شعر در مورد شلیک ، متن و جملات و شعر زیبا در مورد شلیک به قلب عاشق - پارسی زی
شعر در مورد وحشی گری ، متن و شعر مقایسه انسان و حیوان

شعر در مورد وحشی گری ، متن و شعر مقایسه انسان و حیوان

شعر در مورد وحشی گری شعر در مورد وحشی گری ، متن و شعر مقایسه انسان و حیوان همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب …

متن در مورد دوستی و گذشت ، متن طولانی برای دوست صمیمی

متن در مورد دوستی و گذشت ، متن طولانی برای دوست صمیمی

متن در مورد دوستی و گذشت متن در مورد دوستی و گذشت ، متن طولانی برای دوست صمیمی همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب …

متن تبریک تولد دوست رسمی ، پیام تبریک تولد خاص و ویژه + تبریک تولد مجلسی

متن تبریک تولد دوست رسمی ، پیام تبریک تولد خاص و ویژه + تبریک تولد مجلسی

متن تبریک تولد دوست رسمی متن تبریک تولد دوست رسمی ، پیام تبریک تولد خاص و ویژه + تبریک تولد مجلسی همگی در سایت پارسی …

شعر در مورد شلیک

شعر در مورد شلیک ، متن و جملات و شعر زیبا در مورد شلیک به قلب عاشق

شعر در مورد شلیک ، متن و جملات و شعر زیبا در مورد شلیک به قلب عاشق همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.

کجا پناه گرفته ای

پرنده ی پرهیاهوی گرمسیر

کجا آشیان ساخته ای

وقتی از تمام مرزها

و برجک ها 

و جاده ها

گذشته ات به سمت تو شلیک می کند

و هیچ سرزمینی

درخت هایش چنان افرا نیستند

که باد و یادها را تاب بیاورند

⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد شلیک

من

آویخته

از طناب

تو

شلیک

کردی

تو شلیک کردی به طناب

برگشتم به زندگی

به شلیکِ دست‌های تو

بیشتر بخوانید : شعر در مورد دروغ ، گفتن و دروغگویی و راستگویی و خیانت و دروغ بودن عشق

شعر درباره شلیک

حالا درست نشانه گرفتی

بزن

به قلب هدف

زندگی همین‌ است

که شلیک می‌شود از دست‌های تو.

⇔⇔⇔⇔

شعر شلیک

شلیک کن

آخرین گلوله ی هفت تیرت را

وسط پیشانی ام

میان ابروانم

زخم بر پیشانی می خواهم

داغ بر دلم زیاد است

⇔⇔⇔⇔

شعر شلیک کن رفیق

بلیط قطار را پاره ‌می‌کنم

و با آخرین گله‌ی گوزن‌ها

به خانه برمی‌گردم

آن‌قدر شاعرم

که شاخ‌هایم شکوفه داده است!

و آوازم

چون مه‌ای بر دریاچه می‌گذرد:

شلیک هر گلوله خشمی است

که از تفنگ کم می‌شود

سینه‌ام را آماده کرده‌ام

تا تو مهربان‌تر شوی…

بیشتر بخوانید : شعر در مورد زیبایی ، یار و دختر و چهره عشق و معشوق و دوست و زندگی

شعر شلیک کن

باید فرار کنم

می ترسم درنگ کنم

اسیر شوم!

وقتی با هر شلیکِ دشمن

دلت بریزد

وقتی برای کشیدن هر ماشه

دستت بلرزد

برای جنگیدن دیر است

⇔⇔⇔⇔

شعر شلیک کن رفیق اندیشه فولادوند

تو نمی میری

چون پرچمی که سربازان بسیاری

در آن شلیک کرده باشند

هر شب به هنگام باد

ماه را از خود عبور می دهی

⇔⇔⇔⇔

متن شعر شلیک کن رفیق

هر چیزی را می توانی پاره کنی و دور بیاندازی

اما روزی داخل کتابی نامه ایی یا عکسی پنهان شده

غافگیرانه به تو شلیک می کند

تو خواهی مرد اما خاطره ها ابدی اند

بیشتر بخوانید : شعر کارت عروسی ، جدید و مذهبی و طنز و زیبا و ترکی و عاشقانه و کوتاه

مجموعه شعر شلیک کن رفیق

روز اول که نامم را بر زبان راندی

آن شب از گوشهایم خون جاری شد

با عجله از خانه بیرون زدم

و ساعتها در پی تو گشتم

اگر پیدایت می کردم

به تو شلیک می کردم

و پس از مرگت لبهایت را می بوسیدم

⇔⇔⇔⇔

معنی شعر شلیک کن رفیق

خاطره های تلخت

هر شب مرا

به رگبار می بندند

اما

هنوز نبض عشقت می زند

⇔⇔⇔⇔

تفسیر شعر شلیک کن رفیق

به من بگو

چقدر یک نفر می تواند

هرشب

به قلب خودش شلیک کند

و صبح دوباره

دوست داشتن ات را

از سر شروع کند ؟

⇔⇔⇔⇔

نقد شعر شلیک کن رفیق

جهان می گذرد جهان ازمیان اندام زنی می گذرد

که معشوقه ام است

جهان عاشقانه عبورمی کند

شلاق می شود سنگ می شود شلیک می شود

اما از میان اندام زنی عبور می کند که خواب رفته است

⇔⇔⇔⇔

شلیک شعر نو

نمی تواند زیاد دور شده باشد

با گلوله ای که به قلبش شلیک کردیم

جای دوری نمی تواند رفته باشد

عشق بی گمان

در قلب یکی از ما دو نفر

پنهان شده است

بیشتر بخوانید : اشعار بابا طاهر ، عریان به همراه دوبیتی دلبر و عشق و صبوری لری

متن شعر شلیک کن رفیق

جهان جای عجیبی ست

اینجا

هر کس شلیک می کند

خودش کشته می شود

⇔⇔⇔⇔

شاعر شعر شلیک کن رفیق

من می دانم

به کجای قلبت شلیک کرده ام

تو دیگر خوب نخواهی شد

پایان ماجراست شلیک کن رفیق

تا کاوه ناکجاست شلیک کن رفیق

دستور میدهم آتش عزیز من

عالیجناب خواست شلیک کن رفیق

اجرای حکم مرگ اسمش که قتل نیست

این جمله آشناست شلیک کن رفیق

به به که لحن او فرمان آتش است

در معرفت خداست شلیک کن رفیق

مرگ موقتی در مد نشست کرد

اندیشه در کماست شلیک کن رفیق

متن وصیتم شرح مصیبت است

بی روضه کربلاست شلیک کن رفیق

یک راز سر به مُهر با اون نگفته ماند

قلبی که جا به جاست شلیک کن رفیق

قلبم نحیف و داغ بر حسب اتفاق

ماسیده سمت راست شلیک کن رفیق

مهلت نمانده است من خسته ام بجنب

بیشتر بخوانید : شعر در مورد کلبه ، چوبی و تنهایی و عشق و جنگلی+اشعار کوتاه و عاشقانه

سیگار من کجاست شلیک کن رفیق

بعد از یکی دو پُک من حاضرم تو هم

لطفا به سمت راست شلیک کن رفیق

من با کمال میل رو به گلوله ام

این تیر بی خطاست شلیک کن رفیق

از چند روز پیش حس کرده ام که مرگ

اجرای انتهاست شلیک کن رفیق

وقت صدور عشق از قول من بگو

منصف شدن ریاست شلیک کن رفیق

لطفا ریلکس باش هم عود روشن است

هم دود در فضاست شلیک کن رفیق

این تنگی نفس از اضطراب نیست

نه مشکل از هواست شلیک کن رفیق

اصلا مهم نبود اخبار دست ساز

کلتت چه خوش صداست شلیک کن رفیق

ژانر و سیاق جبر وسترن محض بود

پایان همین فناست شلیک کن رفیق

اما دوئل نداشت وسترن انتها

یک کلت بین ماست شلیک کن رفیق

نرخ تراژدی در من سقوط کرد

ارزان و بی بهاست شلیک کن رفیق

دیگر نمیکشم بدجور خسته ام

تقدیر هم نخواست شلیک کن رفیق

من باختم قبول تقصیر عشق بود

نا گفته برملاست شلیک کن رفیق

این خطبه ی طلاق یا زخم هجر نیست

سیرک گلوله هاست شلیک کن رفیق

وقت شمارش از سه تا حدود صفر

لطفا به سمت راست شلیک کن رفیق

من چک نوشته ام حامل برای ختم

دست علیرضاست شلیک کن رفیق

یک عمر وقف شعر یک عمر وقت عشق

پایان در ابتداست شلیک کن رفیق

من خواب دیده ام مرگم موقتی است

تعبیر آن خطاست شلیک کن رفیق

پایان ماجراست شلیک کن رفیق

تا کاوه ناکجاست شلیک کن رفیق

اندیشه فولادوند

این ترانه رو رضا یزدانی خونده

⇔⇔⇔⇔

چشمت تفنگ است

و نگاهت

گلوله ایی

تو

قلبی را نشان رفته ایی

خطا حتی اگر کنی

هدف به سمت تیر تو پرتاب می شود

آخرین بروز رسانی در : شنبه 22 آبان 1400
کپی برداری از مطالب سایت با ذکر نام پارسی زی و لینک مستقیم بلا مانع است.