شعر در مورد انسانیت و مهربانی ؛ بهترین اشعار درباره انسانیت و مهربانی - پارسی زی
شعر مولانا در مورد خوشبختی ، شعر مولانا در مورد توکل به خدا

شعر مولانا در مورد خوشبختی ، شعر مولانا در مورد توکل به خدا

شعر مولانا در مورد خوشبختی شعر مولانا در مورد خوشبختی ، شعر مولانا در مورد توکل به خدا همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب …

پیامک تولد همسر جان ، تبریک تولد همسر در اینستاگرام + کپشن تولد همسر

پیامک تولد همسر جان ، تبریک تولد همسر در اینستاگرام + کپشن تولد همسر

پیامک تولد همسر جان پیامک تولد همسر جان ، تبریک تولد همسر در اینستاگرام + کپشن تولد همسر همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب …

پیامک اعیاد شعبانیه مبارک ، 1401 + اس ام اس و پیامک اعیاد شعبانیه

پیامک اعیاد شعبانیه مبارک ، 1401 + اس ام اس و پیامک اعیاد شعبانیه

پیامک اعیاد شعبانیه مبارک پیامک اعیاد شعبانیه مبارک ، ۱۴۰۱ + اس ام اس و پیامک اعیاد شعبانیه همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب …

شعر در مورد انسانیت و مهربانی

شعر در مورد انسانیت و مهربانی ؛ بهترین اشعار درباره انسانیت و مهربانی

شعر در مورد انسانیت و مهربانی ؛ بهترین اشعار درباره انسانیت و مهربانی همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.

شعر در مورد انسانیت و مهربانی

خویشتن را خیر خواهی خیرخواه خلق باش

ز آن که هرگز بد نباشد نفس نیک‌ اندیش را

آدمیت رحم بر بیچارگان آوردن است

کآدمی را تن بلرزد چون ببیند ریش را

⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد انسانیت از مولانا

مهربانی را اگر قسمت کنیم

من یقین دارم به ما هم میرسد

آدمی گر ایستد بر بام عشق

دستهایش تا خدا هم میرسد….

حتما بخوانید: شعر در مورد مهربانی ، و مهرورزی خدا و دوست و محبت پدر و مادر و با حیوانات 

شعر در مورد انسانیت و مهربانی

بار درخت علم ندانم مگر عمل

با علم اگر عمل نکنی شاخ بی‌ بری

علم آدمیت است و جوانمردی و ادب

ورنی، ددی، به صورت انسان مصوری

⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد مهربانی

خانه‌های جدول زندگیم

را دستان مهربانت یک به یک پر کرد

و رمز جدول چنین بود:

دوستم بدار . . .

⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد انسانیت و مهربانی

از محبت تلخ ها شیرین شود

از محبت، مرده زنده می شود

از محبت درد ها صافی شود

از محبت مس ها زرین شود

از محبت شاه بنده می شود

از محبت درد ها شافی شود

⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد شرافت

مهربانی نقش هر نقاش نیست

هر که نقشی را کشید نقاش نیست

نقش را نقاش معنا میدهد

مهربانی نقش یار است حیف که یار نقاش نیست

حتما بخوانید: متن در مورد ذات انسانها ، خوب + سخنان بزرگان درباره انسانیت و مهربانی و شعور

شعر در مورد انسانیت و مهربانی

تو نیکی میکن و در دجله انداز

که ایزد در بیابانت دهد باز

خبر کن با خلق بهر ایزدت

یا برای راحت جان خودت

تا هماره دوست بینی در نظر

در دلت ناید ز کین ناخوش صور

⇔⇔⇔⇔

استوری درباره انسانیت

با این همه مهر و مهربانی

دل می دهدت که شم رانی؟

⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد انسانیت و مهربانی

اهمیت وفاداری به عهد و پیمان

چون درخت است آدمی و بیخ، عهد

بیـخ را تیــمــار می بایـــد بـه جهد

عهـدفاسد، بیخِ پوســــــــیده بود

حتما بخوانید: متن در مورد انسانیت ، سخنان بزرگان و متن زیبا درباره شخصیت انسان و آدمها 

متن و شعر در مورد انسانیت

مهربانی باغ سبزی است که از روزنه پنجره ها باید دید

مهربانم مگذار لحظه ای روزنه پنجره ها بسته شود

⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد انسانیت و مهربانی

وندرین ایام

زهرم در پیاله زهر مارم در سبوست

مرگ او را از کجا باور کنم !

صحبت از پژمردن یک برگ نیست

وای جنگل را بیابان می کنند

دست خون آلود را در پیش چشم خلق پنهان می کنند

هیچ حیوانی به حیوانی نمی دارد روا

آن چه این نامردمان با جان انسان می کنند

صحبت از پژمردن یک برگ نیست

فرض کن مرگ قناری در قفس هم مرگ نیست

فرض کن یک شاخه گل هم در جهان هرگز نرُست

فرض کن جنگل بیابان بود از روز نخست

در کویری سوت و کور

در میان مردمی با این مصیبت ها صبور

صحبت از مرگ محبت،مرگ عشق

گفتگو از مرگ انسانیت است …

⇔⇔⇔⇔

شعر مولانا در مورد انسان دوستی

آدمی‌زاده طرفه معجونی است
کز فرشته سرشته وز حیوان
گر کند میل این، شود پس از این
وار کند میل آن شود به از آن

حتما بخوانید: متن شخصیت من ، جملات بزرگان درباره شخصیت و انسانیت + متن شخصیتی کوتاه 

شعر در مورد انسانیت و مهربانی

بعد از این هرگز نمی رنجم ز کج رفتارها

لب فرو می بندم از تفسیرِ این کردارها

بیشه هایِ خالی و خاموش گاهی می شوند

در غیابِ شیرها ، جولانگهِ کفتارها

از ازل در گوشه ای تنها بِه از دیدارِ خلق

می گریزم تا ابد از شرّ این دیدارها

حد و مرز عشق را دانستم اما با جنون؛

بی محابا رد شدم از مرزِ آن هشدارها

توبهٔ گرگ است می دانم، پشیمان نیست او

چون که در این راه من هم توبه کردم بارها

گفتمش آن راز را، اما هویدا کرد و رفت

محرمی دیگر نمی بینم، به جز دیوارها

مست باید بود و لایعقل، در این دنیای پست

چون که دائم می رسد، بر عاقلان آزارها

رتبه هر کس در این عالم، به انسان بودن است

کشته شد انسانیت ، با دستِ بی مقدارها

کافر مطلق بخوانیدم، اگر این است دین

آبروی شرع را بُردید، ای دین دارها.

⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد انسانیت از فریدون مشیری

گفت اَدخُل فی عِبادی تل تقی
جَنَهُ مِن رؤیتی یا متَّقی
عرش با آن نور با پهنای خویش
چون بدید آن را برفت از جای خویش
خود بزرگی عرش باشد بس مدید
لیک صورت کیست چون معنی رسید

حتما بخوانید: شعر در مورد مرگ انسانیت ، شعر درباره بزرگی انسان و انسانیت شاملو و انسان خوب

شعر در مورد انسانیت و دین

رسد آدمی‌ به‌ جائی‌ که‌ به‌ جز خدا نبیند

بنگر که‌ تا چه‌ حدّست‌ مکان‌ آدمیّت‌

طیَران‌ مرغ‌ دیدی‌، تو ز پایبند شهوت

بدر آی‌ تا ببینی‌ طیران‌ آدمیّت‌

نه‌ بیان‌ فضل‌ کردم‌ که‌ نصیحت‌ تو گفتم‌

هم‌ از آدمی‌ شنیدیم‌ بیان‌ آدمیّت‌

آخرین بروز رسانی در : پنج شنبه 4 آذر 1400
کپی برداری از مطالب سایت با ذکر نام پارسی زی و لینک مستقیم بلا مانع است.