شعری درباره اصفهان از سعدی ، شعر کوتاه در مورد میدان نقش جهان - پارسی زی
متن تولد برای رفیق خردادی ، متن زیبا در مورد متولدین خرداد + متن تولد خردادی

متن تولد برای رفیق خردادی ، متن زیبا در مورد متولدین خرداد + متن تولد خردادی

متن تولد برای رفیق خردادی متن تولد برای رفیق خردادی ، متن زیبا در مورد متولدین خرداد + متن تولد خردادی همگی در سایت پارسی …

پیامک تبریک روز ولادت امام حسین ، متن تبریک روز پاسدار و تولد امام حسین

پیامک تبریک روز ولادت امام حسین ، متن تبریک روز پاسدار و تولد امام حسین

پیامک تبریک روز ولادت امام حسین پیامک تبریک روز ولادت امام حسین ، متن تبریک روز پاسدار و تولد امام حسین همگی در سایت پارسی …

شعر در مورد غصه ، شعر غم انگیز غصه هم میگذرد سهراب سپهری + شعر غمگین

شعر در مورد غصه ، شعر غم انگیز غصه هم میگذرد سهراب سپهری + شعر غمگین

شعر در مورد غصه شعر در مورد غصه ، شعر غم انگیز غصه هم میگذرد سهراب سپهری + شعر غمگین همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم …

شعری درباره اصفهان از سعدی

شعری درباره اصفهان از سعدی ، شعر کوتاه در مورد میدان نقش جهان

شعری درباره اصفهان از سعدی ، شعر کوتاه در مورد میدان نقش جهان همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.

شعری درباره اصفهان از سعدی

کنار زنده رود از هر کران به

هم از دریاچه ی مازندران به

اگر چه اصفهان نصف جهان است

ولیکن از جهانی اصفهان به

⇔⇔⇔⇔

شعر اصفهان از سعدی

باشد ز بسکه روحفزا اصفهان ما

پیوسته شاد باشد از آن جسم و جان ما

تنها نه باغ و بیشه ما سبز و خرم است

پر از گل است باغچه و بوستان ما

یک لکه ابر دیده نبیند به روى شهر

آئینه وار جلوه کند آسمان ما

یک عمر در نظر بودش خاطرات خوش

روزى مسافرى شد اگر می‌ه‌مان ما

بیشتر بخوانید : جملات دوستانه به انگلیسی ، متن راجع به رفیق فابریک به انگلیسی

شعری درباره اصفهان

تو زادگاهِ منی؛ خاکِ گُل فِشانِ منی ؛

تو باغِ سبزِ بهشتی؛ تو «اصفهانِ» منی

تو جلوه گاهِ هنر ، در تمامِ آفاقی ؛

تو یادگارِ عزیزی ؛ ز رفتگانِ منی

در آن زمان که کسی یار و همزبانم نیست ؛

تویی که سنگِ صبوری و همزبانِ منی

در این میانهٔ اُردیبهشت ماهِ خدا ؛

تویی که خُلدِ بَرینی و بوستانِ منی

⇔⇔⇔⇔

شعری درباره اصفهان از سعدی

دیدى تو اصفهان را آن شهر خلد پیکر

آن سدره مقدس و آن عدن حور پرور

آن بارگاه ملت و آن تخت‌گاه دولت

آن روى هفت عالم و آن چشم هفت کشور

شهرى چه خلد اکبر هم میوه‌هایش باقى

هم فرش‏هاى مشکین هم تربتش معطر

⇔⇔⇔⇔

شعر اصفهان از سعدی

اصفهان را نیمه خوانند از جهان

صد جهان من دیده ام در اصفهان

سرزمینی نیک فر و با شکوه

مردمانش برتر از شیـر ژیان

تا کنار زنده رودش پا نهی

زنده خواهی کرد هم روح و روان

تخت پولادش زمینی بس نکوست

بابی از ابواب ، در خُلد جَنان

ای دل ار خواهی روی اندر بهشت

تو بیا یک دم نشین در اصفهان

بیشتر بخوانید : جملات دوستانه عاشقانه ، متن طولانی برای دوست صمیمی + متن دوستانه زیبا

شعری درباره اصفهان

برند گوى لطف و ملاحت به روزگار

از گلرخان روى زمین گلرخان ما

در کام خضر خون شود آب بقا

اگر در زنده رود بنگرد آب روان ما

می ‏گویم این کلام و برآیم ز عهده ‏اش

باشد عروس کشور ما اصفهان ما

جمشیدى از هواى فرح بخش اصفهان

چون زنده رود صاف و روان شد بیان ما

⇔⇔⇔⇔

شعری درباره اصفهان از سعدی

به زِنده رودِ تو صدها درود میگویم ؛

بمان تو زنده و جاری که پرنیانِ منی

ز جامِ «نقشِ جهانت» مرا کُنی مدهوش

اگرچه « نصفِ جهانی» ولی «جهانِ منی»

شکوه و شورِ تو در واژه ها نمیگنجد ؛

زبان ز وصفِ تو قاصر؛ تو خود زبانِ منی

تو شهرِ شعری و سازی، تو شورِ آوازی ؛

( بیاتِ راجِع و عُشاق و دِیلَمانِ منی )

تو خاکِ پاکِ ؛ ( کسایی و تاج و شهنازی )

تو نغمهٔ نِی و تاری،،، نوایِ جانِ منی

چه شاعرانه در این شعر ؛ میهمانِ توام ؛

چه عاشقانه در این شهر ؛ میزبانِ منی

تمامِ حُسن و جمالت از این سبب زیباست ؛

که هدیه ای، ز خداوندِ مهربانِ منی

به خونِ پاکِ شهیدان و سرفرازانت ؛

« تو هم فدائیِ (( ایرانِ )) جاودانِ منی »

« مهران اسدپور »

⇔⇔⇔⇔

شعر اصفهان از سعدی

کنار زنده رود از هر کران به

هم از دریاچه ی مازندران به

اگر چه اصفهان نصف جهان است

ولیکن از جهانی اصفهان به

همه نقش جهان زیباست اما

زِ هر نقش جهان «نقش جهان» به

زمشرق تا به مغرب گر عروس است

«عروس خاوران» در این میان به

بیشتر بخوانید : جملات دوستانه دخترانه ، متن طولانی برای دوست صمیمی + جملات ناب رفاقتی

شعری درباره اصفهان

دریغ از اصفهان و از صفای او

که بوی مشک می‌دهد هوای او

هواش غم زداید از دل حزین

خوشا خوشا هوای غم‌زدای او

ز کعبه فرهی بود حجاز را

عراق راست فره از فضای او

ز مردمان شهرهای روم و چین

به‌اند مردمان روستای او

⇔⇔⇔⇔

شعری درباره اصفهان از سعدی

میان آن همه یار پیمبر

یکی «منّا»* شد و از این و آن به

همه ایران نگین این زمان است

نگین در حلقه ی صاحب زمان به*

اگر حب وطن داری چو «مشکات»

بگو: ایران زمین از آسمان به

عجب خاکیست خاک پاک ایران

که هر استان آن چون اصفهان به

⇔⇔⇔⇔

شعر اصفهان از سعدی

گنبدای فیروزه ای

گلدسته های باوقار

همه پر از نقش و نگار

رو مسجدا جلوه می کرد

عمارت عالی قاپو

بیشتر بخوانید : جملات دوستانه و عاشقانه ، متن رفیق فابریک + متن دوستانه زیبا

شعری درباره اصفهان

چرا نگاه نکردم؟

انگار مادرم گریسته بود آن شب

آن شب که من به درد رسیدم و نطفه شکل گرفت

آن شب که من عروس خوشه‌های اقاقی شدم

آن شب که اصفهان پر از طنین کاشی آبی بود

و آن کسی که نیمهٔ من بود، به درون نطفهٔ من بازگشته‌بود

و من در آینه می‌دیدمش

که مثل آینه پاکیزه بود و روشن بود

و ناگهان صدایم کرد

و من عروس خوشه‌های اقاقی شدم

«فروغ فرخزاد»

⇔⇔⇔⇔

شعری درباره اصفهان از سعدی

اصفهان ای اصفهان

من تشنه زاینده رودت

هر زمان گویم سلامت

هر نفس خوانم درودت

⇔⇔⇔⇔

شعر اصفهان از سعدی

من اهل اصفهانم

خوشرو و مهربانم

شهر من اصفهانه

خودش نصف جهانه

مِیدونی داره که اون

اسمش نقش جهانه

مناری داره اینجا

اسمش منارجنبانه

چهل ستون بچه ها

یه موزه ی قشنگه

گنبدای شهرمن

همه ش فیروزه رنگه

بیشتر بخوانید : جملات دوستانه کوتاه ، جملات ناب رفاقتی + متن دوستانه خفن برای رفیق

شعری درباره اصفهان

ای موطن هنرخیز، ای زادگان فرهنگ

مهد ستاره و گل شهر ترانه و رنگ

ای آن که اشک و لبخند پیوند خورده با هم

با دست مهربانت در قاب های خاتم

ای شهر روشنایی ای خاک آفتابی

می خواهمت سراپا ای اصفهان آبی

وقتی دلم هوای شبهای صحن می کرد

نقش جهان برایم سجاده پهن می کرد

آخرین بروز رسانی در : شنبه 6 آذر 1400
کپی برداری از مطالب سایت با ذکر نام پارسی زی و لینک مستقیم بلا مانع است.