شعر کامل همراه خاک اره حسین صفا و مجموعه ای از بهترین اشعار حسین صفا - پارسی زی
پیام دلداری برای فوت همسر ، پیام تسلیت برای فوت همسر دوستم

پیام دلداری برای فوت همسر ، پیام تسلیت برای فوت همسر دوستم

پیام دلداری برای فوت همسر پیام دلداری برای فوت همسر ، پیام تسلیت برای فوت همسر دوستم همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که …

شعر در مورد ماه رمضان برای کودکان ، شعرهای کودکانه برای ماه مبارک رمضان

شعر در مورد ماه رمضان برای کودکان ، شعرهای کودکانه برای ماه مبارک رمضان

شعر در مورد ماه رمضان برای کودکان شعر در مورد ماه رمضان برای کودکان ، شعرهای کودکانه برای ماه مبارک رمضان همگی در سایت پارسی …

شعر ثریا شهریار ؛ اشعار عاشقانه شهریار و ثریا

شعر ثریا شهریار ؛ اشعار عاشقانه شهریار و ثریا

شعر ثریا شهریار شعر ثریا شهریار ؛ اشعار عاشقانه شهریار و ثریا همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و …

شعر کامل همراه خاک اره حسین صفا

شعر کامل همراه خاک اره حسین صفا ؛ مجموعه ای از بهترین اشعار حسین صفا

شعر کامل همراه خاک اره حسین صفا ؛ مجموعه ای از بهترین اشعار حسین صفا همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.

شعر کامل همراه خاک اره حسین صفا

همراه خاک اره ،

تف می کنم طعمِ ،

بیدار بودن را

با سرفه ام در خواب ،

حس می کنم دردِ ،

نجّار بودن را

⇔⇔⇔⇔

شعر همراه خاک اره حسین صفا

از نردبان بودن ،

بسیار غمگینم

از آسمان بودن ،

بسیار غمگینم

تمرین کنم باید ،

دیوار بودن را

بیشتر بخوانید : شعر عاشقانه دونفره کوتاه ؛ احساسی ترین اشعار عاشقانه

شعر قطار حسین صفا

چون فوجِ ماهی ها ،

در نفت میمیرم

دریای آلوده ،

دارد به آرامی

کم می کند از من ،

بسیار بودن را

⇔⇔⇔⇔

شعر بندباز حسین صفا

وقتی نمیمیرم ،

هم دردسر سازم ،

هم دست و پا گیرم

اما به هر تقدیر ،

باید تحمل کرد ،

سَربار بودن را

وقتی نمیمیرم ،

هم دردسر سازم ،

هم دست و پا گیرم

اما به هر تقدیر ،

باید تحمل کرد ،

سَربار بودن را

⇔⇔⇔⇔

اشعار حسین صفا

در سینه ام بم ها ،

با کوهی از غم ها ،

پیوسته لرزیدند

پس دفنِ خود کردم ،

همراه آدم ها ،

جاندار بودن را

بیشتر بخوانید : شعر عاشقانه از حافظ ؛ زیباترین اشعار عاشقانه حافظ

شعر کامل همراه خاک اره حسین صفا

روزی اگر زاغی ،

روباه را بلعید ،

جای تاسف نیست

هیهات اگر روزی ،

صابون بیاموزد ،

مکّار بودن را

⇔⇔⇔⇔

شعر همراه خاک اره حسین صفا

بیرون تراویده است ،

از گورِ من بهرام

از کوزه ام خیام ،

از مستی ام حافظ

سر مشق میگیرد ،

هوشیار بودن را

⇔⇔⇔⇔

شعر قطار حسین صفا

وقتی نمیمیرم ،

هم دردسر سازم ،

هم دست و پا گیرم

اما به هر تقدیر ، باید تحمل کرد ،

سَربار بودن را

وقتی نمیمیرم ، هم دردسر سازم ،

هم دست و پا گیرم

اما به هر تقدیر ، باید تحمل کرد ، سَربار بودن را ..

حسین صفا

بیشتر بخوانید : شعر در مورد شجاعت زن ؛ مجموعه ای از بهترین اشعار درباره شجاعت زن

شعر بندباز حسین صفا

اتفاقی رسید از راه و دست

بر شانه من و تو نهاد

ابر دیوانه ای به چشم من و کاسه ای خون

به چشم های تو داد

گریه کردم که مهربان بشوی ـ

من به تأثیر گریه معتقدم ـ

گریه کردم چنان که چشمانم

گریه ام را نمی‌برد از یاد

⇔⇔⇔⇔

اشعار حسین صفا

شب تحویل سال بود انگار؛

شب مرگ پدر بزرگم بود

شب تحویل مرگ بود اصلاً،

اتفاقی که اتفاق افتاد

در صف سینما تو را دیدم،

در صف بانک، در صف مترو

در صفوف بزرگ زندگی ام،

در صف انتظارهای زیاد

⇔⇔⇔⇔

شعر کامل همراه خاک اره حسین صفا

سر خاک پدر بزرگ خودم،

سر خاک خودم ، کنار خودم

هر کجا انتظار معنی داشت،

هر کجا انتظار معنی داد

از تو دیدم ، و از تو می‌بینم،

دست هایی که عاشقانه ترند

و از این چشم عاشقانه ترند،

دستم از دامنت بریده مباد

بیشتر بخوانید : شعر در مورد خانواده زن ؛ اشعاری زیبا در مورد خانواده زن

شعر همراه خاک اره حسین صفا

کاسه ای صبر می‌دهند

به من مُرده ام ، قبر می‌دهند به من

تَه صف مانده ام ، نمی‌شنوی؟!

زیر و رو شد گلویم از فریاد

چند بُعدی ترین زندگی ام!

سخت سرِ سخت بخت برگشته!

پیش تو هیچ ، پیچ تو پوچند،

سنگ ها در تمامی ابعاد

⇔⇔⇔⇔

شعر قطار حسین صفا

اتفاق اتفاق می‌اُفتد،

من به این اعتقاد معتقدم

گریه کن بلکه مهربان بشوی…

گریه کردیّ و سیل راه افتاد

پس به دیوانه خانه راهی شو

خود دیوانه خانه خواهی شد

خانه تو خراب تر شده است

زن دیوانه! خانه ات آباد!

حسین صفا

⇔⇔⇔⇔

شعر بندباز حسین صفا

دست که می بردی به کوله بار سفر

دخیل می بستم به دستگیره در

دخیل می بستم به جاده های عبوس

دخیل می بستم به آخرین اتوبوس

((حسین صفا))

بیشتر بخوانید : متن زیبا برای عزیزانم ؛ چملات و متن های احساسی برای عزیزانم

اشعار حسین صفا

به چتر و روسری‌ات سوگند

به ناز دختری‌ات سوگند

به راز دلبری‌ات سوگند

مرا حرارت آن لبخند

مجاب کرد به این پیوند

نه آن غروب، نه آن باران

| حسین صفا |

آخرین بروز رسانی در : جمعه 1 مهر 1401
کپی برداری از مطالب سایت با ذکر نام پارسی زی و لینک مستقیم بلا مانع است.