شعر کت و مجموعه ای از اشعار کوتاه و زیبا درباره کت - پارسی زی
شعر در مورد بهار فریدون مشیری ، دو بیت شعر در مورد فصل بهار

شعر در مورد بهار فریدون مشیری ، دو بیت شعر در مورد فصل بهار

شعر در مورد بهار فریدون مشیری شعر در مورد بهار فریدون مشیری ، دو بیت شعر در مورد فصل بهار همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم …

شعر در ستایش استاد ؛ گلچینی از اشعار زیبای شاعران برای تکریم و ستایش استاد

شعر در ستایش استاد ؛ گلچینی از اشعار زیبای شاعران برای تکریم و ستایش استاد

شعر در ستایش استاد شعر در ستایش استاد ؛ گلچینی از اشعار زیبای شاعران برای تکریم و ستایش استاد همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این …

اس ام اس تولدت مبارک داداشی ، متن و عکس تولد داداشم تولدت مبارک

اس ام اس تولدت مبارک داداشی ، متن و عکس تولد داداشم تولدت مبارک

اس ام اس تولدت مبارک داداشی اس ام اس تولدت مبارک داداشی ، متن و عکس تولد داداشم تولدت مبارک همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم …

شعر کت

شعر کت ؛ مجموعه ای از اشعار کوتاه و زیبا درباره کت

شعر کت ؛ مجموعه ای از اشعار کوتاه و زیبا درباره کت همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.

شعر کت

بر تنت کُت داری

و شلوار می خواهی چه کار؟

توی این آلودگی؛

سیگار می خواهی چه کار؟

جیبمان خالی ز پول

و وضعِ بابا هم خراب

با چنین وضعی بگو دلدار

می خواهی چه کار؟

⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد کت

کله ات بی مو شده؛

مانندِ « زیدان » گشته ای

رنگِ مو و شانه و سشوار

می خواهی چه کار؟

هرچه می گیری عزیزم

می شود فوری تمام

در درونِ خانه ات انبار

می خواهی چه کار؟

بیشتر بخوانید : کانال اشعار معینی کرمانشاهی و مجموعه اشعار زیبا معینی کرمانشاهی در کانال تلگرام

متن درباره کت

با همین سبکِ غلط؛

سیمرغ ها را برده ای

« فجر» داری چند عدد؛

اسکار میخواهی چه کار؟

خرجتان بالا روَد

ای زوجِ رؤیایی قرن!!

شامِ رنگین داخلِ تالار

می خواهی چه کار؟

⇔⇔⇔⇔

متن درباره کت و شلوار

هیچ کس حرف تو را

دیگر نمی فهمد عزیز

بینِ انبوهِ کران؛

گفتار می خواهی چه کار؟

شاعر : امیرحسین خوش حال

⇔⇔⇔⇔

شعر کت

تنهایی من چه شکوه ها بامن کرد

یک دست به جیب تنگِ پیراهن کرد

بر روی لبم نهاد سیگار و سپس

تکلیف دوبارهٔ مرا روشن کرد

بیشتر بخوانید : دوبیتی های معینی کرمانشاهی و مجموعه ای از زیباترین دوبیتی های معینی کرمانشاهی

شعر در مورد کت

سر آغوش تو

بین من و پیراهنم

دعوا بود ..️

⇔⇔⇔⇔

متن درباره کت

پیشانے‌ام

چسبیدن بہ سینہ‌ات را مےخواهد…

و چشم‌هایم خیس ڪردن پیراهنت را…

عجب بغض پرتوقعے دارم…

من امروز.

⇔⇔⇔⇔

متن درباره کت و شلوار

عشق ما را به رهایی میکشد

به گوشه‌ای دنج!

به خیالی آرام

در انتهای یک حیاط

که بوی گل‌های پیراهنت را میدهد

به یک فنجان چای

و یک نوار کاست

که‌ هر دو طرفش با صدای تو

پر شده است…

بیشتر بخوانید : حکایتی از رحیم معینی کرمانشاهی ؛ حکایت و داستان کوتاه از رحیم معینی کرمانشاهی

شعر کت

نامه‌ای به همسر آیندم:

عزیزم لطفا اینو بدون که تمام پیراهنایی

که داری؛

مال منم هست)):

⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد کت

عطر من شاید از پیراهن تو بپرد اما

خیال تو از سر من هرگز

⇔⇔⇔⇔

متن درباره کت

دوست داشتن بعضی انسان‌ها

شبیه بستن دکمه‌های پیراهن‌ است

این‌که از همان ابتدا اشتباه کرده‌ای را

وقتی می‌فهمی که دکمه‌ی آخر را می‌بندی.

بیشتر بخوانید : شعر مسبب معینی کرمانشاهی و مجموعه کامل اشعار مسبب معینی کرمانشاهی

متن درباره کت و شلوار

ما دو پیراهن بودیم

بر یک بند… یکی را باد برد

دیگری را باران هر روز

خیس میکند……

⇔⇔⇔⇔

شعر کت

هیچ وقت بهم نمی گفت

دوست دارم ولی همیشه همون پیراهنی را می پوشید که

من براش خریده بودم

با این که بهش نمیومد!!…

⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد کت

در آغوشم که می گیرد

پیراهنم گل می دهد!

حالا من یک باغ

در پیراهنم دارم….

بیشتر بخوانید : شاهکار معینی کرمانشاهی و مجموعه کامل اشعار کتاب شاهکار از معینی کرمانشاهی

متن درباره کت

دلم در پیراهن مردانه ات

زندگی می کند

در چهارخانه های نارنجی اش

آشپزی می کند

در آستین بالا زده ات

عشق بازی می کند

در کل بگویت ای یار

پیراهن تو

شهری دارد

که زادگاه من است…

سجده صاد

آخرین بروز رسانی در : جمعه 7 بهمن 1401
کپی برداری از مطالب سایت با ذکر نام پارسی زی و لینک مستقیم بلا مانع است.