شعر در مورد هنر اصفهان و گلچینی اشعار زیبا درباره هنر اصفهان - پارسی زی
پیام تسلیت برای پدربزرگ همسر ، شعر در وصف پدربزرگ فوت شده

پیام تسلیت برای پدربزرگ همسر ، شعر در وصف پدربزرگ فوت شده

پیام تسلیت برای پدربزرگ همسر پیام تسلیت برای پدربزرگ همسر ، شعر در وصف پدربزرگ فوت شده همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که …

اس ام اس سوم شعبان ولادت امام حسین ، اس ام اس تبریک سوم شعبان

اس ام اس سوم شعبان ولادت امام حسین ، اس ام اس تبریک سوم شعبان

اس ام اس سوم شعبان ولادت امام حسین اس ام اس سوم شعبان ولادت امام حسین ، اس ام اس تبریک سوم شعبان همگی در …

شعر برای عروس ، شعر برای بدرقه عروس + شعر عروسی مذهبی

شعر برای عروس ، شعر برای بدرقه عروس + شعر عروسی مذهبی

شعر برای عروس شعر برای عروس ، شعر برای بدرقه عروس + شعر عروسی مذهبی همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش …

شعر در مورد هنر اصفهان

شعر در مورد هنر اصفهان ؛ گلچینی اشعار زیبا درباره هنر اصفهان

شعر در مورد هنر اصفهان ؛ گلچینی اشعار زیبا درباره هنر اصفهان همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.

شعر در مورد هنر اصفهان

هر پلی بر زنـــده رود ت استوار

نام نیکـــویش بـودصد افتخار

نام خواجو برلبــــــان گل آورد

سی وسه,پل از دلـت غم می برد

مارنان وجـــی صفا بر زنده رود

زندرودت خوش بودباعطر وعود

خشک دیدم بستر زاینده‌رود

بی تأمل بر سرم برخاست دود

خاطرم افسرد چون پژمرده برگ

بار وحشت طاقتم از کف ربود

⇔⇔⇔⇔

شعر هنر اصفهان

قلب ایران است و جانبخش جهان است اصفهان

شهر آوای هَزاران؛ گُلسِتان است اصفهان

زنده رودش می نوازد روح با آهنگ عشق

هم نشینی گر کنی آرام جان است اصفهان

بر “سی و سه پل” هویدا، هم پل “خواجو” ی آن

ساختارش حاکی از زنده دلان است اصفهان

“شیخ لطف الّه” و “عالی قاپو” و “عباسی” اش

نقش دل دارد به جان، “نقش جهان” است اصفهان

بیشتر بخوانید : دختر یعنی ؛ متن و جملاتی زیبا در وصف دختر

شعر درباره هنر اصفهان

از “منارجنبان” و “مسجد جامع” و حمّام “شیخ “

ریشه در اعجاز و در ایمان عیان است اصفهان

سازه های هشت بهشت و چهلستون، کاخ هنر

“چهارباغ” اش دلسِتانی در میان است اصفهان

مُلک فرهنگ و تمدن، علم و ارباب خرد

شهره در فرّ هنر، والا نشان است اصفهان

در دفاع از خاک میهن وز نثار مال وجان

پیشتاز است و همیشه قهرمان است اصفهان

⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد هنر اصفهان

گر هزاران سال دارد قدمت این دیر کهن

شاعری شاداب و پرشور و جوان است اصفهان

خوش نوایی می کند از دولت شهد سخن

خاستگاه مردمی شیرین بیان است اصفهان

گفته اند اما شنیدن کی بسان دیدن است

نیم آن را دیده اند ؛ “نصف جهان” است اصفهان

دلنواز است و طرب انگیز و پرلطف و صفا

در بهار و صیف و سرما و خزان است اصفهان

⇔⇔⇔⇔

شعر هنر اصفهان

میوه های رنگ رنگ و بوستان های فراخ

حاصل دستان کار بی امان است اصفهان

ارمغان دارد اگر بسیار از فنّ و هنر

بر همه نسل بشر یک ارمغان است اصفهان

خوش سخن فرزانگان، در وصف آن بس گفته اند

ناتوان الفاظ، در وصف و بیان است اصفهان

علم عشق از” مهرِ” “پویا”، نیک، بنیان کرده است

شید تابان، سر” فراز” و جاودان است اصفهان

استاد دکتر مجید پویامهر (پویا فراز اصفهانی)

بیشتر بخوانید : شعر در مورد رفتن رفیق ؛ گلچینی از اشعار زیبا و احساسی در مورد رفتن رفیق

شعر درباره هنر اصفهان

تو زادگاهِ منی؛ خاکِ گُل فِشانِ منی ؛

تو باغِ سبزِ بهشتی؛ تو «اصفهانِ» منی

تو جلوه گاهِ هنر ، در تمامِ آفاقی ؛

تو یادگارِ عزیزی ؛ ز رفتگانِ منی

در آن زمان که کسی یار و همزبانم نیست ؛

تویی که سنگِ صبوری و همزبانِ منی

در این میانهٔ اُردیبهشت ماهِ خدا ؛

تویی که خُلدِ بَرینی و بوستانِ منی

⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد هنر اصفهان

به زِنده رودِ تو صدها درود میگویم ؛

بمان تو زنده و جاری که پرنیانِ منی

ز جامِ «نقشِ جهانت» مرا کُنی مدهوش

اگرچه « نصفِ جهانی» ولی «جهانِ منی»

شکوه و شورِ تو در واژه ها نمیگنجد ؛

زبان ز وصفِ تو قاصر؛ تو خود زبانِ منی

تو شهرِ شعری و سازی، تو شورِ آوازی ؛

( بیاتِ راجِع و عُشاق و دِیلَمانِ منی )

⇔⇔⇔⇔

شعر هنر اصفهان

تو خاکِ پاکِ ؛ ( کسایی و تاج و شهنازی )

تو نغمهٔ نِی و تاری،،، نوایِ جانِ منی

چه شاعرانه در این شعر ؛ میهمانِ توام ؛

چه عاشقانه در این شهر ؛ میزبانِ منی

تمامِ حُسن و جمالت از این سبب زیباست ؛

که هدیه ای، ز خداوندِ مهربانِ منی

به خونِ پاکِ شهیدان و سرفرازانت ؛

« تو هم فدائیِ (( ایرانِ )) جاودانِ منی »

« مهران اسدپور »

بیشتر بخوانید : شعر در مورد رفتن از شهر ؛ مجموعه ای از بهترین اشعار در مورد رفتن از شهر

شعر درباره هنر اصفهان

اصفهان را نیمه خوانند از جهان

صد جهان من دیده ام در اصفهان

سرزمینی نیک فر و با شکوه

مردمانش برتر از شیـر ژیان

تا کنار زنده رودش پا نهی

زنده خواهی کرد هم روح و روان

تخت پولادش زمینی بس نکوست

بابی از ابواب، در خُلد جَنان

ای دل ار خواهی روی اندر بهشت

تو بیا یک دم نشین در اصفهان

⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد هنر اصفهان

ای موطن هنرخیز، ای زادگان فرهنگ

مهد ستاره و گل شهر ترانه و رنگ

ای آن که اشک و لبخند پیوند خورده با هم

با دست مهربانت در قاب های خاتم

ای شهر روشنایی ای خاک آفتابی

می خواهمت سراپا ای اصفهان آبی

وقتی دلم هوای شبهای صحن می کرد

نقش جهان برایم سجاده پهن می کرد

هفت آسمان ندارد رنگ خداییت را

عالم ندیده دیگر شیخ بهاییت را

پل های پیر و سرخوش باید جوان بمانید

مرغان آسمانی، در اصفهان بمانید

در فصل فصل تقویم در شهر آب و کاشی

حیف است ای مسافر مهمان ما نباشی

⇔⇔⇔⇔

شعر هنر اصفهان

بگــویم یک حقیقت از مـکانی

مــکانی بس قشنگ و باستانی

که باشـــد آبروی هفـــت دولت

ز تاریخ و تمــــدن نیست، ثانی

هزاران جـــلوه دارد در نظرها

هزاران جــــلوه دارد این نهانی

زآن نـــقش جهان،مــیدان زیبا

هنــــرهای شگرفی هست بانی

بیشتر بخوانید : شعر در مورد ماندن و رفتن ؛ اشعاری زیبا درباره ماندن و رفتن

شعر درباره هنر اصفهان

چو بینی زنده رود زندگی بخش

بـــمانــی و بـــبینـی و بــــمانــی

خودت کن چل ستونش را نظاره

که تفسیرش بخواهد صـد زبانی

و از فیروزه گنـبدهای این شهر

رســد بوی خــدا هر دم ، به آنی

زِهر قومی در اینجا هست مسکن

کشــاورز و هــــنرمند و شــبانی

⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد هنر اصفهان

بگفتا اصفهان نصف جهان است

نباشد صــــدق، نصـف صد جهانی

هنـــر گر خواســـتی، اینجا بیابش

نباشــــد از بــر شــــعرم، تبـــانی!

که باشد از مــنابع در جـهان تک

بـــدارد صـــنــعتی هر اصــفهانی

به پایان می برم این شعر را چون

که باشد اصــــفهان یک بــوستانی

⇔⇔⇔⇔

شعر هنر اصفهان

بر دل نقش جهانش دیدم

نقشی از درد جهان من و توست

مسجد و حوزه و بازارش گفت

دین ما در غم نان من و توست

مسجد شیخ بُوَد لطف الله

مسجد شاه، امان من

بیشتر بخوانید : شعر در مورد رفتن از وطن ؛ مجموعه ای بهترین اشعار در مورد رفتن از وطن

شعر درباره هنر اصفهان 

اصفهان تو را

باز می شناسم

شهر گلدسته ها و تاریخ

شهر شعر و شوق

شهر ایران

ای قلب تپنده در عشق

و جنبش

ای شهر زندگی

شهر مهربانی های همیشه

شهر قلب های بی ریا

آدم های با صفا

شهر نقش و رنگ

شهر شادمانی های مداوم

هر بار نامت را که

می شنوم

از نامت اوج می گیرم

چون پرنده ای سبکبال

که می داند اصفهانی بودن

چقدر حرمت دارد

آخرین بروز رسانی در : پنج شنبه 15 دی 1401
کپی برداری از مطالب سایت با ذکر نام پارسی زی و لینک مستقیم بلا مانع است.