شعر در مورد کلبه تنهایی

شعر در مورد کلبه تنهایی ؛ مجموعه ای از بهترین اشعار درباره کلبه تنهایی همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.

شعر در مورد کلبه تنهایی

عشق

شکل های بسیار دل انگیزی دارد

مثل گل سرخ

در دست دختری زیبا

مثل ماه

بالای کلبه ای برفی

اما من

گوش بریده ونسان ونگوگ ام

شکل تلخی از عشق

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر کلبه تنهایی

بوی نم باران باشد

وکُلبه کاهی

و پنجره چوبی باز قدیمی

برای یک دل سیر دیدن

بیشتر بخوانید : متن تسلیت رسمی به انگلیسی ، من به شما تسلیت میگم به انگلیسی

شعر در مورد کلبه

لعلی چو لب شکرفشانت

در کلبه جوهری ندیدم

چون در دورسته دهانت

نظم سخن دری ندیدم

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر کلبه

خوشبختی یعنی

یه‌ کلبه‌

تو‌ بالاترین‌ نُقطه‌ یِ‌ جَنگل

بینِ‌ کُلی‌

درختِ قَد و نیم‌ قد.

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد کلبه تنهایی

به کنج کلبهٔ ویران غم نومیدم افکندی

مرا با جغد محنت همزبان کردی ، نکو کردی

بیشتر بخوانید : متن تسلیت رسمی مادر ، متن پیام تسلیت مادر به همکار و دوست

شعر کلبه تنهایی

بوی شالیزار ها و تماشای دختر گندمگون همسایه

با دامن چین چین پر از شکوفه یاس و شالی به رنگ کهربا و سینه ریز عقیق

او هنوز هم زیبا راه میرود و اسب ابلغش را دلبرانه نوازش می کند

نانی از بوی گندم های معطر می پزد که عطرش هر رهگذری را سر به هوا میکند

مهربانی را از رنگ آبی آسمان و سادگی را از لطافت نسیم به ارث برده

گاه گاه عصرانه به من لبخند میزند و همراه گله به چَرا می رو…

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد کلبه

مرکب ایمانت اگر لنگ شد

قصد سوی کلبه بیطار کن

علت پوشیده مدار از طبیب

بر در او خواهش و زنهار کن

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر کلبه

بالاخره یه شب ؛

خودمو بر میدارم میبرم

تو یه کلبه ی چوبی،

وسط یه جنگل آروم….

بدون هیچ فکر و خیال یا دغدغه ای ،

بدون آدمی …

طوری غرق سکوتِ شب میشم

که غصّه هام یادم بره ،

خودمو بغل میکنم ،

نوازشش میکنم…..

و چشم از ستاره های آسمون

بر نمیدارم….

نفس میکشم ،

زندگی میکنم ،

ز غوغای جهان فارغِ فارغ … !

– هستی جلیلی

بیشتر بخوانید : متن تسلیت رسمی به همکار ، پیام تسلیت به همکار برای فوت برادر و عمو

شعر در مورد کلبه تنهایی

منم خرابه نشینی که گلخن تابان

به پیش کلبهٔ من حکم بوستان دارد

منم که سنگ حوادث مدام در دل سخت

به قصد سوختنم آتشی نهان دارد

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر کلبه تنهایی

کلبه ای دارم

خیس از خاطراتت!

سال هاست

که از سقفش

یادِتو

می چکد!

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد کلبه

بوی جگر سوخته بگرفت همه کوی

آتش بزن این کلبه خونخواره ما را

دیدند سر شکم همه همسایه و گفتند

این سیل عجب گر نبرد خانه ما را

بیشتر بخوانید : متن تسلیت رسمی کوتاه ، جملات مناسب برای تسلیت گفتن

شعر کلبه

زیاده‌خواه نیستم…

جاده‌ی شمال

یک کلبه‌ی جنگلی‌

یک میز کوچک چوبی با دو تا صندلی

کمی‌ هیزم، کمی‌ آتش

مه‌ِ جنگل

کمی‌ تاریکی‌ِ محض

کمی‌ مستی، کمی‌ مهتاب

و بوی یار و

بوی یار و

بوی یار…

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد کلبه تنهایی

کسی مسیح شود در سراچه افلاک

که پا چو مهر مجرد کشد ز عالم خاک

به سیل خیز حوادث اسیر کلبه گل

ز طاق خانه نشیند به زیر موج هلاک

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر کلبه تنهایی

دلم کلبه ای میخواهد

میان برفها

و در کوهستانی که جز تو

هیچکس آنجا نباشد

هر صبح بیدار شوم

ذوق کنم که برف باریده

که هوا سردتر شده

و تو با چشمانی خمار

در آغوش داغت پناهم دهی…

بیشتر بخوانید : متن تسلیت برادر داماد ، پیام تسلیت خودمونی فوت برادر شوهر

شعر در مورد کلبه

درویش بین به کلبه خود می برد هوس

زان شمع کش ملایکه پروانه ضیاست