شعر در مورد زمان از مولانا و اشعار زیبا مولانا درباره زمان
بالا و پایین روزگار ، شعر در مورد روزگار بی وفا و بازی روزگار
بالا و پایین روزگار بالا و پایین روزگار ، شعر در مورد روزگار بی وفا و بازی روزگار همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب …
متن در مورد رفیق از دست رفته ، متن زیبا در فراق دوست از دست رفته
متن در مورد رفیق از دست رفته متن در مورد رفیق از دست رفته ، متن زیبا در فراق دوست از دست رفته همگی در …
شعر در مورد غرور بیجا ؛ گلچینی از اشعار زیبا درباره غرور بیجا
شعر در مورد غرور بیجا شعر در مورد غرور بیجا ؛ گلچینی از اشعار زیبا درباره غرور بیجا همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب …
شعر در مورد زمان از مولانا
شعر در مورد زمان از مولانا ؛ اشعار زیبا مولانا درباره زمان همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.
شعر در مورد زمان از مولانا
نفسی یار شرابم
نفسی یار کبابم
چو در این دور خرابم
چه کنم دور زمان را
مولانا
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر زمان از مولانا
ای وصالت یک زمان بوده فراقت سالها
ای به زودی بار کرده بر شتر احمالها
مولانا
بیشتر بخوانید : دیوان فرخی یزدی ؛ مجموعه کامل اشعار دیوان فرخی یزدی
شعر در مورد زمان
عذابست این جهان بیتو
مبادا یک زمان بیتو
به جان تو که جان بیتو
شکنجهست و بلا بر ما
مولانا
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد زمان از مولانا
بر سر ره جان و صد جان در شفاعت پیش تو
در زمان قربان بکردی خود چه باشد مالها
مولانا
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر زمان از مولانا
وامانده از این زمانه باشی
کی بینی اصل این زمان را
چون گشت گذار از مکان چشم
زو بیند جان آن مکان را
مولانا
بیشتر بخوانید : اشعار فرخی یزدی گنجور ؛ گلچینی از بهترین اشعار فرخی یزدی گنجور
شعر در مورد زمان
ساقی ظریف و باده لطیف و زمان شریف
مجلس چو چرخ روشن و دلدار مه وشست
مولانا
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد زمان از مولانا
در رخ جان بخش او بخشیدن جان هر زمان
گشته در مستی جان هم سهل و هم آسان ما
صد هزاران همچو ما در حسن او حیران شود
کاندر آن جا گم شود جان و دل حیران ما
مولانا
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر زمان از مولانا
میان ابروت ای عشق این زمان گرهیست
که نیست لایق آن روی خوب از آن بازآ
مولانا
بیشتر بخوانید : معنی شعر جدایی فرخی سیستانی ؛ معنی کامل شعر فرخی سیستانی درباره جدایی
شعر در مورد زمان
من چو موسی در زمان آتش شوق و لقا
سوی کوه طور رفتم حبذا لی حبذا
دیدم آن جا پادشاهی خسروی جان پروری
دلربایی جان فزایی بس لطیف و خوش لقا
کوه طور و دشت و صحرا از فروغ نور او
چون بهشت جاودانی گشته از فر و ضیا
مولانا
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد زمان از مولانا
عُمر ِ ابَد، پیش ِ من هست زمان ِ وصال
زآنک نگنجد در او هیچ زمانی مرا
مولانا
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر زمان از مولانا
چشم مست یار گویان
هر زمان با چشم من
در دو عالم مینگنجد
آنچ در چشم منست
مولانا
بیشتر بخوانید : شعر سیستانی ؛ گلچینی از اشعار زیبا سیستانی
شعر در مورد زمان
کارم به یک دم آمد از دمدمه جفا
هنگام مردنست زمان عقار نیست
مولانا
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد زمان از مولانا
در آن زمان که در این دوغ میفتی چو مگس
عجب که توبه و عقل و رأیت تو کجاست
به عهد و توبه چرا چون فتیله میپیچی
که عهد تو چو چراغی رهین هر نکباست
مولانا
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر زمان از مولانا
ذرهها بر آفتابت هر زمان بر میزنند
هر که این بر خورد از تو از تو برخوردار باد
مولانا
بیشتر بخوانید : معنی شعر بهار از فرخی سیستانی ؛ معنی کامل شعر بهار فرخی سیستانی
شعر در مورد زمان
یک زمان گرمی به کاری یک زمان سردی در آن
جز به فرمان حق این گرما و این سرما نبود
هین خمش کن در خموشی نعره میزن روح وار
تو کی دیدی زین خموشان کو به جان گویا نبود
مولانا