شعر در مورد عکس

شعر در مورد عکس ، شعر در مورد عکس یار و عکس خودم + قاب عکس یادگاری همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.

شعر در مورد عکس یادگاری

بیا برویم کمی قدم بزنیم …

نگران نباش !

دوباره باز می گردانمت

به قاب عکس !!

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد قاب عکس یادگاری

تمام دلخوشیم

زنیست که از من 

توی عکس های قدیمی مان مانده 

از من زنی هنوز

توی آلبوم های کنج کمد 

با تو خوشبخت است

دست هیچ کس

به او نمی رسد

زنی

دستت هنوز دور گردنش

زنی 

دستت تا همیشه دور گردنش

زنی

دستش دور زندگی

به مرگ بگو 

می تواند اگر

تو را

ازو هم بگیرد

بیشتر بخوانید : شعر در مورد رویا ، رویای شیرین و اسم رویا و خانه رویایی و خیال پردازی از شاملو

شعر درباره عکس یادگاری

درد دارد

دیدن عکست وقتی نیستی

بویدن عطرت وقتی ندارمت

و دراز کشیدن در تختی

که هنوز بوی موهای تو را دارد

نیستی

و انگشتانم توان نوازش را

از دست داده اند

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعری درباره عکس یادگاری

غمگین،

میان درختان نشسته ای ..

این عکس باید

در جنگل های شمال گرفته شده باشد

اما شمال و جنوب نقشه اهمیتی ندارد

و فرقی نمی کند

چه روز و چه ماه و چه سالی بوده …

تنها تو اهمیت داری

و چشمان ابری ات

که گویی

سوختن جنگلی را می نگریسته اند !

تنها تو اهمیت داری !

سفیدبرفی رفته با شهزاده ی قصه

که من

یکی از هفت کوتوله زندگی ات بودم …

کاش درختی می شدم

که به آن تکیه داده ای

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعری در مورد عکس یادگاری

آرزو می کنم خنده ات

تنها به عادت مرسوم

عکس گرفتن نبوده باشد

و تو خندیده باشی

در آن لحظه از ته دل

چرا که خنده تو

جهان را زیبا می کند…

بیشتر بخوانید : شعر در مورد زمستان ، تک بیتی و شعر زمستان و برف فریدون مشیری و سهراب

شعر کوتاه در مورد عکس یادگاری

محبوبم…

گاه به خانه ی کوچکمان فکر می کنم.

به قاب عکسی که ما را محکمتر از همیشه، کنار هم نگه می داشت 

درست شبیه یک بیلبورد کوچک،

که روی دیوار نصب شده بود و خوشبختی را برایمان تبلیغ می کرد.

خانه، شهر کوچکی بود

که آینه، دریا، پنجره و آسمان را با هم داشت.

کاناپه، قرارگاهی عاشقانه

و آشپزخانه رستورانی بود

که تنها میزش را همیشه برای ما رزو کرده بودند.

جای خالی تو، جالی خالی نیمی از آدم هاست،

که نیم دیگرش رو به تراس، سیگار می کشد.

بخاطر من نه…!

بخاطر خوشبختی

بخاطر قرار های عاشقانه

بخاطر دریایی زلال

بخاطر آسمان و هوایی پاک…

به خانه ات برگرد

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد عکس خودم

وقتی دنیایم

مقیاس عجیبی یافت

فهمیدم

عاشق شده ام

اکنون سالهاست در

عکس سه در چهار تو

زندگی می کنم.

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر زیبا در مورد عکس خودم

گاهی ما

عکس ها را می سوزانیم…

و گاهی عکس ها

ما را..!

بیشتر بخوانید : شعر در مورد شکر خدا ، دوبیتی و شعر درباره شکر نعمت و ستایش خدا از سعدی

شعر درباره عکس خودم

از من زنی هنوز

توی عکس‌های قدیمی

با تو خوشبخت است

به مرگ بگو

می‌ تواند اگر

دستت را از دور گردن او

هم باز کند.

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد عکس

تو می توانی

از عکس پس بگیری

لبخندم را

می توانی الفبا را بتکانی

شعر بسرایی

ترانه بخوانی

و برای تمام زخم های دهان بسته

ساز دهنی بزنی

تو می توانی

از پله ها بالا بروی

گل های آفتابگردان را

تماشا کنی،

برای پرنده ها نان خشک بریزی

اما نمی توانی

رویای زنی که با درخت آواز خوانده،

با پرنده ریشه زده،

و در دریا غرق شده را پس بگیری

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد عکس یار

من از تمام دنیا

فقط آن دایره مشکی

چشمان تو را می خواهم

وقتی که در شفافیتش

بازتاب عکس خودم را می بینم

بیشتر بخوانید : شعر در مورد صدف ، متن ادبی و شعر کودکانه درباره دریا و مروارید و ساحل از سعدی

شعر در مورد عکس گرفتن

کاش دوباره به خاطرم نمی‌‌آمدی

کاش هر کدام از ما

در همان سالها پیش مانده بودیم

کاش پس از این سالهای دورِ دورِ

تصویر هامان

از عکس‌ها بیرون نمی‌آمد

کسی‌ از گذشته‌های خوبِ خوب

آغوش باز نمی کرد

سرم با سینه ات آشنا نمی‌شد

کاش آن آرامش گم شده

هرگز باز نمی‌‌گشت

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد عکس قدیمی

گیرم خانه ام را عوض کردم

خیابانم را

شهرم را

گیرم از این جا رفتم به زیباترین جای جهان

عکس تو را که نمی شود با خود نبرد!

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد عکس سلفی

دلم را که مرور می کنم

تمام آن از آن “تـــو” ست

فقط نقطه ای از آن خودم

روی آن نقطه هم میخ می کوبم

و قاب عکس “تـــو” را می آویزم

بیشتر بخوانید : شعر در مورد صدای زیبا ، متن عاشقانه درباره صدای دلنشین تو و صدای یار و معشوق

شعر در مورد عکس های قدیمی

می توانم به عکس‌ات نگاه کنم

وَ ظرافتِ تن‌ات را

در آغوش بگیرم

در کادرِ ساکتِ تصویرت

زیر بال و پَرم را می‌گیری

بالا می‌روی

بالا می‌بَری

وَ پای نگرانی‌هایم را 

از جاذبه‌ی زمین جدا می‌کنی

سایه قد تو

بر قالبم ای عیسی دم

عکس روحیست

که بر عظم رمیم افتادست

.

آن روز شوق ساغر

می خرمنم بسوخت

کآتش ز عکس عارض

ساقی در آن گرفت

.

این همه عکس می

و نقش نگارین که نمود

یک فروغ رخ ساقیست

که در جام افتاد

.

عکس روی تو

چو در آینه جام افتاد

عارف از خنده می

در طمع خام افتاد

.

دیدم به خواب دوش

که ماهی برآمدی

کز عکس روی او شب

هجران سر آمدی