شعر در مورد ازدواج ، آسان و برادر و کودکانه و عشق و رفیق
شعر در مورد نجابت ، شعر در مورد نجابت زن و نجابت اسب
شعر در مورد نجابت شعر در مورد نجابت ، شعر در مورد نجابت زن و نجابت اسب همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که …
شعر در مورد ذهن ، زیبا و آشفته و خراب و معلولین ذهنی از مولانا
شعر در مورد ذهن شعر در مورد ذهن زیبا و آشفته و خراب ، شعر در مورد معلولین ذهنی ، شعر در مورد ذهن از …
شعر تولد ثنا ؛ گلچینی از اشعار زیبا برای تبریک تولد ثنا
شعر تولد ثنا شعر تولد ثنا ؛ گلچینی از اشعار زیبا برای تبریک تولد ثنا همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش …
شعر در مورد ازدواج
شعر در مورد ازدواج ، آسان و برادر و کودکانه و عشق و رفیق در سایت پارسی زی . امیدواریم این مطلب مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.ازدواج سنت پیغمبر است و هرکس ازدواج نکند از پیغمبر پیروی نکرده است.
آخر این هفته جشن ازدواج ما به پاست
با حضور گرم خود درآن صفا جاری کنید
ازدواج و عقد یک امر مهم و جدی است
لطفا از آوردن اطفال، خودداری کنید!
گفتم ای عشق من از چیز دگر میترسم
گفت آن چیز دگر نیست، دگر هیچ مگو
شعر در مورد ازدواج
بر شکم صابون زده، آماده سازیدش قشنگ
معده را از هر غذا و میوه ای عاری کنید
تا مفصل توی آن جشن عزیز و با شکوه
با غذا و میوه آن جشن افطاری کنید
سحرم، روی چو ماهت
شب من، زلف سیاهت
شعر در مورد ازدواج حضرت علی و فاطمه
البته خیلی نباید هول و پرخور بود ها!
پیش فامیل مقابل آبروداری کنید!
میوه، شیرینی، شب پاتختی ام هم لازم است
پس برای صرفه جویی اندکی یاری کنید!
تا من بدیدم روی تو ای ماه و شمع روشنم
هر جا نشینم خرمم، هر جا روم در گلشنم
شعر در مورد ازدواج حضرت علی و زهرا
گر کسی با میوه دارد می نماید خودکشی
دل به حال ما و او سوزانده، اخطاری کنید!
موقع کادو خریدن، چرب باشد کادوتان
پس حذر از تابلو و ساعات دیواری کنید!
ای خوشا روزا که ما معشوق را مهمان کنیم
دیده از روی نگارینش نگارستان کنیم
شعر در مورد ازدواج علی و فاطمه
هرچه باشد نسبت قومی تان نزدیک تر
هدیه را هم چرب تر، از روی ناچاری کنید!
در امور زندگی، دینار اگر باشد حساب
کادو نوعی بخشش است، آن را سه خرواری کنید!
تو درکنار منی عشق کار خودرا کرد
رسیده لحظه شیرین با تو ما شدنم
منبع : شعر در مورد افغانستان ، جنگ و وطن دوستی و شعر کوتاه در مورد کابل
شعری در مورد ازدواج
گرم باید کرد مجلس را، ازاین رو گاه گاه
چون بخاری بهر تنظیم دما، کاری کنید
ساکت و صامت نباشید و به همراه موزیک
دست و پا را استفاده، آن هم ابزاری کنید!
ای عشق تو را دارم و دارای جهانم
همواره تویی، هرچه تو گویی و تو خواهی
شعر طنز در مورد ازدواج
لامبادا و تانگو و بابا کرم یا هرچه هست
از هنرهاتان تماما پرده برداری کنید!
البته هرچیز دارد مرزی و اندازه ای
پس نباید رقص های نابه هنجاری کنید!
گفته بودم به کسی عشق نخواهم ورزید
آمدی و همه ی فرضیهها ریخت بهم
شعر در مورد سالگرد ازدواج
حرکت موزون اگر در کرد از خود، دیگری
با شاباش و دست و سوت ازاو طرفداری کنید!
کی دلش می خواهد آخر در بیاید سی دی اش؟
با موبایل خود مبادا فیلمبرداری کنید!
ز در درآی و شبستان ما منور کن
هوای مجلس روحانیان خوشبو کن
بگو به خازن جنت، که خاک این مجلس
به تحفه بر سوی فردوس و عود مجمر کن
شعر زیبا در مورد ازدواج
در نهایت، مجلس ما را مزین با حضور
بی ادا و منت و هرگونه اطواری کنید!
امشب شب آن دولت بی پایان است
دل در پی دیدار رخ جانان است
یاران همه ی جمعند دراین محفل شاد
شب نیست، عروسی خدا جویان است
شعر در مورد حلقه ازدواج
عشق نو رسیده منی
که باید نام زیبایی برایت پیدا کنم
چیزی شبیه خوشبختی
تا وقتی صدایت می کنم
باران اول بهار را هم به یادم بیاوری
عمر تازه منی
که باید به پای تو آن را سوزاند
رسید فصل بهار و دوباره گل رویید
زلال شوق ز چشم ستارهها جوشید
هزار نغمه به گلزار کامیار آمد
به باغ عشق، گل آرزوی خود بویید
شعر در مورد تبریک ازدواج
ما باید خوشبخت بشیم،
تا بقیه بدونن
خوشبختی هم
وجود داره!
خواهی که جهان در کف اقبال تو باشد
شیرین کسی باش که فرهاد تو باشد
شعر درباره ازدواج حضرت علی و زهرا
حواست نیس کی اینجا روبروته
چقدر این لحظه ها رو سخت کردی
همه فک میکنن تو این همه سال
تو با عشقت منو خوشبخت کردی
ما به هم پیوستیم
آسمان آبی شد
آب هم آبیتر
لب این آب روان
دل ما شد آبی
بشما هم گفتیم
جشن ما شد کافی
شعر درباره ازدواج علی و فاطمه
شبی مجنون به لیلی گفت : کای محبوب بی همتا
ترا عاشق شود پیدا ، ولی مجنون نخواهد شد
به خودم آمدم انگار تویی درمن بود
این کمی بیشتر از دل به کسی بستن بود
شعری در مورد سالگرد ازدواج
الا ای آهوی وحشی کجایی
مرا با توست چندین آشنایی
دو تنها و دو سرگردان دو بیکس
دد و دامت کمین از پیش و از پس
بیا تا حال یکدیگر بدانیم
مراد هم بجوییم ار توانیم
یک نفر آمده دنیای مرا سبز کند
خواب و بیداری و رویای مرا سبز کند
و به یمن نفس سبز و اهورایی عشق
از سرا تا به ثریای مرا سبز کند
شعر عاشقانه در مورد ازدواج
فلک چو دید سرم را اسیر چنبر عشق
ببست گردن صبرم به ریسمان فراق
لحظه شیرینی که
به تو دل بستم
از تو پرسیدم من:
تو منی یا من تو؟
و تو گفتی هر دو
من به تو پیوستم
گفتم ای کاش
پناهم باشی
همه ی جا و همه ی وقت
تکیهگاهم باشی
و تو گفتی هستم
تا نفس هست کنارت هستم
شعر طنز در مورد ازدواج دانشجویی
امشب صدف، بر گوهری ، یک بحر گوهر می دهد
یک گوهر اما از دو عالم پر بهاتر می دهد
تبریک گو بر مصطفی جبریل از دادار شد
زهرا امانت باشد و حیدر امانت دار شد . . .
شهریست پر ز حریفان و ز هر طرف نگاری
یاران صلای عشق است گر میکنید کاری
اشعار طنز در مورد ازدواج
بزمی که حق آراسته الحق تماشایی بُوَد
جبریل مأمورست و فکر مجلس آرایی بود
میکال از عرش آمده گرم پذیرایی بود
چشم کواکب خیره گر از چرخ مینایی بود
بیایید تا در خلوت ستارگان سفر کنیم
با یک ترانه از کوچههای عشق گذر کنیم
همگان را از محتوای عشق خبر کنیم
و سحرگاه پیوند را نظر کنیم
شعر های طنز در مورد ازدواج
امشب علی در خانه خود شمع محفل می برد
کشتی عصمت ، نا خدا را سوی ساحل می برد
مشکل گشای عالمی، حل مسائل می برد
انسان کامل را ببین ، با خود مکمل می برد
خانهای ساخته ایم
درفراسوی بهار
ما تو را میخوانیم
تا به لطف قدمت
این دل کوچک ما
دامن گل بشود
شعر طنز درباره ازدواج
چشمی ندیده در زمین در هر زمان مانندشان
خورشید و مه تبریک گو بر وصلت و پیوندشان
شادی زهرا و علی پیداست از لبخندشان
لبخندشان دارد نشان از خاطر خرسندشان
تو مرا میفهمی
من تو را می خواهم
و همین ساده ترین قصه یک انسان است
تو مرا می خوانی
من تو را نابترین شعر زمان میدانم
و تو هم می دانی
تا ابد در دل من میمانی
شعری طنز در مورد ازدواج
امشب خدا لطف نهان خود هویدا میکند
امشب تفاخر فرش بس بر عرش أعلا میکند
امشب دو تا را جفت هم ، از صنع یکتا میکند
یعنی علی ماهِ رخ زهرا تماشا میکند
حالیا معجزه باران را باور کن
و محبت را در چشم من و یار ببین
شعر طنز در مورد سالگرد ازدواج
دریای هم اند و ساحل هم هستند
زهرا و علی که هم دل هم هستند
شفاف و عمیق و بی نهایت همچون
دو آینه که مقابل هم هستند
سوره عشق شنیدنی است
وقتی
نگاهتان
به تلاوت نشسته است
شعر زیبا در مورد سالگرد ازدواج
کیستم من بانوی اسلام، امالمؤمنینم
مادر کوثر، امید رحمۀ للعالمینم
آسمان معرفت، بر روی دامان زمینم
بانوی باغ جنان، محبوبۀ جانآفرینم
… «اسم داماد» ما قهر کرده بود
گوشه اتاق لم داده بود
هرچی می گفتیم چته؟
میگفت من زن میخوام
داریم براش زن می گیریم
عروسی رو از سر می گیرم
… «اسم عروس» اومد زنش شد
یک عمر محرمش شد
… «روز عروسی» باهم هستیم
در تالار … «محل برگزاری عروسی» هستیم
منبع : شعر در مورد خواهر ، برادر و خواهر زن و خواهر زاده و خواهر شوهر
شعر درباره سالگرد ازدواج
مثل زهرا دخترم آئینۀ حق الیقینم
بـارها از حق سلام آورده جبریـل امینم
من خدیجه همسر و همگام ختم المرسلینم
پیشتر از روز بعثت مصطفا را همسرم من
تو را من برگزیدم از میان این همه ی خوبان
میان این گواهان بر لب آرم این سخن با تو
برای زیستن با تو
وفادار تو خواهم بود در هر لحظه در هرجا
شعر در مورد سالروز ازدواج حضرت علی و فاطمه
از نزول وحی، تنها حامی پیغمبرم من
همسرش نه، همدمش نه، بهترین همسنگرم من
مؤمنین را، بلکه ایمان را گرامی مادرم من
بحر ایثار و وفا و معرفت را گوهرم من
آخر این هفته، جشن ازدواج ما به پاست
با حضور گرم خود، در آن صفا جاری کنید
ازدواج و عقد یک امر مهم و جدی است
لطفاً از آوردن اطفال، خودداری کنید
بر شکم صابون زده، آماده سازیدش قشنگ
معده را از هر غذا و میوهای عاری کنید
تا مفصل توی آن جشن عزیز و با شکوه
با غذا و میوه آن جشن افطاری کنید
البته خیلی نباید هول و پرخور بودها
پیش فامیل مقابل آبروداری کنید
میوه، شیرینی، شب پاتختیمان هم لازم است
پس برای صرفه جویی اندکی یاری کنید
گر کسی با میوه دارد می نماید خودکشی
دل به حال ما و او سوزانده، اخطاری کنید
موقع کادو خریدن، چرب باشد کادوتان
پس حذر از تابلو و ساعات دیواری کنید
هرچه باشد نسبت قومیتان نزدیکتر
هدیه را هم چربتر، از روی ناچاری کنید
در امور زندگی، دینار اگر باشد حساب
کادو نوعی بخشش است، آنرا سه خرواری کنید
گرم باید کرد مجلس را، از این رو گاه گاه
چون بخاری بهر تنظیم دما، کاری کنید
ساکت و صامت نباشید و به همراه آهنگ
دست و پا را استفاده، آن هم ابزاری کنید
لامبادا، تانگو و بابا کرم یا هرچه هست
از هنرهاتان تماماً پردهبرداری کنید
البته هرچیز دارد مرزی و اندازهای
پس نباید رقصهای ناهنجاری کنید
حرکت موزون اگر در کرد از خود، دیگری
با شاباش و دست و سوت از او طرفداری کنید
کی دلش میـــخواهد آخر در بیاید سی دی اش؟
با موبایل خود مبادا فیلم برداری کنید
در نهایت، مجلس ما را مزین با حضور
بی ادا و منت و هرگونه اطواری کنید
شعر در مورد سالروز ازدواج
در جلالت هـاجر و حـوا و مریم را قرینم
من خدیجه همسر و همگام ختمالمرسلینم
پیشتر از بودنم دل برد از دستم محمد
در حقیقت روشنی بخش وجودم بود احمد
بوسه یعنی وصل جانان وصل عشق
بوسه یعنی یک شدن در درس عشق
شعری در باره سالگرد ازدواج
گشته بودم همچنان مشتاق آن روح مجرد
بی خبر بودم که از لطف خدای حی سرمد
روزی آن یار تمام خلق با من یار گردد
میکندحق با نخستین شخص خلقت همنشینم
کافیست
صبح که
چشمانت را باز میکنی
لبخندی بزنی جانم
صبح که جای خودش را دارد
ظهر و عصر و شب هم
بخیر میشود
شعر عاشقانه در مورد سالگرد ازدواج
من خـدیجه همسر و همگـام ختمالمرسلینم
دختری دارم که خورشید ومهوگردون هلالش
شوهریدارم که قرآنگشته نازل درکمالش
دختری دارم که میآید سلام از ذوالجلالش
به جان جوشم که جویای تو باشم
خسی بر موج دریای تو باشم
تمام آرزوهای منی، کاش
یکی از آرزوهای تو باشم
شعر در مورد تبریک سالگرد ازدواج
حیدری گردیده دامادم که نبوَد کس مثالش
حجرهای دارم که جبریل امین روبد به بالش
نی عجب گرچرخ گردون سجده آرد بر زمینم
من خـدیجه همسر و همگـام ختمالمرسلینم
ای روی خوب تو سبب زندگانی ام
یک روزه وصل تو طرب جاودانی ام
جز با جمال تو نبود شادمانی ام
جز با وصال تو نبود کامرانی ام
بی یاد روی خوب تو ار یک نفس زنم
محسوب نیست آن نفس از زندگانی ام
دردی نهانیاست مرا از فراق تو
ای شادی تو آفت درد نهانی ام
شعر کوتاه در مورد سالگرد ازدواج
گرچه هستم زن ولی مردانه حق را یاورم من
مصطفی را در شهامت بعد حیدر، حیدرم من
در دل یک شهر دشمن حامی پیغمبرم من
زن، ولی مردانه با ختم رسل همسنگرم من
چو به خنده بازیابم اثر دهان تنگش
صدف گهر نماید شکر عقیق رنگش
بکنند رخ به ناخن بگزند لب به دندان
همه ساحران بابل ز دو چشم شوخ و شنگش
شعرهای زیبا در مورد ازدواج
اولین بانوی خلقت را یگانه مادرم من
بلکـه مـام یـازده عیسـای عیسـا آفرینم
من خدیجه همسر و همگام ختم المرسلینم
گرچه در ثروت کلید گنجها بودی به دستم
گر تو پنداری به حسن تو نگاری هست، نیست
ور تو پنداری مرا بی قراری هست، نیست
اشعار زیبا در مورد ازدواج
گشت تقدیم محمد روز اول بود و هستم
جز محمد از خلایق رشتۀ الفت گسستم
جان به کف بگرفتم و دل بر رسول الله بستم
هم به عالم هم به جانم پشت دشمن را شکستم
ای دوست قبولم کن و جانم بستان
مستم کن وز هر دو جهانم بِرَهان
با هر چه دلم قرار گیرد بی تو
آتش به من اندر زن و آنم بستان
شعر زیبا درباره ازدواج
آری آری دسـت پیغمبـر بـوَد در آستینم
من خدیجه همسر و همگام ختم المرسلینم
من تمام هست خود دادم به راه حی ذوالمن
تاخدا هم ازکرامت هستخود بخشیدبرمن
بیعشق نشاط و طرب افزون نشود
بیعشق وجود خوب و موزون نشود
صد قطره ز ابر اگر به دریا بارد
بیجنبش عشق در مکنون نشود
شعر زیبا در مورد تبریک ازدواج
ریخت دامن دامنم گل، دست لطفحق به دامن
بُضعـۀ ختم رُسل، زهرا مرا شد پارۀ تـن
با جمال روی آن گل جان من گردیـد گلشن
بود حتی در رحم همصحبت و یار و معینم
درمن بدمی، من زنده شوم
یک جان چه بُوَد، صد جان منی
شعری زیبا در مورد ازدواج
من خدیجه همسر و همگام ختم المرسلینم
میدهد تاریخ درهرعصر در عالم شهادت
من خدا را کردهام پیش از شب بعثت، عبادت
داشتم بر خواجۀ «لولاک» از اول، ارادت
ره آسمان درونست پر عشق را بجنبان
پر عشق چون قوی شد، غم نردبان نماند
اشعار زیبا در مورد سالگرد ازدواج
با وصال عقل اول یافتم از نو ولادت
در همه زنهای عالم شد نصیبم این سعادت
تـا سـر دستم گـل رخسار زهرا را ببینم
من خدیجه همسر و همگام ختم المرسلینم
بیا بیا دلدار من دلدار من
درآ درآ در کار من در کار من
تویی تویی گلزار من گلزار من
بگو بگو اسرار من اسرار من
شعر درباره حلقه ازدواج
فرخنده شبی، شبی که بی همتا بود
پیوند دو گل در آسمان برپا بود
جبریل امین به روی لب زمزمه داشت
هم کفو علیِّ مرتضی، زهرا بود
مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی
پر کن قدح که بی میمجلس ندارد آبی
شعر نو درباره حلقه ازدواج
مهر علی امشب به دل فاطمه افتاد
پیغمبر اسلام شده صاحب داماد
در عرش خداوند عجب ولوله ای شد
دست علی و فاطمه را تا که به هم داد
دل من در هوس روی تو ای مونس جان
خاک راهی ست که در دست نسیم افتاده است
شعر در مورد تبریک عروسی
دستی پیمبرانه قنوت غزل گرفت
این اولین دو بیتی دیوان مصطفاست
منبع : شعر در مورد خدا ، کودکانه از حافظ و سعدی و مولانا و قیصر امین پور
در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم
لطف انچه تو اندیشی حکم آنچه تو فرمایی
شعر درباره تبریک ازدواج
پیوند پاک مادر آب و ابوتراب
یعنی که خلق آدمیان از گِلِ شماست
در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم
شعر در وصف ازدواج
زهرا همان کسی ست که رخت عروسی اش
سرمایه ی سعادت یک قوم بی بینـواست …
راهیست راه عشق که هیچش کناره نیست
آن جا جز آن که جان بسپارند چاره نیست
هر گه که دل به عشق دهی خوش دمی بود
در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست
شعر در وصف ازدواج حضرت علی
آیینه بسته خیل ملائک به آسمان
شور و نوا و هلهله در آسمان بپاست
فاش میگویم و از گفته خود دلشادم
بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم
شعری در وصف ازدواج
بی شک ز لطف بی حد مولا و بی بی است
این روز اگر عروسی خوش یمن ما دوتاست
گل در بر و میدر کف و معشوق به کام است
پادشاه جهانم به چنین روز غلام است
گو شمع میارید دراین جمع که امشب
در مجلس ما ماه رخ دوست تمام است
شعر در وصف سالگرد ازدواج
پیوند آسمانی آیات رحمت است
وقتی عروس کوثر و داماد هل أتی ست
دل نشان شد سخنم تا تو قبولش کردی
آری آری سخن عشق نشانی دارد
در ره عشق نشد کس به یقین محرم راز
هرکسی بر حسب فکر گمانی دارد
شعر زیبا در وصف ازدواج
عشق از نگاه این دو به هم آبرو گرفت
اصلا بدون این دو جهان سرد و بی صفاست
ساقی به نور باده برافروز جام ما
مطرب بزن که کار جهان شد به کام ما
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما
شعری در وصف سالگرد ازدواج
ای کاش خنده بر لب آنها دوام داشت…
ذهنم دوباره در پی پایان ماجراست
مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید
که ز انفاس خوشش بوی کسی می آید
از غم هجر مکن ناله و فریاد که من
زدهام فالی و فریادرسی می آید
شعر در وصف تبریک ازدواج
جانم فدای تازه عروسی که مادری
بر شاه تشنگان جهان، شاه کربلاست
مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوست
تا کنم جان از سر رغبت فدای نام دوست
واله و شیداست دایم همچو بلبل در قفس
طوطی طبعم ز عشق شکر و بادام دوست
شعری در وصف ازدواج حضرت علی و فاطمه
وقتی عروس کوثر و داماد حیدرست…
بی شک شروع سلسه ی نور،مجتباست
حافظ شب هجران شد بوی خوش وصل آمد
شادیت خجسته باد ای عاشق شیدایی
اشعار زیبا در وصف ازدواج
پیوند آسمان و زمین است و کائنات
خوشحال ازین عروسی زیبا و بی ریاست
مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم
هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم
شعر ازدواج
هرچند مرتضی زره اش را فروختــه…
زهرا جز آب مهریه ای از علی نخواست
معاشران گره از زلف یار باز کنید
شبی خوش است بدین قصه اش دراز کنید
حضور خلوت انس است و دوستان جمعند
و آن یکاد بخوانید و در فراز کنید
شعر ازدواج طنز
دست علی و فاطمه در دست هم رود..
پیداست که عروسیشان هم گره گشاست…
از صداى سخن عشق، ندیدم خوشتر
یادگارى که دراین گنبد دوار بماند
شعر ازدواج حضرت محمد وحضرت خدیجه
خورشید و ماه در دو جهان گر بُوَد یکی
زهراست ماه روشن و خورشید مرتضی ست
جانا جنون ما به تماشا کشیده است
جانا تو هم خوشا به تماشای ما نشین
شعر ازدواج مذهبی
ماه هر شب تا سحر محو تماشای علیست
تازه در این خانه زهرا ماه شبهای علیست
چشم دنیا روشن از ماه جمال مرتضاست
چشم زهرا روشن از روی دلارای علیست
همه ی بر سر زبانند و تو در بین جانی
به از این چه شادمانی که تو جانی و جهانی
شعر ازدواج جوانان
با شگفتیهای دنیای علی بیگانهایم
اینکه دنیا پیش او هیچ است دنیای علیست
بارها با اشک خود زخم علی را بسته است
گرمی این دستها تنها مداوای علیست
به آیین رسیده از نیاکان سور می گیریم
در آتش میشود روشن هزاران آفتاب امشب
منبع : شعر در مورد آزادی ، آزادگی و اختیار و پرنده + آزادی بیان و زندان
شعر ازدواج و عشق
روز وانفساست محشر، شیعیان لاتحزنوا
این که محشر خاک پای اوست زهرای علیست
یا “علی” امضا کند یا “فاطمه” فرقی که نیست
آخرش امضای زهرا عین امضای علیست
تا که شطرنج تویی، مات منم، کیش منم
کافه کندوی عسل، نوش تویی، نیش منم
شعر ازدواج حضرت محمد
خورشید شدی که ماهِ کامل برسد
باید که دلت به صاحب ِ دل برسد
بانوی علی(ع) شدی! همین کافی بود
تا رخت عروسی ات به سائل برسد!
سر و سامان بدهی یا سر و سامان ببری
قلب من سوی شما میل تپیدن دارد
شعر ازدواج حضرت علی وحضرت زهرا
من هم یکی از فرشتگانم با تو
هر لحظه در اوج آسمانم با تو
خوشبخت ترین زن جهانی با من
خوشبخت ترین مرد جهانم با تو
زندگی بی تو محال است تو باید باشی
قلب من زیر سوال است تو باید باشی
صحبت از خانه من نیست فراتر از این
شهر من رو به زوال است تو باید باشی
شعر در مورد ازدواج
تا آخر عمر همدم هم با هم
هر لحظه در اوج شادی و غم با هم
امروز چنین می گذرد فردا نیز
در باغ بهشت یا جهنم با هم
من و او همسفری یکدل و یکدانه شدیم
هم ره دلشدگان راهی میخانه شدیم
قدمی رنجه کنید ودر ما بگشایید
طرب اینجاست بیایید که پیمانه شدیم
شعر پیوند ازدواج
تا گل به نسیم راه در میآید
از خاک بوی گیاه در میآید
امشب به ستارهها بگو کِل بکشند
خورشید به عقد ماه در میآید
عشق طرح ساده لبخند ماست
معنی لبخند ما پیوند ماست
عشق رابا دستهای مهربان
هر که قسمت میکند مانند ماست
عشق یعنی این که ما باور کنیم
یک دل دیگر ارادتمند ماست
شعر طنز ازدواج دانشجویی
دارد به زمین شمایلی میبخشد
بر ماه غرور کاملی میبخشد
این تازه عروس آسمانی دارد
پیراهن خود به سائلی میبخشد
چندی است که پیوندی است پیوند خوشایندی است
بین تو و آیینه، آیینه و زیبایی
من دستم و تو بخشش، تو هدیه و تو خواهش
من زین سو و تو زان سو، می آیم و می آیی
سهیل محمودی
شعر طنز ازدواج موقت
بر هر چه به غیر عشق میتاخت علی
با خوب و بد زمانه میساخت علی
از غم خبری نداشت تا وقتی که
بر فاطمهاش نظر میانداخت علی
تو به دادم برس ای عشق که با این همه ی شوق
چاره جز آنکه به آغوش تو بگریزم نیست
شعر طنز ازدواج دوم
آن خانهی ساده را که خوشبو میکرد
لبریز صمیمیت شببو میکرد
او شاه زنان بود، ولی نان میپخت
او گرچه فرشته بود جارو میکرد
آری آغاز دوست داشتن است
گر چه پایان راه ناپیداست
من به اتمام دگر نیندیشم
که همین دوست داشتن زیباست
شعر طنزدرباره ازدواج
دلخوشی یعنی خدا را داشتن
در بهشت لطف او جا داشتن
بین سینه حب مولا داشتن
مادری مانند زهرا داشتن
از یاد تو کجا بگریزم که بی گمان
تا وقت مرگ دست ندارد ز دامنم
شعر طنز ازدواج مجدد
بندگی یعنی عبادات شبش
ذکر تسبیحات بر روی لبش
سجده های غرق نور زینبش
آن حجابی که رسید از مکتبش
منیع : شعر در مورد آسمان ، ابری و آبی و پرستاره شب و کویر و عشق و زمین و پرواز
در نهانخانه جانم
گل یاد تو درخشید
باغ صد خاطره خندید
عطر صد خاطره پیچید
شعر طنز ازدواج اینترنتی
بندگی یعنی حجاب فاطمه
سجده های ناب ناب فاطمه
گفته بودی که چرا محو تماشای منی؟
آن قدر مات که یک دم مژه بر هم نزنی؟
مژه بر هم نزنم تا که ز دستم نرود
ناز چشم تو به قدر مژه بر هم زدنی
شعر های طنز ازدواج
ازدواج تنها پیوند زمینی است
که در آسمانها بسته میشود. سالگرد پیوند زیبایتان مبارک باد
من امشب تا سحر خوابم نخواهد برد
همه ی اندیشهام اندیشه فرداست
وجودم از تمنای تو سرشار است
زمان در بستر شب خواب و بیدار است
متن شعر طنز ازدواج
خوشبختی واقعی در دنیا فقط با یک چیز میسر میشود.
دوست داشتن و دوست داشته شدن.
خوشبختی شما آرزوی قلبی ما است.
تو کیستی که من اینگونه بیتابم؟
شب از هجوم خیالت نمیبرد خوابم
تو چیستی که من از موج هر تبسم تو
بسان قایق سرگشته روی گردابم؟
اشعار ازدواج حضرت محمد و حضرت خدیجه
هیچ اتفاقی در دنیا مهمتر از انتخاب یک همسفر برای بقیه عمر نیست
عزیزم و همسفر دائمی من، سالگرد پیوندمان مبارک.
نام تو همیشه مرا مست می کند
بهتر از شراب، بهتر از تمام شعرهای ناب
شعر ازدواج عشقم
عشق ممکن است که کور باشد
ولی هیچ اتفاقی در دنیا به اندازه ازدواج چشمان
انسانها را باز نمیکند.
کاش می گفتی چیست
انچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری است
شعر ازدواج عشق
ازدواج پیوندی است که هیچ کس در آن ضرر نمیکند.
اگر همسر خوبی بدست آوردی خوشبخت میشوی
و در غیر اینصورت فیلسوف میشوی.
پیوندتان مبارک
عشق تو به تار و پود جانم بسته است
بی روی تو درهای جهانم بسته است
از دست تو خواهم که بر آرم فریاد
در پیش نگاه تو زبانم بسته است.
شعر درباره عشق و ازدواج
در ثانیههای بودنت میمانم.
در فصل شکست خوردنت میمانم.
یک سال نه ده سال چه فرقی دارد.
تا لحظه دل سپردنت میمانم
و دوستت دارم.
زندگی جیرهی مختصریست
مثل یک فنجان چای
و کنارش عشق است
مثل یک حبّهی قند
زندگی رابا عشق
نوش جان باید کرد
شعر ازدواج حضرت محمد و خدیجه
عشق را با تو تجربه کردم،
امید به زندگی را در تو آموختم.
محبت را در قلب تو یافتم.
با هر تپش قلبم میگویم دوستت دارم
و چشمان همیشه عاشقم در انتظار توست.
زندگی رسم خوشایندی است
زندگی
پرشی دارد اندازه عشق
زندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یادمن و تو برود
زندگی مجذور آینه است
زندگی گل به توان ابدیت
زندگی ضرب زمین در ضربان دل ما
زندگی هندسه ساده و یکسان نفسهاست
من گره خواهم زد
چشمان رابا خورشید
دلها رابا عشق
سایهها رابا آب
شاخهها رابا باد