شب در شعر سعدی

شب در شعر سعدی ؛ گلچینی از اشعار سعدی درباره شب همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.

شب در شعر سعدی

قافلهٔ شب چه شنیدی ز صبح

مرغِ سلیمان چه خبر از سبا

بر سرِ خشم است هنوز آن حریف

یا سخنی می‌رود اندر رضا

سعدی

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شب در شعر

امشب شب خلوت است تا روز

ای طالع سعد و بخت فیروز

سعدی

بیشتر بخوانید : دلنوشته تولد دخترم ، نزدیکه و مبارک + متن تبریک تولد کودکانه دختر

شعر در مورد ظلمت شب

هنوز با همه دردم

امید درمانست

که آخری بود

آخر شبان یلدا را

سعدی

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر ظلمت شب

شب فراق

نخواهم دواج دیبا را

که شب دراز بود

خوابگاه تنها را

سعدی

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد شب

من نیز چشم از خواب خوش بر می‌نکردم پیش از این

روز فراق دوستان شب خوش بگفتم خواب را

هر پارسا را کآن صنم در پیش مسجد بگذرد

چشمش بر ابرو افکند باطل کند محراب را

سعدی

بیشتر بخوانید : دلنوشته تولد خودم ، مبارک جدید و غمگین در بهار و پاییز + متن ادبی برای تولدم

شعر در مورد شب از حافظ

شب فراق که داند که تا سحر چند است

مگر کسی که به زندان عشق دربند است

سعدی

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر شب از حافظ

شب همه شب انتظار صبح‌رویی می‌رود

کان صباحت نیست این صبح جهان‌افروز را

وه که گر من بازبینم چهر مهرافزای او

تا قیامت شکر گویم طالع پیروز را

سعدی

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد شب

هر شبم با غم هجران تو سر بر بالین

روزی ار با تو نشد دست در آغوش مرا

بی دهان تو اگر صد قدح نوش دهند

به دهان تو که زهر آید از آن نوش مرا

سعدی

بیشتر بخوانید : دلنوشته تولدم مبارک اسفند ، و بهمن ماهی + عشقم تولدت مبارک اسفند ماهی

شب در شعر سعدی

شب‌های بی توام

شب گور است در خیال

ور بی تو بامداد  کنم

روز محشر است

سعدی

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شب در شعر

سعدیا نوبتی امشب دهل صبح نکوفت

یا مگر روز نباشد شب تنهایی را

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد ظلمت شب

ما را همه شب نمی‌برد خواب

ای خفته روزگار دریاب

در بادیه تشنگان بمردند

وز حله به کوفه می‌رود آب

سعدی

بیشتر بخوانید : دلنوشته تولدم مبارک دی ماهی ، متن ادبی و پروفایل دی ماهی جدید

شعر ظلمت شب

بامدادی تا به شب رویت مپوش

تا بپوشانی جمال آفتاب

سعدیا گر در برش خواهی چو چنگ

گوشمالت خورد باید چون رباب

سعدی

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد شب

تو شبی در انتظاری ننشسته‌ای چه دانی

که چه شب گذشت بر منتظران ناشکیبت

تو خود ای شب جدایی چه شبی بدین درازی

بگذر که جان سعدی بگداخت از نهیبت

سعدی

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد شب از حافظ

تو که در خواب بوده‌ای همه شب

چه نصیبت ز بلبل سحر است

آدمی را که جان معنی نیست

در حقیقت درخت بی‌ثمر است

سعدی

بیشتر بخوانید : دلنوشته تولدم مبارک عاشقانه ، استوری تولدم مبارک + دلنوشته شب تولد

شعر شب از حافظ

هر کسی را به تو این میل نباشد که مرا

کآفتابی تو و کوتاه نظر مرغ شب است

خواهم اندر طلبت عمر به پایان آورد

گر چه راهم نه به اندازهٔ پای طلب است

سعدی