شعر در مورد هستی مولانا

شعر در مورد هستی مولانا ؛ مجموعه اشعار مولانا درباره هستی همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.

شعر در مورد هستی مولانا

کشتی آن نوح

کی بینیم هنگام وصال

چونک هستی‌ها

نماند از پی طوفان ما

مولانا

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر هستی مولانا

چون در او هستی به بینی گویی آن من نیستم

دعوی او چون نبینی گوییش آنی چرا

خشم یاران فرع باشد اصلشان عشق نوست

از برای خشم فرعی اصل را رانی چرا

مولانا

بیشتر بخوانید : اس ام اس دوست دارم خیلی زیاد ، اس ام اس عاشقانه دوستت دارم خیلی زیاد

شعر در مورد هستی

همچو آبی دیده در خود آفتاب و ماه را

چون ایازی دیده در خود هستی محمود را

مولانا

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر هستی

دل گفت که جان سپارم آن جا

بگذارم هستی و منی را

جان هم به سماع اندرآمد

آغاز نهاد کف زنی را

مولانا

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد هستی مولانا

دیوانگان جسته بین

از بند هستی رسته بین

در بی‌دلی دل بسته بین

کاین دل بود دام بلا

مولانا

بیشتر بخوانید : اس ام اس دوست خوب ، داشتن مثل من + اس ام اس برای دوست صمیمی

شعر هستی مولانا

آن میی کز قوت و لطف و رواقی و طرب

برکند از بیخ هستی چو کوه قاف را

در دماغ اندرببافد خمر صافی تا دماغ

در زمان بیرون کند جولاه هستی باف را

مولانا

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد هستی

ما را مکنید یاد هرگز

ما خود هستیم یاد بی‌ما

بی ما شده‌ایم شاد گوییم

ای ما که همیشه باد بی‌ما

درها همه بسته بود بر ما

بگشود چو راه داد بی‌ما

مولانا

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر هستی

روان شدست

یکی جوی خون ز هستی من

خبر ندارم من

کز کجاست تا به کجا

مولانا

بیشتر بخوانید : اس ام اس دوست داشتن ، همسر و رفیق و خانواده جدید + اس ام اس ابراز علاقه

شعر در مورد هستی مولانا

چو نهادم سر هستی چه کشم بار کهی را

چو مرا گرگ شبان شد چه کشم ناز شبان را

مولانا

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر هستی مولانا

پای تویی دست تویی هستی هر هست تویی

بلبل سرمست تویی جانب گلزار بیا

مولانا

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد هستی

جمله عشق و جمله لطف و جمله قدرت جمله دید

گشته در هستی شهید و در عدم او مرتضی

آن عدم نامی که هستی موج‌ها دارد از او

کز نهیب و موج او گردان شد صد آسیا

مولانا

بیشتر بخوانید : اس ام اس دوست ، اس ام اس برای بهترین دوست صمیمی و رفیق فابریک

شعر هستی

هین خمش کن خار هستی را ز پای دل بکن

تا ببینی در درون خویشتن گلزارها

مولانا

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد هستی مولانا

اگر هستی تو از آدم

در این دریا فروکش دم

که اینت واجبست

ای عم اگر امروز اگر فردا

مولانا

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر هستی مولانا

چو اندر نیستی هستست

و در هستی نباشد هست

بیامد آتشی در جان

بسوزانید هستش را

مولانا

بیشتر بخوانید : متن خاص برای رفیق نامرد ، متن در مورد نامردی رفیق و رفیق نامرد

شعر در مورد هستی

ای شاد که ما هستیم اندر غم تو جانا

هم محرم عشق تو هم محرم تو جانا

هم ناظر روی تو هم مست سبوی تو

هم شسته به نظاره بر طارم تو جانا

مولانا