متن برای گل و بهار ، متن کوتاه ادبی در مورد شکوفه های بهاری - پارسی زی
دوبیتی های دوستانه ، شعر درباره دوست از شهریار و مولانا

دوبیتی های دوستانه ، شعر درباره دوست از شهریار و مولانا

دوبیتی های دوستانه دوبیتی های دوستانه ، شعر درباره دوست از شهریار و مولانا همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم …

شعر در مورد پاییز از فریدون مشیری ، شعر دوبیتی و معروف درباره پاییز از سعدی

شعر در مورد پاییز از فریدون مشیری ، شعر دوبیتی و معروف درباره پاییز از سعدی

شعر در مورد پاییز از فریدون مشیری شعر در مورد پاییز از فریدون مشیری ، شعر دوبیتی و معروف درباره پاییز از سعدی همگی در …

شعر پروانه و گل ، شعر و متن انگلیسی درباره پروانه با ترجمه

شعر پروانه و گل ، شعر و متن انگلیسی درباره پروانه با ترجمه

شعر پروانه و گل شعر پروانه و گل ، شعر و متن انگلیسی درباره پروانه با ترجمه همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که …

متن برای گل و بهار

متن برای گل و بهار ، متن کوتاه ادبی در مورد شکوفه های بهاری

متن برای گل و بهار ، متن کوتاه ادبی در مورد شکوفه های بهاری همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.

متن برای گل و بهار

دیروز

یک سال تمام

در جست‌وجویت بودم

اما تو بر لب‌هایم خفته بودی

بعد، اشتباهاً

لب‌هایم را به بهار دوختم

⇔⇔⇔⇔

متن گل و بهار

از من می پرسی:

چرا دوستم داری؟

از تو می پرسم:

چرا پرنده می‌‌خواند؟

چرا شکوفه می‌‌شکفد؟…

بیشتر بخوانید : شعر در مورد زمین ، متن ادبی و شعر در مورد زمین گرده میگرده + زمین شناسی

متن درباره گل و بهار

جان دلم…

قراراست ماننددرخت ریشه کنم…

شکوفه دهم… برایت زندگی باشم…

بهارم میشوی…؟…

⇔⇔⇔⇔

متن راجب گل و بهار

آیینِ دل تو، مهربانی‌ست، عزیز

در سینه، بهار جاودانیست، عزیز

هر لحظه نگاهت به دلم می‌ گوید

عشق تو دلیل زندگانیست، عزیز

⇔⇔⇔⇔

متن برای گل های بهار

بهار ؛ می تواند نام تو باشد

وقتی که در همهمه یِ سبزِ دلم

دوستت دارم هایت

شکوفه می زنند

بیشتر بخوانید : شعر در مورد خلوت دل ، متن و شعر دلم گرفته و خلوت با خود + خلوت تنهایی با خدا

متن در مورد گل و بهار

هیچ می‌ دانی ؟

تا تو در آغوش من

گل نکنی‌

این بهار،

بهار نمی‌‌ شود …

⇔⇔⇔⇔

متن گل بهاری

صبح به خیر های تو،️

بوی بهار، می دهند!

تازه و دوست داشتنی …

سلام که می کنی،

شکوفه ها، گل می کنند،

بر لبان خندانت!…

⇔⇔⇔⇔

متن گل بهارم

ایمان بیاوریم به بهار

به عشق، به بوسه …

ایمان بیاوریم

به انتظار آغوش‌ های بی‌ هوس

دنیا جهنم است

برای آنهایی که ایمان نیاورده‌ اند !

بیشتر بخوانید : شعر در مورد دوغ ، جوک و متن و شعر طنز در مورد آب دوغ خیار

متن گل بهار

صندوقچه قدیمی‌ات را نگرد

حتی اگر بهار حتی اگر شکوفه

در پس دیوارهای تار گم شود ،

مهربانی و زیبایی گم نخواهد شد…

شب هر چه تاریک‌تر ستارگان روشن‌تر!

⇔⇔⇔⇔

متن گل اومد بهار اومد

دستم را بگیر مرا بگیر از خودم

مرا ببر با خودت. یک جای امن…

من در سر رویایی دارم تو درخت نارنج شوی، من خاک…

در من ریشه بدوانی به وقت بهار،

شکوفه‌ها‌مان را بارور شویم

و خدا مست شود از عطر باهارنارنجِ ما

⇔⇔⇔⇔

متن گل اومد بهار اومد میرم به صحرا

و من نیایشی گرم

در نجوای شبانه ات می شوم

با فانوسی از جنس بهار

که روشن می کند

تمام تاریکیت را

بیشتر بخوانید : شعر در مورد کعبه ، متن و شعر زیبا درباره سفر حج زیارت مکه مدینه و حجاج

شعر درباره گل و بهار

تو باد و شکوفه و میوه ای

ای همه ی فصولِ من

ای آسمان و درخت

باغ من

گل و زنبور و کندوی من

با زمزمه ی تو

اکنون رخت به گستره ی خوابی

خواهم کشید

که تنها رویای آن

تویی

⇔⇔⇔⇔

متن زیبا در مورد گل و بهار

زیبای من به شوق تو

قدم در خیابان می گذارم

درختان بهاری را تماشا می کنم

و مست می شوم

از بوی شکوفه و سبزه و باران

⇔⇔⇔⇔

متن درباره گل های بهاری

از تو فروردینی‌ تر

هیچ کسی نیست !

حتی بهار هم

به خاطر تو جوانه می‌ زند

بیشتر بخوانید : شعر در مورد حرف دل ، شعر درباره رفتن + شعر حرف دل در دل بماند بهتر است

متن زیبا درباره گل و بهار

بهار که رفتن

اسفند و آمدن فروردین نیست!

بهار یعنی

جای بوسه‌های مردی که تو باشی

روی گونه‌های زنی

که من باشم شکوفه بدهد

⇔⇔⇔⇔

بهار که از راه می‌رسد

جوانه سر می‌زند، شکوفه می شکفد

باران نم‌نم می بارد آسمان نفس می کشد

بهار که از راه می‌رسد

زمین سبز می‌شود بلبل نغمه خوان می‌شود

روز نو می‌شود سال نکو می‌شود

اما… تو چطور؟

اگر شکوفه شکوفه بروید

و دریغ از شکوفه لبخندی که بر لبانت بنشیند چه؟

اگر زمین زمین سبز شود

و هنوز برگ‌های پاییزی سنگفرش دلت باشد چه؟

اگر باران باران طراوت ببارد

و هنوز خاکستر غم و یاس بر شیشه دلت باشد چه؟

اگر روز روز نو شود

ولی چشم‌هایت به عادت و کهنگی گشوده شود چه؟

اگر گرما گرما مهربانی با طلوع خورشید

بتابد و تو همچنان دل به سرما سپرده باشی چه؟

اگر بهار بهار بیاید و تو زمستان باشی؟

بیا و وجودت را به دست مهربان بهار بسپار تا زندگی را در تو جاری کند

تا… بهار شوی

بیا و چون بهار طراوت و شکفتن و لبخند و مهربانی و زیبایی و سبزی و تازگی را به هر که دل به زمستان سپرده هدیه کن

که بهار می‌آید و می‌رود اما تو در تابستان و پاییز و زمستان هم که بمانی بهار آفرین خواهی شد

بیا و تو بهار آفرین باش

تا دشت دشت مهربانی بروید

هزار هزار خنده بشکفد

باران باران محبت ببارد

تـــــو بــــهار آفریـــن بـــــاش

آخرین بروز رسانی در : یکشنبه 28 آذر 1400
کپی برداری از مطالب سایت با ذکر نام پارسی زی و لینک مستقیم بلا مانع است.