روزگاری بید دلم غم ندونست ، ناونم غم نبید یا دل ندونست
متن در مورد قدردانی از پدر و مادر ، دوبیتی و شعر تشکر از زحمات مادر و پدر
متن در مورد قدردانی از پدر و مادر متن در مورد قدردانی از پدر و مادر ، دوبیتی و شعر تشکر از زحمات مادر و …
متن شعر درباره ولادت امام حسین ، متن ولادت و میلاد امام حسین و روز پاسدار
متن شعر درباره ولادت امام حسین متن شعر درباره ولادت امام حسین ، متن ولادت و میلاد امام حسین و روز پاسدار همگی در سایت …
شعر در مورد صبح بخیر ، گفتن عشقم + صبح زیبا جمعه پاییزی و بهاری عاشقانه
شعر در مورد صبح بخیر شعر در مورد صبح بخیر ، گفتن عشقم + صبح زیبا جمعه پاییزی و بهاری عاشقانه همگی در سایت پارسی …
روزگاری بید دلم غم ندونست
روزگاری بید دلم غم ندونست ، ناونم غم نبید یا دل ندونست همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.
روزگاری بید دلم غم ندونست
روز گار چی بادو باد چی روزگاره
روزگار چی کوچ لر هه به گداره …
روزی گاری بید دلم غم ندونست
ناونم غم نبید یا دل ندونست ..
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر روزگاری بید
شوشتر، ای شهر فرهنگ و هنر
ای شهیـرِ عالَم و این بـوم و بر
ای تو عشق و هستی و آب و گِلم
آشیانـم ، سرزمینـم ، منزلـم
ای نمـای پـاکـی و افتـادگـی
ای به سـانِ سـرو در آزادگـی
ای به اعمـاق وجودت ریشـهام
مهر و سودایت همی اندیشـهام
بیشتر بخوانید : پیام تسلیت برای فوت خواهر ، عکس نوشته و متن سالگرد فوت خواهر
شعر شوشتر
ای که از هوشنگ باشد بنیـهات
شهر شش دروازه گشته کنیهات
شهر من ، ای سرزمین بیقریـن
ای به گیتـی نـام تو زیباتریـن
باز خواهـم نام تـو افشـا کُنـم
شرح و توصیف تو را انشا کُنـم
زنـده خواهم کرد جان گفته را
فاش سـازم رازهـای خفتـه را
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
متن شوشتر
گفته هـای نغـز گویـم آشکـار
شعـر خـود را پای تو سازم نثار
ای سـرای رادمـردانـی سترگ
ای دیـارِ قهـرمانـانـی بـزرگ
ای کُنام شرزه شیـرانِ جسـور
چشمِ بدخواهان ز اقلیم تو دور
دفتـر تـاریـخ را عنـوان تویی
آن نگیـن مُلکِ خوزستان تویی
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
روزگاری بید دلم غم ندونست
شهـر من ای سرزمین پُر گُهَـر
ای سـرایِ دانـش و فَـرّ و هنـر
جـاودان آن صنعـت زیبـای تو
خاصّـه آن نسّـاجیِ دیبـایِ تو
افتخـار این بس تو را آن روزگار
کعبه بود از دیبـهات در استتـار
ای نمــوداری ز فَــرّ و اقتـدار
ای سـراسـر اعتبـار و افتخـار
بیشتر بخوانید : پیام تسلیت برای فوت پدر ، پیام تسلیت پدر برای دوست صمیمی
شعر روزگاری بید
سرزمیـن رُشـد و آبـادی تویی
لایـقِ هـر کـار بنیـادی تویی
جای جایت باشدی عنبرسرشت
عطرآمیز است گویی چون بهشت
چون تو در حُجب و نجابت ، شهر نیست
جز تو دارالمؤمنین بر نام کیست؟
لهجهات شیرینترین نوع سخن
اُمَتَـت مؤمـنتریـن و مُمتَحَـن
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر شوشتر
شاعرانـی پرورش دادی به دهر
کز کلام شعرشـان بـارد شکـر
عارفـان و آن حکیمـانِ سخـن
چون وفائیهـا و چون مُلاّحسـن
چون شباب آن حاکم شعر رسـا
یـا غزلگویـی چو مُلاّ صالحـا
شهر من ، ای سرزمین لالهخیـز
ای ز نیرنگ و بدیهـا در گریـز
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
متن شوشتر
ای بنایت ، مسکـن ساسانیـان
پایتخـت و سنگــر ایـرانیـان
استوار آن قلعـهات ای شهر پیر
بوده اندر عصر خود بس بینظیر
بُرجِ آن سر بـر ثُریّـا میکشیـد
همچو بارویش به عالَم کس ندید
پـایـدار آن سـدّ شـادروان تو
پابجـا ، پیوسته بـر دامـان تو
بیشتر بخوانید : پیام تسلیت برای فوت مادر ، پیام تسلیت به دوست صمیمی برای فوت مادر
روزگاری بید دلم غم ندونست
بنـدِ میزانـی که داری در کنـار
باشـد اینک شُهـرۀ این روزگار
کو ، کجا ، آن آبشاران تو راست؟
اینچنین گنجینهای بس پُر بهاست
من چِهـا گویـم ز عهـد باستان
چون بگنجانم تو را در داستان ؟
کی توان گویم ز اوصافـت یکی
یا کُنـم تفسیـر نامـت اندکی
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر روزگاری بید
ای که کارون در تو جوشش میکند
اندر آغـوش تو کوشش میکند
میدهد جولان چو اسبی بیقرار
در میـان دشتهــا و کوهسـار
تا کُنـد سیراب صحـرای تـو را
سرزمیـنِ گوهـرآسـایِ تـو را
گشته با کارون هوایت بینظیـر
بـانشـاط و باصفـا و دلپـذیـر
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر شوشتر
شهـر من ای رامشِ روح و روان
ای مثالِ خون به رگهـایم روان
یـاد آرم فصـل روحانگیـز تـو
کوه و صحرایِ شقایقخیـزِ تـو
مـوسـم بـاران و هنگـام بهـار
گُـل به دامانت نشیند بیشمـار
دشت تو از سبزه میپوشد قبـا
در گلستـانِ تو جان بیند صفـا
بیشتر بخوانید : پیام تسلیت برای فوت ، پیام تسلیت رسمی کوتاه + متن پیام تسلیت
متن شوشتر
هر کرانت میشود گویی بهشت
پُر ز اشجار و ز گُلها و ز کِشت
مات سـازی عقل هر جوینده را
خیره سازی ، چشم هر بیننده را
از میـان بـاغهــا و سبـزهزار
وز کنـار بـوتـههـا و جـویبـار
صـوتِ دُرّاجِ تـو در اوجِ بهـار
میستانـد غم ز قلب غمگسـار
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
روزگاری بید دلم غم ندونست
عندلیبان نغمهگـر در گلشنـت
در طلوعِ فجر و صبـح روشنت
آن تَغَنّیخوانـیِ مرغـانِ مست
زنده سازد خفتگان را از الست
(صالحا) در وصف این شهر کهن
گفت باید بیش از این شعر و سخن
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر روزگاری بید
چو از خاطر گذر دادم من آن پیشینه زرّین
به خود بالیدم از آن باستان و شهریارانت
به هر کنج و کرانت، یک نشان از افتخار تو
کجا، کو، دیده آثـاری نظیـر آبشـارانـت
چه کِلکی آن رَمَق دارد نویسد در دل دفتر
صفـای چشمهساران و هوای کوهسارانت
چو هنگام بهاران ، سبزه بنشیند به پای تو
اِرَم با آن دلانگیزی، بَرَد رشک از بهارانت
بیشتر بخوانید : پیام دلداری مرگ پدر ، پیام و متن ادبی برای سالگرد فوت پدر
شعر شوشتر
نسیم و باد نوروزی چو از کـوی تو برخیزد
تو گویی مُشک بارد از، یمین و از یسارانت
چو دامانت شود رنگین ز حُسنِ زنبق و لاله
به گلشنها دهـد رونق صفـای لاله زارانت
نوای کبک و قمری ، بلبل و دُرّاجِ خوش آوا
طربانگیز و روح افزاسـت پای جویبارانت
به عشقت شهر من ای شوشتر تا جان به تن دارم
تو آگه باش ، باشـد صالحه از دوستدارانت