شعر حال دل بد

شعر حال دل بد ؛ مجموعه ای از زیباترین اشعار درباره حال بد همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.

شعر نو حال بد

غم تو موهبت کبریاست در دل من

نمی‌دهم به سُرور بهشت این غم را

“غلامرضا سازگار”

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر حال دل بد

وقت آن شد که سر خویش، من از غم شکنم

آهی از دل کشم و حلقهٔ ماتم شکنم

گر مراد دل من را ندهد این گردون

همه اوضاع جهان، یکسره در هم شکنم

بیشتر بخوانید : متن تولدت مبارک پدر ، شوهر و زن عزیزم به انگلیسی + دلنوشته برای تولد پدر

شعر در مورد حال بد از حافظ

پاییز، رنگ زندگی پُر غمِ من است

من درک می‌کنم غمِ این سرخ و زرد را

“وحید اشجع”

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر حال بد از حافظ

مرگ یک روز و یا یک شب سرد

چشم غمگین مرا می بندد

شاید آنجا پس از این رنج و عذاب

سردی گور به رویم خندد

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد حال بد

غم انگیز است پاییز و غم‌انگیزتر،

وقتی تو باشی و من برگ‌ها را

با خیالت تنها قدم بزنم

” رضا کاظمی”

بیشتر بخوانید : متن تولدت مبارک به انگلیسی ، با معنی کوتاه و ترجمه فارسی برای دوست

شعر حالم بد است مرگ برایم بیاورید

اندوه شعر نیست

اندوه آدمی‌ست

که شعر می‌گوید

“علیرضا روشن”

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر حالم بد است

حال من بد نیست غم کم میخورم

کم که نه هر روز کم کم میخورم

آب می خواهم، سرابم می دهند

عشق می ورزم عذابم می دهند

خود نمیدانم کجا رفتم به خواب

از چه بیدارم نکردی آفتاب

خنجری بر قلب بیمارم زدند

بی گناهی بودم و دارم زدند

دشنه ای نامرد بر پشتم نشست

از غم نامردمی پشتم شکست

سنگ را بستند و سگ آزاد شد

یک شبه بیداد آمد ، داد شد

عشق آخر تیشه زد بر ریشه ام

تیشه زد بر ریشه اندیشه ام

عشق اگر اینست مرتد می شوم

خوب اگر این است من بد می‌شوم

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر حال بد

زان دم که شدیم آشنای غم تو

بیگانه زخویشم از جفای غم تو

با عشق تو عهد ما چو محکم بودست

کردیم جهان و جان فدای غم تو

بیشتر بخوانید : متن تولدت مبارک دخترم ، کوتاه از طرف مادر و پدر به انگلیسی برای اینستاگرام

شعر نو حال بد

بس کن ای دل نابسامانی بس است

کافرم دیگر مسلمانی بس است

در میان خلق سردرگم شدم

عاقبت آلوده مردم شدم

بعد ازاین با بی کسی خو می کنم

هر چه در دل داشتم رو می کنم

نیستم از مردم خنجر بدست

بت پرستم بت پرستم بت پرست

بت پرستم،بت پرستی کار ماست

چشم مستی تحفه ی بازار ماست

درد می بارد چو لب تر می کنم

طالعم شوم است باور می‌کنم

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر حال دل بد

ز بازار محبت غم خریدم

خریدم غم ولیکن کم خریدم

همین داغی که حالا بر دل ماست

ندانم از کدام عالم خریدم

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد حال بد از حافظ

من که با دریا تلاطم کرده ام

راه دریا را چرا گم کرده ام؟؟؟

قفل غم بر درب سلولم مزن!

من خودم خوش باورم گولم مزن!

من نمی گویم که خاموشم مکن

من نمیگویم فراموشم مکن

من نمی گویم که با من یار باش

من نمی گویم مرا غم خوار باش

من نمی گویم،دگر گفتن بس است

گفتن اما هیچ نشنفتن بس است

روزگارت باد شیرین! شاد باش

دست کم یک شب تو هم فرهاد باش

بیشتر بخوانید : متن تولدت مبارک خواهرم ، عزیزم کوتاه و طولانی زیبا به انگلیسی

شعر حال بد از حافظ

آه! در شهر شما یاری نبود

قصه هایم را خریداری نبود!!!

وای! رسم شهرتان بیداد بود

شهرتان از خون ما آباد بود

از درو دیوارتان خون می چکد

خون من،فرهاد،مجنون می چکد

خسته ام از قصه های شوم تان

خسته از همدردی مسموم تان

اینهمه خنجر دل کس خون نشد

این همه لیلی،کسی مجنون نشد

آسمان خالی شد از فریادتان

بیستون در حسرت فرهادتان

کوه کندن گر نباشد پیشه ام

بویی از فرهاد دارد تیشه ام

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد حال بد

عشق از من دورو پایم لنگ بود

قیمتش بسیار و دستم تنگ بود

گر نرفتم هر دو پایم خسته بود

تیشه گر افتاد دستم بسته بود

هیچ کس دست مرا وا کرد؟ نه!

فکر دست تنگ مارا کرد؟ نه!

هیچ کس از حال ما پرسید؟ نه!

هیچ کس اندوه مارا دید؟ نه!

هیچ کس اشکی برای ما نریخت

هر که با ما بود از ما می گریخت

چند روزی هست حالم دیدنیست

حال من از این و آن پرسیدنیست

گاه بر روی زمین ذل میزنم

گاه بر حافظ تفأل میزنم

حافظ دیوانه فالم را گرفت

یک غزل آمد که حالم را گرفت

ما ز یاران چشم یاری داشتیم

خود غلط بود آنچه می پنداشتیم

“حمیدرضا رجایی رامشه”

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر حالم بد است مرگ برایم بیاورید

آخرین پرنده را هم رها کرده‌ام

اما هنوز غمگینم چیزی در این قفسِ خالی هست

که آزاد نمی‌شود

“گروس عبدالملکیان”

بیشتر بخوانید : متن تولد پدر و مادر ، با هم + متن طولانی و بلند تبریک تولد مادر

شعر حالم بد است

من از غم تو هر روز دوصد بار بمیرم

تو از دل من هیچ خبردار نباشی