شعر آزادی از قفس ؛ مجموعه ای از بهترین شعر ها درباره آزادی از قفس - پارسی زی
دوبیتی در وصف پدر ، شعر در وصف پدر و مادر از مولانا + دکلمه در سوگ پدر

دوبیتی در وصف پدر ، شعر در وصف پدر و مادر از مولانا + دکلمه در سوگ پدر

دوبیتی در وصف پدر دوبیتی در وصف پدر ، شعر در وصف پدر و مادر از مولانا + دکلمه در سوگ پدر همگی در سایت …

شعر کوتاه در وصف زیبایی ؛ مجموعه اشعار کوتاه و زیبا در وصف زیبایی

شعر کوتاه در وصف زیبایی ؛ مجموعه اشعار کوتاه و زیبا در وصف زیبایی

شعر کوتاه در وصف زیبایی شعر کوتاه در وصف زیبایی ؛ مجموعه اشعار کوتاه و زیبا در وصف زیبایی همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این …

شعر در مورد شلیک ، متن و جملات و شعر زیبا در مورد شلیک به قلب عاشق

شعر در مورد شلیک ، متن و جملات و شعر زیبا در مورد شلیک به قلب عاشق

شعر در مورد شلیک شعر در مورد شلیک ، متن و جملات و شعر زیبا در مورد شلیک به قلب عاشق همگی در سایت پارسی …

شعر آزادی از قفس

شعر آزادی از قفس ؛ مجموعه ای از بهترین شعر ها درباره آزادی از قفس

شعر آزادی از قفس ؛ مجموعه ای از بهترین شعر ها درباره آزادی از قفس همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.

شعر آزادی از قفس

زندگی توی قفس یا مرگ بیرون از قفس ؟

دومی ! چون اولی دارد مرا دق می دهد

⇔⇔⇔⇔

متن درباره پرنده در قفس

تا ز بندت شدم آزاد گرفتار شدم

سخت آزادی ما بند گرفتاری ما

حتما بخوانید: شعر در مورد آزادی ، آزادگی و اختیار و پرنده + آزادی بیان و زندان

شعر آزادی از قفس

چه خوش است حال مرغی که قفس ندیده باشد

چه نکوتر آنکه مرغ‍‍ــی ز قفـس پریده باشد

⇔⇔⇔⇔

آزادی پرنده از قفس

بار دیگر غم عشق آمد و دلشاد م کرد
عزم ویرانی من داشت و آبادم کرد
دشت تا دشت دلم وادی خاموشان بود
تندر عشق یه یک صاعقه فریادم کرد
نازم آن دلبر شیرین که به یک طرفه نگاهم
آتشی در دلم افروخت که فرهادم کرد
قفس عشق ز هر باغ دل انگیزترست
شکر صیاد که در این قفس آزادم کرد
یار شیرین من ار تلخ بگوید شهدست
وین عجب نیست که گویم غم او شادم کرد

⇔⇔⇔⇔

شعر آزادی از قفس

در کنج قفس بوده اگر، باز پریده است

آن کس که ز خود رفته و تا عشق رسیده است

حتما بخوانید: شعر در مورد رهایی ، شعر و متن درباره رهایی و پرواز از مولانا و فروغ و شاملو

پرنده در قفس باز

برای پرنده‌ی دربند

برای ماهی در تُنگ بلور آب

برای رفیقم که زندانی است

زیرا، آن چه را که می‌اندیشد، بر زبان می‌راند.

برای گُل‌های قطع‌شده

برای علف لگدمال شده

برای درختان مقطوع

برای پیکرهایی که شکنجه شدند

من نام تو را می‌خوانم: آزادی

برای دندان‌های به هم‌فشرده

برای خشم فرو خورده

برای استخوان در گلو

برای دهان‌هایی که نمی‌خوانند

برای بوسه در مخفیگاه

برا ی مصرع سانسور شده

برای نامی که ممنوع است

من نام تو را می‌خوانم: آزادی

برای عقیده‌ای که پیگرد می‌شود

برای کتک‌خوردن‌ها

برای آن کس که مقاومت می‌کند

برای آنان که خود را مخفی می‌کنند

برای آن ترسی که آنان از تو دارند

برای گام‌های تو که آن را تعقیب می‌کنند

برای شیوه‌ای که چه‌گونه به تو حمله می‌کنند

برای پسرانی که از تو می‌کشند

من نام تو را می‌خوانم: آزادی

برای سرزمین‌های تصرف‌شده

برای خلق‌هایی که به اسارت در آمدند

برای انسان‌هایی که استثمار می‌شوند

برای آنانی که تحقیر می‌شوند

برای مرگ بر آتش

برای محکومیت عدالت‌خواهان

برای قهرمانان شهید

برای آن آتش خاموش

من نام تو را می‌خوانم: آزادی

من تو را می‌خوانم، به جای همه

به خاطر نام حقیقی تو

من تو را می‌خوانم زمانی که تیرگی چیره می‌شود

و زمانی که کسی مرا نمی‌بیند،

نام تو را بر دیوار شهرم می‌نویسم،

نام حقیقی تو را

نام تو را و دیگر نام‌ها را

که از ترس هرگز بر زبان نمی‌آورم

⇔⇔⇔⇔

شعر آزادی از قفس

مثل بیدی زلف ها را ریختی بر شانه ها

گاه وقتی در قفس باشی رهاتر می شوی

حتما بخوانید: متن کوتاه درباره رهایی ، متن رهایی از قفس و دنیا و پرواز + متن در مورد قوی بودن 

شعر مرغ عشق و قفس

اگر هزار قلم داشتم

هزار خامه که هر یک هزار معجزه داشت

هزار مرتبه هر روز می نوشتم من

حماسه ای و سرودی به نام آزادی

⇔⇔⇔⇔

شعر آزادی از قفس

عاقبت می شکند این قفس آرام آرام

می برد از تن عشقم _ نفس آرام آرام

⇔⇔⇔⇔

شعر رهایی از قفس مولانا

آه اگر آزادی سرودی می خواند

کوچک

همچون گلوگاه پرنده ای

هیچ کجا دیواری فرو ریخته برجای نمی ماند

سالیان بسیاری نمی بایست

دریافتی را

که هر ویرانه نشان از غیاب انسانی است

⇔⇔⇔⇔

شعر آزادی از قفس

نشو پرنده ی خوبم به این قفس دربند

منم اسیر ِ قفس ؛ بی نگاه ؛ بی لبخند

حتما بخوانید: متن در مورد آزادی زندانی ، متن ادبی و کوتاه تبریک آزادی از زندان و رهایی

شعر درباره پرنده در قفس

آزادی من به من لبخند زد

همچون گردابی که در آن

جز تصویر خویش چیزی باز نتوان دید

⇔⇔⇔⇔

شعر آزادی از قفس

پرندگان رها

از پس پیروزی به بالا می‌پرند

و در دوردست فرود می‌آیند

تا وقتی که راهشان پایان یابد

و بالهایشان

در اشعه‌های نارنجی خورشید فرو روند

و شهامت یابند که آسمان را بخواهند

پرنده در قفس آواز می‌خواند

از ترس چیزهای نامعلوم می‌لرزد

اما در انتظار خاموشی می‌ماند

و آوازش در تپه‌های دوردست شنیده می‌شود

که پرنده ای در قفس برای آزادی می‌خواند

⇔⇔⇔⇔

متن در مورد رهایی از قفس

تو آخرین سرزمینی

باقی مانده در جغرافیای آزادی !

تو آخرین وطنی هستی که از ترس و گرسنگی ایمنم می کند

حتما بخوانید: شعر مولانا در مورد آزادی ؛ اشعار زیبا از مولانا درباره آزادی

شعر قفس شاملو

ای مرغ قفس ، قفس راها کن
زین گل و بلبل دمی‌صفا کن
بلبل زپی دل می‌رود سخت
بنشین و معشوقه خود ندا کن

آخرین بروز رسانی در : دوشنبه 24 آبان 1400
کپی برداری از مطالب سایت با ذکر نام پارسی زی و لینک مستقیم بلا مانع است.