متن در مورد بهار و فروردین ، متن ادبی کوتاه و زیبا عاشقانه در مورد بهار - پارسی زی
کپشن در مورد صبحانه و مجموعه جملات خاص و زیبا برای صبحانه

کپشن در مورد صبحانه و مجموعه جملات خاص و زیبا برای صبحانه

کپشن در مورد صبحانه کپشن در مورد صبحانه ؛ مجموعه جملات خاص و زیبا برای صبحانه همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل …

پیام تسلیت پدر ، پیام تسلیت پدر به دوست صمیمی در واتساپ

پیام تسلیت پدر ، پیام تسلیت پدر به دوست صمیمی در واتساپ

پیام تسلیت پدر پیام تسلیت پدر ، پیام تسلیت پدر به دوست صمیمی در واتساپ همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش …

متن سنگین جنگیدن ، متن شاخ مفهومی + متن شاخ برای بیو

متن سنگین جنگیدن ، متن شاخ مفهومی + متن شاخ برای بیو

متن سنگین جنگیدن متن سنگین جنگیدن ، متن شاخ مفهومی + متن شاخ برای بیو همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش …

متن در مورد بهار و فروردین

متن در مورد بهار و فروردین ، متن ادبی کوتاه و زیبا عاشقانه در مورد بهار

متن در مورد بهار و فروردین ، متن ادبی کوتاه و زیبا عاشقانه در مورد بهار همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.

متن در مورد بهار و فروردین

چیزی بگو مثل بهار مثلا شکوفه کن

و یا ببار مانند رحمتی بر درونم

یا رنگین کمان باش و روحم را در آغوش بگیر

چیزی بگو فراتر از حرف باشد

جانم را لمس کند

چیزی بگو مثلا کنارت هستم

⇔⇔⇔⇔

متن درباره بهار و فروردین

آنقدر که دنیا را ریاضی می بینی

محاسبه بلد نیستم بگو چقدر می ارزد

شکوفه ای که رو به تنهایی این اتاق تبسم کرده؟

چقدر ضرب و تقسیم لازم است تا بشود شر فاصله ها را از روی زمین کم کرد؟

بگو هر صد کیلومتر چقدر می سوزاند پرنده ای که راه لانه اش را گم کرده

بیشتر بخوانید : شعر در مورد سبزه ، شعر و دوبیتی درباره بهاره و عید نوروز از سعدی و شاملو

متن بهار و فروردین

صدای خنده های تو

افتادن تکه های یخ است

در لیوان بهار نارنج! بخند …

می خواهم گلویی تازه کنم

⇔⇔⇔⇔

متن درباره بهار

نوروز منی تو با جان نو

خریده به دیدارت می دوم

شکوفه های توام من

به شور میوه شدن

در هوای تو پر می کشم

⇔⇔⇔⇔

متن در مورد بهار و فروردین

دوست می دارم در تو

بوی خوش را و نه شکوفه را

نبض را و نه جسم را

وزش آرام باد را

در میان شاخه هایت

و نه شاخه های خشک را

بیشتر بخوانید : شعر در مورد طاقت ، شعر در مورد صبر و چشم پوشی + پایان و تحمل سختی

متن درباره بهار و فروردین

به دیدارم بشتاب

این شکوفه ها به همان سرعتی

که باز می شوند فرو می ریزند

هستی این جهان بر پایداری

شبنم می ماند بر گلبرگ

⇔⇔⇔⇔

متن بهار و فروردین

در این هوایِ بهاری،

شدم دوباره هوایی

بهار می‌رسد، اما…

بهارِ من! تو کجایی؟!

⇔⇔⇔⇔

متن درباره بهار

اگر تو امتداد بهار نیستی

پس این شکوفه‌های قلبم را از چه دارم

ببین چگونه عطر تن‌ت باران می‌شود

و من با بوی تو خلوت می‌کنم

اگر تو امتداد بهار نیستی این پرنده چه می‌گوید

دارد دور قلبم می‌چرخد زمین می‌خورد بال‌ می‌زند

قلبم تند می‌کوبد و من می‌ترسم بگویم دوستت دارم

می‌ترسم زیاد به تو فکر کنم

می‌ترسم نامت را روی کاغذ بنویسم…

بیشتر بخوانید : شعر در مورد شرم و حیا ، شعر و جملات زیبا درباره حیا و عفت و بی حیایی از مولانا

متن در مورد بهار و فروردین

آدمی نیست

که عاشق نشود

فصل بهار وای از آن سال

که بی یار بهارش برسد…

⇔⇔⇔⇔

متن درباره بهار و فروردین

از غروبی که

سایه ام را کاشته ام

هیچ شکوفه ای

طعم بوسه خورشید را

نچشیده است

⇔⇔⇔⇔

متن بهار و فروردین

کاش یکبار هم

ما شکوفه میدادیم،

ما که اینهمه

هَرَس شده ایم…

بیشتر بخوانید : شعر در مورد تسلیت برادر ، متن شعر غم مرگ برادر را برادر مرده میداند

متن درباره بهار

حاصل بوسه های تو

اکنون منم

شعری که از شکوفه های بهاری سنگین است

و سر به سجده بر آب فرود آورده

دعا می خواند

⇔⇔⇔⇔

متن در مورد بهار و فروردین

من

بهار میشوم

تو با لبهات بر تنم

شکوفه بزن ……

⇔⇔⇔⇔

متن درباره بهار و فروردین

بوی شکوفه‌های گیلاس

انبه‌های طلایی

خاک باران خورده

و بوی تن تو…

با این‌ها می‌توان چهار فصل زندگی کرد

بیشتر بخوانید : شعر در مورد صراط مستقیم ، شعر درباره راه درست و درستکاری و کمک به دیگران

متن بهار و فروردین

بیا

و معجزه باش؛

مگر بهار

جز آمدن

چه کار می‌کند؟

⇔⇔⇔⇔

بهار که از راه می‌رسد

جوانه سر می‌زند، شکوفه می شکفد

باران نم‌نم می بارد آسمان نفس می کشد

بهار که از راه می‌رسد

زمین سبز می‌شود بلبل نغمه خوان می‌شود

روز نو می‌شود سال نکو می‌شود

اما… تو چطور؟

اگر شکوفه شکوفه بروید

و دریغ از شکوفه لبخندی که بر لبانت بنشیند چه؟

اگر زمین زمین سبز شود

و هنوز برگ‌های پاییزی سنگفرش دلت باشد چه؟

اگر باران باران طراوت ببارد

و هنوز خاکستر غم و یاس بر شیشه دلت باشد چه؟

اگر روز روز نو شود

ولی چشم‌هایت به عادت و کهنگی گشوده شود چه؟

اگر گرما گرما مهربانی با طلوع خورشید

بتابد و تو همچنان دل به سرما سپرده باشی چه؟

اگر بهار بهار بیاید و تو زمستان باشی؟

بیا و وجودت را به دست مهربان بهار بسپار تا زندگی را در تو جاری کند

تا… بهار شوی

بیا و چون بهار طراوت و شکفتن و لبخند و مهربانی و زیبایی و سبزی و تازگی را به هر که دل به زمستان سپرده هدیه کن

که بهار می‌آید و می‌رود اما تو در تابستان و پاییز و زمستان هم که بمانی بهار آفرین خواهی شد

بیا و تو بهار آفرین باش

تا دشت دشت مهربانی بروید

هزار هزار خنده بشکفد

باران باران محبت ببارد

تـــــو بــــهار آفریـــن بـــــاش

آخرین بروز رسانی در : یکشنبه 28 آذر 1400
کپی برداری از مطالب سایت با ذکر نام پارسی زی و لینک مستقیم بلا مانع است.