شعر در مورد دایی ، جان خوب و عزیزم فوت شده + دایی شدن و خواهرزاده - پارسی زی
متن تولدت مبارک خواهرم باحال ، دلنوشته و متن زیبا خواهرم تولدت مبارک

متن تولدت مبارک خواهرم باحال ، دلنوشته و متن زیبا خواهرم تولدت مبارک

متن تولدت مبارک خواهرم باحال متن تولدت مبارک خواهرم باحال ، دلنوشته و متن زیبا خواهرم تولدت مبارک همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب …

پیامک تولد خواهرزاده ، دختر + متن انگلیسی برای تبریک تولد خواهرزاده

پیامک تولد خواهرزاده ، دختر + متن انگلیسی برای تبریک تولد خواهرزاده

پیامک تولد خواهرزاده پیامک تولد خواهرزاده ، دختر + متن انگلیسی برای تبریک تولد خواهرزاده همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش …

اشعار بهار شاعران ، اشعار بهاری از شاعران معاصر بزرگ + شعر در مورد بهار

اشعار بهار شاعران ، اشعار بهاری از شاعران معاصر بزرگ + شعر در مورد بهار

اشعار بهار شاعران اشعار بهار شاعران ، اشعار بهاری از شاعران معاصر بزرگ + شعر در مورد بهار همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب …

شعر در مورد دایی

شعر در مورد دایی

با مجموعه شعر در مورد دایی خوب و عزیزم ، اشعاری زیبا در مورد دایی فوت شده ، زیباترین شعر در مورد دایی شدن و خواهرزاده در سایت پارسی زی همراه باشید

اشعار دایی

از این دنیا تو را می بوسم،(دایی)

بدان که تا ابد در قلب مایی

⇔⇔⇔⇔

دیگه مثل قدیما نیست..

چن تا بچه تو هر خونه

عمو عمه دایی خاله

فک و فامیل کی میدونه

اگه داره کسی بچه

مد الان یه دردونه…

بیتر بخوانید : شعر در مورد ایران ، باستان و کوتاه من کودکانه برای کودکان وطن از سعدی

یادش بخیر

سبز جمعه های کودکی

دید و بازدیدهای سرزده

دیدار عمه و عمو و دایی

جایشون خالی

آش رشته و حلوای نذری

⇔⇔⇔⇔

بهترین یار جوانان  بد و افسوووس برفت

بودودرغربت و  تنهایی ،،  دل ،،آزارنداد

⇔⇔⇔⇔

داییم مخابرات کار میکرد

بک بار بابا بزرگم زنگ زد ۱۱۸٫ گفت:مرتضی اونجاس؟؟ گوشیو بده بهش

اونام قطع کردن. بعد میگفت این دروغ میگه میرم سرکار:)))

شعر دایی جان

دایی ام راننده بود

پسرش خواننده بود

⇔⇔⇔⇔

تنها تو بودی مونس وهمدرد دایی

تنها تو بودی شمع مهر افروز دائی

بیشتر بخوانید : شعر در مورد امام زمان(عج) ، حضرت مهدی کودکانه و امام حسین از حافظ و سعدی

سر هر جمعه که میشد

پسرک، ناچاری

تا در خانه ی دایی میرفت

تا که دستی بکشد بر سر او

⇔⇔⇔⇔

دایی زاسفراین عمو زشهر مشهد

خاله ز سبزوار و عمه زشهر قوچان

⇔⇔⇔⇔

بی بی و بابا بزرگ و عمو و عمه و دایی

همه دور هم صمیمی با دود قلیون و چایی

⇔⇔⇔⇔

کاشکی با تو پسر دایی شوم

سوی یک پست مهم راهی شوم

⇔⇔⇔⇔

وقتی یورش نمودند اقوامم از خراسان

دایی ز اسفراین عمو زشهر مشهد

⇔⇔⇔⇔

دایی ام راننده بود

مرد گاز و دنده بود

⇔⇔⇔⇔

و در عصر یک مرداد زنده

با دایی پدرم لب ایوان می نشیند

⇔⇔⇔⇔

دانم که فرار تو تماشایی بود

همدست تو عمه و عمو دایی بود

بیشتر بخوانید : شعر در مورد بهار ، شیراز برای کودکان و نوروز و عشق و طبیعت و دوبیتی کوتاه

دایی ات غزلسراییست ، که چو او دگر نیاید

گرچه اش زمانه ِ پست ، سر ِ کینه و عِتابست

شعر در مورد دایی خوب

دایی موشه آورده

یک کیک با مغز گردو

یه دستبند طلایی

با هسته های هلو

⇔⇔⇔⇔

کنون نزدیک عیدست جان دایی

بود عیدانه در جیبت هنر کن

⇔⇔⇔⇔

عجب حال و هوای باصفایی

عمه،خاله و عمو و دایی

⇔⇔⇔⇔

یک هزاری بگیر از دایی

تا نبسته برو به نانوایی

⇔⇔⇔⇔

گرگ و گاو شیر ده دایی حسین

شعرهای ساده رحمان دوست

⇔⇔⇔⇔

راستی ، دایی به قربان دلت

کی تو شاعر بوده ای؟جان قابلت!

⇔⇔⇔⇔

دایی هنرمند زیبای من کو؟

مهربان و شیرین زبانم کو؟

⇔⇔⇔⇔

اینجا خاله می مالد موهایش را به حنا

اینجا دایی کشیده است خودش را به سنگ پا

⇔⇔⇔⇔

دایی های باحال تو حسابی مهربونن

توی تموم بچه ها قدر تو رو می دونن

⇔⇔⇔⇔

اسب سفید و حسنک کجایی

دفتر مشق من و دیکته دایی

شعر در مورد دایی شدن

تا دم ِعشق می رسد،خود چو غریبه میشود

از پس ِ خود چه میکشی دایی و عم و خاله را

⇔⇔⇔⇔

می رفتم از شهر،به روستایی

کرسی میزاشتم،به جان دایی!

بیشتر بخوانید : شعر در مورد پرواز ، روح و هواپیما و عقاب بدون بال

در خواب عمیق هم هوایی بشوم

نــوزاد بغــل راهی جــایی بشوم

از بس که تپل بود و سفید و زیبا

یک لحظه دلم خواست که دایی بشوم

⇔⇔⇔⇔

برای عاشق دلخسته ی شوت

نمیگیرد عزیزی! جای فوتبال

نه دایی! نه عمو، نه زن ، نه فرزند…

بسوزد ای خدا، بابای فوتبال

⇔⇔⇔⇔

برادرم وقتی چشم باز کرد

که دیگر جوانی رفته بود

و خواهرم موهای سرش را دزدیده بود

درست مانند خاله ام

خاله ای که از دایی میدزدید

نه آنکه میدانستند

⇔⇔⇔⇔

مادر! برایِ این که راضی باشی از من

افسانه یِ دایی امین را دوست دارم!

⇔⇔⇔⇔

یک شبی دیدم یواش از پشت در

او به دایی کل حسن نخ می دهد

⇔⇔⇔⇔

دیروز ، هـــــی ســـرکـــــــــوفت ، بابابــــزرگ ، برزخ

دایی … کتک ، تو … سخت … بی بی و کیسه یخ

⇔⇔⇔⇔

تو آقای گل جهان علی ِ دایی

من، توپ جمع کن ذخیره ی تراختورسازی

هردو فوتبالی اما

من کجا و تو کجا

⇔⇔⇔⇔

آدمهای خوب همیشه اول داستان لبخند به لب دارند

در عمیق ترین فکرهایشان ، آنجا که دست هیچکس نمیرسد

تا از دریای افکارشان بیرونشان بکشد ،

باز حواسشان به دوستشان هست

که دلش نگیرد همان هایی که برای بچه‌ای

که با دقت از پشت پنجره ماشین بهشان زل زده

شکلک در میاورند

آدمهایی که اشکشان دربیاید اشک در نمی‌اورند

خوبها وقتی ازشان تعریف میشود متواضعانه تبسم میکنند

در همه حال حالتان را جویایند و به یادتان هستند ،

حتی اگر وقتی که خطاب کنیدشان : “چطوری بی مرام “

باز لبخند مهربانانه شان را میزنند و میگویند

بیشتر بخوانید : شعر در مورد باد ، باد صبا و باد پاییزی و باد خزان و باد بهاری و مو

“کوتاهی از ماست ، حالا اصل حالت چطوره با مرام ؟”

آدمهایی که فدایی شدند برای کس ها و ناکس‌ها

دوست و دشمن فرقی نمیکند

مهربانی در بند بند وجودشان میجوشد

همان ها که لقمه ای اگر هست کوچکترینش سهم خودشان میشود

و به هنگام گذر از جایی که پرنده ای در حال غذا خوردن است

مسیرشان را کج میکنند که یه وقت نپرد ..

همان ها که پیرمرد دست فروشی را می‌بینند ،بغض میکنند

انها که دوست دارند زودتر از پدر و مادر و عزیزان خود بمیرند نکند که داغِ آنها را ببینند

همان ها که حسادت را بلد نیستند

و وقتی خبرِ خوش برای دوستانشان میشوند اشک شوق در چشمهایشان حلقه میزند

آدمهای خوب متهم میشوند به بدی ،

به شورش را در آوردن

ندانستم که چون خوبند، بدند یا چون از خوبی شورش را در‌آورند ، بد شدند

اما هرچه که هست نابند ، کم‌اند

⇔⇔⇔⇔

تو وجودت واسه من معجزه است

مثل تو هیچ کجا پیدا نمی‌شه

روز میلاد قشنگت می‌مونه

توی تقویم دلم تا همیشه

دایی جونم تولدت مبارک

آخرین بروز رسانی در : دوشنبه 8 آذر 1400
کپی برداری از مطالب سایت با ذکر نام پارسی زی و لینک مستقیم بلا مانع است.