شعر درباره روستا در پاییز ، شعر و متن کوتاه در مورد روستای من
تسلیت فوت عمو ، پیام تسلیت فوت عمو خودم + متن سالگرد فوت عمو
تسلیت فوت عمو تسلیت فوت عمو ، پیام تسلیت فوت عمو خودم + متن سالگرد فوت عمو همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که …
اس ام اس تبریک عید مبعث ، پیامبر جدید به همسر + متن تبریک عید مبعث پیامبر
اس ام اس تبریک عید مبعث اس ام اس تبریک عید مبعث ، پیامبر جدید به همسر + متن تبریک عید مبعث پیامبر همگی در …
شعر در مورد ری ، شعر در مورد گندم ری و شعر ری را شاملو و صالحی
شعر در مورد ری شعر در مورد ری ، شعر در مورد گندم ری و شعر ری را شاملو و صالحی همگی در سایت پارسی …
شعر درباره روستا در پاییز
شعر درباره روستا در پاییز ، شعر و متن کوتاه در مورد روستای من همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.
شعر درباره روستا در پاییز
میخواهی دلتنگت نباشم !
انگار که بخواهی
شیروانیهایِ رشت خیس نباشند ..
انگار که بخواهی
زمستانهایِ الموت سرد نباشند …
انگار که بخواهی
پاییزهایِ روستایِ چنارِ کاشان زرد !
دنیا اما کاری به خواستنِ هیچکس ندارد …
من هم سالهاست
میخواهم کنارم باشی ……
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر روستا در پاییز
اسم روستای ما مهر آباد بود.
پدر بزرگ میگفت:
اگر در ابتدای هر چیزی، مهر بگذارند، آباد می شود.
و شاید برای همین است که مهر را
در ابتدای پاییز گذاشته اند، تا که پاییزمان را، آباد کرده باشند.
#پرهام_جعفری
بیشتر بخوانید : شعر نو درباره سرنوشت ، شعر و دوبیتی در مورد سرنوشت از مولانا
شعر درباره روستا
به حال روستاییا که نگاه میکنم غبطه میخورم!
حال اونا؛ از حال همه شهریا،
تو آپارتمان “گرون” بهتره.
ما حال خوب رو کنار پریز برق گم کردیم…
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر روستا
دختران شهر
به روستا فکر می کنند
دختران روستا
در آرزوی شهر می میرند
مردان کوچک
به آسایش مردان بزرگ فکر می کنند
مردان بزرگ
در آرزوی آرامش مردان کوچک
می میرند
کدام پل
در کجای جهان
شکسته است
که هیچکس به خانه اش نمی رسد!…
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر درباره روستا در پاییز
خوب بودم….. نه خیلی خوب…!
اما بد هم نبودم……!!!
راضی بودم به آنچه که بودم…..
به آنچه که داشتم……
و به آنچه که برایم رقم میخورد….
ناگاه آمدی….!
مثل صاعقه ای بر یک روستای آرام….!…
بیشتر بخوانید : شعر مولانا در مورد حکمت خدا ، شعر در وصف خدا از حافظ
شعر روستا در پاییز
دشتهایی چه فراخ!
کوههایی چه بلند
در «گلستانه» چه بوی علفی میآمد!
من در این آبادی، پی چیزی میگشتم:
پی خوابی شاید،
پی نوری، ریگی، لبخندی.
پشت تبریزیها
غفلت پاکی بود، که صدایم میزد.
پای نیزاری ماندم، باد میآمد، گوش دادم:
چه کسی با من، حرف میزند؟
سوسماری لغزید.
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر درباره روستا
راه افتادم.
یونجهزاری سر راه.
بعد جالیز خیار، بوتههای گل رنگ
و فراموشی خاک.
لب آبی
گیوه ها را کندم، و نشستم، پاها در آب:
«من چه سبزم امروز
و چه اندازه تنم هوشیار است!
نکند اندوهی، سر رسد از پس کوه!
چه کسی پشت درختان است؟
هیچ، میچرخد گاوی در کرد.
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر روستا
ظهر تابستان است.
سایه ها میدانند، که چه تابستانی است.
سایههایی بیلک،
گوشهای روشن و پاک،
کودکان احساس! جای بازی این جاست.
زندگی خالی نیست:
مهربانی هست، سیب هست، ایمان هست.
بیشتر بخوانید : شعر در مورد سرنوشت از مولانا ، شعر درباره سرنوشت انسان
شعر درباره روستا در پاییز
آری
تا شقایق هست، زندگی باید کرد.
در دل من چیزی است، مثل یک بیشۀ نور، مثل خواب دم صبح
و چنان بیتابم، که دلم میخواهد
بدوم تا ته دشت، بروم تا سر کوه.
دورها آوایی است، که مرا میخواند.»
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر روستا در پاییز
یه روز که هوا خوب باشه
چاییمو میخورمـ پیراهَن گل گلیمو میپوشم
و چَمدونم و میبندمـ همه چیو وِل میکنم
و میرمـ تو یکی از روستا های شمال
تا اَبد با آرامش زندگی میکنم..
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر درباره روستا
گوشه دنج جهان است روستا
خلوت باغ جنان است روستا
دشت و صحرایش همیشه نوبهار
جلوه رنگین کمان است روستا
مردمش آرام فضایش بی صدا
چون کلاس امتحان است روستا
کوچه باغ ها مرکز آرامش است
داروی روح و روان است روستا
بیشتر بخوانید : شعر سعدی در مورد تجربه ، شعر تجربه را تجربه کردن خطاست
شعر روستا
در وجود جمله مهر و عاطفه
مردمانش مهربان است روستا
دخترانش با حجاب و با ادب
چون پری باشد زنان روستا
با محبت پیرمردانش همه
همچو قلب نوجوان است روستا
راه ندارد اندر آن دزدان چو شهر
در امان از رهزنان است روستا
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر درباره روستا در پاییز
در ده ما نیست بازار سیاه
فاقد جنس گران است روستا
بر خلاف شهر بی دوز و کلک
صاف و ساده مردمانش روستا
حیف و صد حیف از جور زمان
چو غریب بی نشان است روستا
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر روستا در پاییز
زیبایی ات
چند دختربچه روستایی ست
که دست در دست هم
گرد ترانه ای کوردی می رقصند ……
بیشتر بخوانید : شعر تجربه مولانا ، شعر در مورد حال خوب + شعر مسیر زندگی
شعر درباره روستا
من هرگز نخواستم که از عشق
افسانهای بیافرینم، باور کن !
من می خواستم
که با دوست داشتن زندگی کنم؛
کودکانه و ساده و روستایی !