه دشوار است، و نه با ارزش

بیشتر بخوانید : اس ام اس رفیق نامرد ، متن در مورد نامردی رفیق و تیکه انداختن به رفیق نامرد

شعر انسان بودن

مقصود از انسان، نه آن نوع حیوان ناطقی است

که علوم طبیعی و بیولوژی از آن سخن می‌گویند،

بلکه مقصود آن خودآگاهی، آگاهی، و اراده‌ی آزادی است که:

تصمیم می‌گیرد، انتخاب می‌کند. انسان همواره در انتخاب کردن است

⇔⇔⇔⇔

شعر درباره ناچیز بودن انسان

تن آدمی شریف است به جان آدمیت

نه همین لباس زیباست نشان آدمیت

⇔⇔⇔⇔

شعر درباره انسان بودن

خوشبینی انسان

در تاریخ زاییده

جهلش نسبت

به خویش است

بیشتر بخوانید : اس ام اس رفیق با معرفت ، متن و اس ام اس رفاقتی سنگین و رفیق فابریک

شعر ناچیز بودن انسان

صحبت از پژمردن یک برگ نیست!

وای! جنگل را بیابان میکنند!

دست خون آلوده را در پیش خلق،

پنهان میکنند..

هیچ حیوانی به حیوانی نمیدارد روا،

آنچه این نامردمان

با جان انسان می کنند..

صحبت از پژمردن یک برگ نیست

فرض کن مرگ قناری در قفس،

هم مرگ نیست

فرض کن یک شاخه گل هم

در جهان هرگز نرست

در کویری سوت و کور

در میان مردمی با این مصیبت ها صبور !

صحبت از مرگ محبت

مرگ عشق

گفتگو از مرگ انسانیت است!…

آخرین بروز رسانی در : چهارشنبه 3 آذر 1400
کپی برداری از مطالب سایت با ذکر نام پارسی زی و لینک مستقیم بلا مانع است.