شعر در مورد نامردی

شعر در مورد نامردی ، شعر خیانت و نارفیقی و نامردی روزگار و عشق از حافظ همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.

شعر در مورد نامردی روزگار

ز نامردان علاج درد خود جستن ، بدان ماند

که خار از پا برون آرد کسی با نیش عقرب ها

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد روزگار نامرد

گمان کردم که با من

همدل و همراه و همدردی

به مردی با تو پیوستم

ندانستم که نامردی

بیشتر بخوانید : شعر در مورد یاد خدا ، شعر نو و دوبیتی درباره شکر خدا و توکل به خدا از مولانا

شعر درباره نامردی روزگار

محبت به نامرد ،

کردم بسی محبت نشاید به هر نا کسی

تهی دستی و بی کسی درد نیست

که دردی چو دیدار نامرد نیست

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر زیبا در مورد نامردی روزگار

تو این دنیای نامردی

بدنبال چه میگردی

نگرد، بیهوده میگردی

جوانمردی قدیمی شد

رفیقان عهد بشکستند

فقط تو ماه شبگردی

که بی منت جوانمردی

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر درباره روزگار نامرد

چه کلمه مظلومی است

قسمت

همه نامردی ها را

به عهده میگیرد

بیشتر بخوانید : شعر در مورد غروب ، متن ادبی و دوبیتی درباره غروب خورشید از فریدون مشیری

شعری در مورد نامردی روزگار

در تنور مردانگی سردی مکن،

در مقام عشق نامردی مکن،

لاف مردی میزنی، مردانه باش،

در سرای دوستی افسانه باش

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعری درباره نامردی روزگار

با من حرف بزن

که روزگارم نه که نمی گذرد

که تمام دنیای من

بی‌ تو جمعه می‌‌گذرد

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعری در مورد روزگار نامرد

هی داداش دل به این دنیا نبد،

دنیا اگه مردانگی داشت،

اسمش دخترانه نبود

بیشتر بخوانید : شعر در مورد هفته تربیت بدنی ، ورزش کشتی و ژیمناسیک و والیبال و المپیک

شعر کوتاه در مورد روزگار نامرد

دلم

از بی کسی غمگین است

ولی کویر تنهاییم را

با بهشت پر از نامردی

عوض نمیکنم

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر نو درباره نامردی روزگار

روزگاری‌ست

که سودازده روی توام

خوابگه نیست

مگر خاک سر کوی توام

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد نامردی

گناهش گردن خودش!

آن روز که حسرتش را خوردم

روزه بودم

بیشتر بخوانید : شعر در مورد ققنوس ، جملات و شعر زیبا درباره ققنوس از مولانا و شاملو و نیما

شعر در مورد نامردی رفیق

به نامردی نامردان قسم خوردم

که نامردی کنم در حق نامردان

آهای رفیق نامرد یه روز میشی

پشیمون پشیمونی چه سودت

وقتی بمونی دلخون

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد نامردی عشق

زمانی که آسمان دلت از نامردی ها ابریست

به چشمانت اجازه باریدن نده که در خود شکستن

بهتر از در نگاه دیگران شکستن است

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد نامردی دوست

ای نا رفیق..

به کدامین گناه ناکرده..

تازیانه می زنی بر اعتمادم

بیشتر بخوانید : شعر در مورد غیرت مرد ، متن درباره ناموس و غیرتمندی و مردی که غیرت نداره

شعر در مورد نامردی دنیا

به نامردی نامردان قسم

جانا که نامردی

که نامردان خجل گشتند

از بس تو نامردی

انتظار قتل،

نامردی است در آیین عشق

خون خود چون کوهکن

مردانه می‌ریزیم ما

شعر در مورد نامردی دوست

قانع از دنیا

به رنگ و بو شدن

سخت نامردانه

می‌دانیم ما

شعر نامردی دوست

عیان مطلوب

و ما محجوب هیهات

حجاب از نفس

نامردانه ماست

شعر در مورد نامردی

بهر نان

بر در ارباب نعیم دنیا

مرو ای مرد

که این طایفه نامردانند

شعر نامردی

ای چرخ بسی لیل و نهار آوردی

گه فصل خزان و گه بهار آوردی

مردان جهان را همه بردی به زمین

نامردان را بروی کار آوردی

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

بگریخته نفس تو از یار ز نامردی

چون بار گران دیده از خلق حذر کرده

برخیزی اگر مردی در شیوه ما آیی

تا شیوه ما بینی در سنگ اثر کرده

یک دردی درد ما در عالم رسوایی

صد زاهد خودبین را با دامن تر کرده

در حلقه چو دیدی خود دردی خور و مستی کن

وانگاه ببین خود را از حلقه به در کرده

چون کوری قرایان عطار عیان دیده

بینایی پیر خود صد نوع سمر کرده

عطار