مریم در شعر مولانا

مریم در شعر مولانا ، یک غزل از دیوان شمس مولانا + شعر نو مریم همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.

مریم در شعر مولانا

هم آدم و آن دم تویی هم عیسی و مریم تویی

هم راز و هم محرم تویی چیزی بده درویش را

تلخ از تو شیرین می‌شود کفر از تو چون دین می‌شود

خار از تو نسرین می‌شود چیزی بده درویش را

مولانا

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

مریم شعر مولانا

کو آن مسیح خوش دمی بی‌واسطه مریم یمی

کز وی دل ترسا همی پاره کند زنار را

دجال غم چون آتشی گسترد ز آتش مفرشی

کو عیسی خنجرکشی دجال بدکردار را

مولانا

بیشتر بخوانید : شعر های شیطونی ، متن های شیطونی آقایی و خانومی

مریم در شعر

دمی با مصطفا و کاسه باشیم

که او می خورد از آن جا شیر و خرما

از آن خرما که مریم را ندا کرد

کلی و اشربی و قری عینا

مولانا

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر مریم

یاقوت زکات دوست ما راست

درویش خورد زر غنی را

آن مریم دردمند یابد

تازه رطب تر جنی را

تا دیده غیر برنیفتد

منمای به خلق محسنی را

مولانا

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

مریم در شعر سعدی

کور و کران ِ عالَم، دید از مسیح، مرهم

گفته مسیح ِ مریم: ک‌ای کور و کر! به رقص آ

مخدوم، شمس ِ دین است. تبریز رشک ِ چین است

اندر بهار حسنش شاخ و شجر به رقص آ

مولانا

بیشتر بخوانید : تینا جونم تولدت مبارک ، اهنگ تینا جان تولدت مبارک + تینا جان روزت مبارک

مریم در شعر حافظ

نگر به عیسی مریم که از دوام سفر

چو آب چشمه حیوان‌ست یحیی الموتی

نگر به احمد مرسل که مکه را بگذاشت

کشید لشکر و بر مکه گشت او والا

مولانا

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

مریم شعر حافظ

از آن باغ‌ست این گل‌های رخسار

از آن دولاب یابد گلستان آب

از آن نخل‌ست خرماهای مریم

نه ز اسباب‌ست و زین ابواب آن آب

روان و جانت آنگه شاد گردد

کز این جا سوی تو آید روان آب

مولانا

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

مریم در شعر مولانا

شیر جان زین مریمان خور چونک زاده ثاینی

تا چو عیسی فارغ آیی از بنین و از بنات

روز و شب را چون دو مجنون درکشان در سلسله

ای که هر روزت چو عید و هر شبت قدر و برات

مولانا

بیشتر بخوانید : شعر تارا از سهراب سپهری ، تیکه اسمی تارا + عکس نوشته تارا

مریم شعر مولانا

کیست در این شهر که او مست نیست

کیست در این دور کز این دست نیست

کیست که از دمدمه روح قدس

حامله چون مریم آبست نیست

کیست که هر ساعت پنجاه بار

بسته آن طره چون شست نیست

مولانا

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

مریم در شعر

خورشید حق دل شرق او شرقی که هر دم برق او

بر پوره ادهم جهد بر عیسی مریم زند

مولانا

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر مریم

غمش در دل چو گنجوری دلم نور علی نوری

مثال مریم زیبا که عیسی در شکم دارد

چو خورشیدست یار من نمی‌گردد به جز تنها

سپه سالار مه باشد کز استاره حشم دارد

مولانا

بیشتر بخوانید : تبریک تولد ترمه ، اسم ترمه به انگلیسی + کلیپ ترمه تولدت مبارک

مریم در شعر سعدی

دل مریم آبستن یک شیوه کند با من

عیسی دوروزه تن درگفت زبان آید

دل نور جهان باشد جان در لمعان باشد

این رقص کنان باشد آن دست زنان آید

مولانا

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

مریم در شعر حافظ

نومید مشو گر چه مریم بشد از دستت

کان نور که عیسی را بر چرخ کشید آمد

نومید مشو ای جان در ظلمت این زندان

کان شاه که یوسف را از حبس خرید آمد

مولانا

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

مریم شعر حافظ

مریم دل نشود حامل انوار مسیح

تا امانت ز نهانی به نهانی نرسد

حس چو بیدار بود خواب نبیند هرگز

از جهان تا نرود دل به جهانی نرسد

مولانا

بیشتر بخوانید : شعر برای دخترم پرنیان ، آهنگ تولدت مبارک پرنیان + پرنیا جان روز دختر مبارک

مریم در شعر مولانا

خرم آن باغی که بهر مریمان

میوه‌های نو زمستان می‌رسند

اصلشان لطفست و هم واگشت لطف

هم ز بستان سوی بستان می‌رسند

مولانا