اشعار حسین صفا برای چاوشی

اشعار حسین صفا برای چاوشی ؛ مجموعه ای از زیباترین اشعار حسین صفا برای چاوشی همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.

اشعار حسین صفا برای چاوشی

بِبُر به نام خداوندت

که لطف خنجر ابراهیم

به تیز بودن احکام است

نبخش مرتکبانت را

تو حکم واجب الاجرایی

و عشق جوخه ی اعدام است

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

اشعار حسین صفا چاوشی

به دست آه بسوزانم

که شعله ور شدنم دود است

کفن به سرفه بپوشانم

که سربه سر بدنم دود است

و نخ به نخ دهنم دود است

غمت غلیظ ترین کام است

بیشتر بخوانید : شعر حافظ در مورد حسادت ؛ مجموعه ای از بهترین اشعار حافظ در مورد حسادت

اشعار حسین صفا

سرنگ ها همگان قرمز

و رنگ ها همگان قرمز

سماع مولویان قرمز

جهان کران به کران قرمز

که رنگی از رُژ گلگونت

هنوز بر لب این جام است

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

اشعار حسین صفا برای چاوشی

بگو ستاره ی دردانه!

در انزوای رصدخانه

کدام کوزه شکست آن روز

که با گذشتن نهصد سال

هنوز حلقه ی دستانش

به دور گردن خیام است؟

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

اشعار حسین صفا چاوشی

ببین چقدر اسیرم من!

چنان بکُش که اگر مردم

هزار بار بمیرم من

دسیسه های تو! می بینی؟

گلوی پاک امیرم من

که در تدارک حمّام است

بیشتر بخوانید : شعر در مورد چشم حسود کور ؛ مجموعه ای از زیباترین اشعار در مورد حسد

اشعار حسین صفا

چه حکمتی ست در این مردن؟

-در عاشقانه ترین مردن-

و مغز را به فضا بردن

و گریه را به خَلا بردن

چه حکمتی ست که در آغاز

نگاه من به سرانجام است؟

حسین صفا

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

اشعار حسین صفا برای چاوشی

نگاه می‌کنم

به حال و روز مملو از غمت

نگاه می‌کنم

به خنده‌های نا منظمت

پناه می‌بری

به شرم ساقه‌های نازکت

همین که دست می‌کشم

به ریشه‌های محکمت

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

اشعار حسین صفا چاوشی

زمین پر از صدای حبس کردن

و شکستنه

زمین سنگ تشنه‌ی شکستن تو

با منه

قشنگ من رو هیچ سطح ساده‌ای

قدم نذار

که هرکی گفته دشمت تو نیست

با تو دشمنه

بیشتر بخوانید : شعر طنز درباره حسادت ؛ اشعار زیبا طنز درباره حسادت

اشعار حسین صفا

قشنگی تو

بهترین دلیل بی‌قراریه

قشنگی تو

مثل خسته بودن از تو جاریه

قشنگیه تو

با تو راه میره آه میکشه

قشنگی تو

از قشنگ بودنش فراریه

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

اشعار حسین صفا برای چاوشی

به حرف پوچ

آدمای پوچ اعتنا نکن

به خاطر کسی

که نیست عمرتو فدا نکن

خلاف رود خونه رو بگیر

و با خودت برو

با گله‌های خون و فلس

و استخون شنا نکن

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

اشعار حسین صفا چاوشی

تو نازنینی از حریر نرم

آفریدنت

تو مهربونی از هوای گرم

آفریدنت

خجالتی‌تر از گلی

خجالتی‌تر از تویی

تو بی‌نظیری از غرور و شرم

آفریدنت

بیشتر بخوانید : شعر در مورد حسادت از سعدی ؛ مجموعه ای از بهترین اشعار سعدی درباره حسادت

اشعار حسین صفا

نگاه می‌کنم

به حالت نگاه کردنت

پناه می‌برم

به گریه‌های روی دامنت

نگاهتو بدزد از غمی

که از تو پر شده

نگاه کن به شبنمی

که شره کرده از تنت

حسین صفا

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

اشعار حسین صفا برای چاوشی

خزان مسافتی از من بود

که در تَدارُک رفتن بود

ولی همین که خزان می رفت

دوباره باز خزان می شد

حسین صفا

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

اشعار حسین صفا چاوشی

نمی‌ توانم

نمی‌ توانم

من این فعل را

بارها صرف کرده‌ام

من بارها نمی‌توانم را در آغوش کشیده‌ام

من بارها نمی‌توانم را بوسیده‌ام

((حسین صفا))

بیشتر بخوانید : شعر چای شاملو ؛ اشعار عاشقانه شاملو در مورد چای

اشعار حسین صفا

کسی به شدتِ تو

به صخره‌ام کوبید

و من فرو رفتم

به قعر دریاها،

که قعر دریاها

پر از مزار شود…

| حسین صفا |