متن بهار نزدیک است ، متن کوتاه عاشقانه بهاری درباره سرسبزی بهار - پارسی زی
جمله در وصف ولادت امام سجاد ، دلنوشته ای به امام سجاد + متن امام سجاد

جمله در وصف ولادت امام سجاد ، دلنوشته ای به امام سجاد + متن امام سجاد

جمله در وصف ولادت امام سجاد جمله در وصف ولادت امام سجاد ، دلنوشته ای به امام سجاد + متن امام سجاد همگی در سایت …

متن لاتی برای رفیق صمیمی ، متن طولانی زیبا برای دوست صمیمی

متن لاتی برای رفیق صمیمی ، متن طولانی زیبا برای دوست صمیمی

متن لاتی برای رفیق صمیمی متن لاتی برای رفیق صمیمی ، متن طولانی زیبا برای دوست صمیمی همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که …

متن در مورد تولد پدر فوت شده ، متن تبریک تولد پدر فوت شده از طرف دختر

متن در مورد تولد پدر فوت شده ، متن تبریک تولد پدر فوت شده از طرف دختر

متن در مورد تولد پدر فوت شده متن در مورد تولد پدر فوت شده ، متن تبریک تولد پدر فوت شده از طرف دختر همگی …

متن بهار نزدیک است

متن بهار نزدیک است ، متن کوتاه عاشقانه بهاری درباره سرسبزی بهار

متن بهار نزدیک است ، متن کوتاه عاشقانه بهاری درباره سرسبزی بهار همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.

متن بهار نزدیک است

مرا بوسیدی

من

شعر شدم ..

تو شکوفه…..

⇔⇔⇔⇔

متن زیبا بهار نزدیک است

دوستت دارم

با همه هستی خود

ای همه هستی من

و هزاران بار خواهم گفت :

دوستت دارم را

بیشتر بخوانید : شعر در مورد صدف ، متن ادبی و شعر کودکانه درباره دریا و مروارید و ساحل از سعدی

متن در مورد بهار نزدیک است

به بهار می‌مانی

که چون می‌آید،

درخت خشکیده

شکوفه می‌کند .

⇔⇔⇔⇔

متن کوتاه بهار نزدیک است

تو درخت تنومندی هستی

که شاخه‌هایت

در هر بهار

چلچله‌ها را به مهمانی فرا می‌خواند

⇔⇔⇔⇔

متن زیبا درباره بهار نزدیک است

در آوردن خرگوش یا کبوتر

از کلاه یک شعبده باز

وقتی تو از لای موهایت

بهار را بیرون می آوری !

بیشتر بخوانید : شعر در مورد صدای زیبا ، متن عاشقانه درباره صدای دلنشین تو و صدای یار و معشوق

متن درباره ی بهار نزدیک است

این روزها سخت درگیرِ عشقم!

بگذار شکوفه دهد دست هایم روی تنِ خیالت!

بگذار بگویند معجزه ی این پاییز همین شکوفه هاست!

تا از فردا شعر هایم با عطرِ شکوفه های پاییزی…

همه را عاشق‌ کند!

⇔⇔⇔⇔

متن بهار نزدیک است

حوالیِ #اردیبهشت ، بویِ بهشت می آید..

عطرِ شکوفه ها و خاکِ باران خورده ،

هوش از سرِ رهگذرانِ شهر پرانده..!

فصل بهار ، شوخی بردار نیست ،

همه را عاشق می کند..!

⇔⇔⇔⇔

متن زیبا بهار نزدیک است

در من بوی‌ دارچین

در تو عطر بهار نارنج

بیا دست در دست هم

قدم بزنیم

کوچه‌ های‌ عاشقی را …

بیشتر بخوانید : شعر در مورد قدرت ، لیاقت و قدرت انسان و قدر نشناسی از سعدی و مولانا و حافظ

متن در مورد بهار نزدیک است

وقتی که تو رفتی

شکوفه ها و برگها هم رفتند

و من تنها توانستم، به نقطه ای خیره شوم

و اندوهم را به شکل کلمات کوچک در آورم

نمی توانم به عشق التماس کنم

یا آرزو کنم

که اندوه تلخ مرا در خود غرق کند

⇔⇔⇔⇔

متن کوتاه بهار نزدیک است

با هم به تماشای رقص گیسوان رها

در بادِ بید مجنون نشستیم،

دل های مان بی قرار بود،

بهار بود،

کنار تو همیشه بهار بود محبوب من

⇔⇔⇔⇔

متن زیبا درباره بهار نزدیک است

آمدن مگر چطور می‌تواند باشد؟

غیر از این است که عطرت بپیچد

و من هزار بهار را شاخه به شاخه

به پای آمدنت شکوفه دهم…

بیشتر بخوانید : شعر در مورد قهرمان ، شعر نو قهرمان وطن و سرباز و پهلوانان و امنیت کشور

متن درباره ی بهار نزدیک است

بهار که شد به دیدنت خواهم آمد

آنوقت مرا دوست خواهی داشت

با تن پوشی از جوانه ها، گلبرگها و برگهای سبز

گلی خواهم شد و به دیدنت خواهم آمد

⇔⇔⇔⇔

متن بهار نزدیک است

شادی هایت را بر صورت من بریز

فروردین من !

و اضافه هایش را پست کن

برای کسی که بهاری ندارد …

⇔⇔⇔⇔

متن زیبا بهار نزدیک است

قرارمان همین بهار

زیر شکوفه های شعر !

آنجا که واژه ها

برای تو گل می کنند

آنجا که حرف های زمین افتاده ام

دوباره سبز می شوند

وَ دست های عاشقمان

گره در کارِ سبزه ها می اندازند ؛

قرارمان زیرِ چشم های تو !

آنجا که شعر نم نم شروع می شود

بیشتر بخوانید : شعر در مورد زبان ، نیش زبان و زبان مادری و خاموشی و زبان خوش از مولانا

متن در مورد بهار نزدیک است

با شکفتن اولین شکوفه در بهار بود

که عشق به خانه من آمد

اینک در بهاری دیگر سرشار از حس زیستنم

کنار تو همسر دوست داشتنی من

⇔⇔⇔⇔

بهار که از راه می‌رسد

جوانه سر می‌زند، شکوفه می شکفد

باران نم‌نم می بارد آسمان نفس می کشد

بهار که از راه می‌رسد

زمین سبز می‌شود بلبل نغمه خوان می‌شود

روز نو می‌شود سال نکو می‌شود

اما… تو چطور؟

اگر شکوفه شکوفه بروید

و دریغ از شکوفه لبخندی که بر لبانت بنشیند چه؟

اگر زمین زمین سبز شود

و هنوز برگ‌های پاییزی سنگفرش دلت باشد چه؟

اگر باران باران طراوت ببارد

و هنوز خاکستر غم و یاس بر شیشه دلت باشد چه؟

اگر روز روز نو شود

ولی چشم‌هایت به عادت و کهنگی گشوده شود چه؟

اگر گرما گرما مهربانی با طلوع خورشید

بتابد و تو همچنان دل به سرما سپرده باشی چه؟

اگر بهار بهار بیاید و تو زمستان باشی؟

بیا و وجودت را به دست مهربان بهار بسپار تا زندگی را در تو جاری کند

تا… بهار شوی

بیا و چون بهار طراوت و شکفتن و لبخند و مهربانی و زیبایی و سبزی و تازگی را به هر که دل به زمستان سپرده هدیه کن

که بهار می‌آید و می‌رود اما تو در تابستان و پاییز و زمستان هم که بمانی بهار آفرین خواهی شد

بیا و تو بهار آفرین باش

تا دشت دشت مهربانی بروید

هزار هزار خنده بشکفد

باران باران محبت ببارد

تـــــو بــــهار آفریـــن بـــــاش

آخرین بروز رسانی در : یکشنبه 28 آذر 1400
کپی برداری از مطالب سایت با ذکر نام پارسی زی و لینک مستقیم بلا مانع است.