شعر در مورد شهر بی قانون

شعر در مورد شهر بی قانون ، متن در مورد شهر بی قانون و ظلم و فقر همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.

شعر در مورد شهر بی قانون

دلگیرم از حتی بهار شهر بی قانون

از عیدهای گریه دار شهر بی قانون

از زخم های کاری دلهای بی مرهم

از زخمه ی شب روی تار شهر بی قانون

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر شهر بی قانون

از ذهنِ خالی مانده و خیسِ خیابانها

از کوچه های بی قرار شهر بی قانون

دلگیرم از تو، از خودم، از عشق، از باران

از شامگاه شوره زار شهر بی قانون

بیشتر بخوانید : شعر تواضع از سعدی ؛ مجموعه ای از بهترین اشعار سعدی درباره تواضع

شعر در مورد قانون

از (قل هوالله)های با تردید… بی ایمان

از سجده های شِرک بار شهر بی قانون

دلگیرم از بن بستِ شب، از عمق تاریکی

از جمعه ی بی تک سوار شهر بی قانون

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد شهر بی قانون

از ثروت افتاده در چنگ حرامی ها

از سرقت دار و ندار شهر بی قانون

من ناامیدم از عدالت… از مسلمانی

از جانمازِ شهریارِ شهر بی قانون

باید بسازم مثل یک دیوانه در ذهنم

شهر قشنگی در کنار شهر بی قانون

(م. فریاد)

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر شهر بی قانون

ان قدیما شهر خوبی داشتیم

مردمان مهربانی داشتیم

کوچه هایش خاکی اما با صفا

بوی عطرش جاری از خیل وفا

رونق و روزی محیا می شود

لطف ایزد تا ثریا می شود

یاری و غمخواری از بهر دگر

از عروسی تا عزا کار دگر

بیشتر بخوانید : من و سکوت و سه تار ؛ اشعاری زیبا درباره ساز و سه تار

شعر در مورد قانون

موج یک رنگی و نیکی را ببین

این همه عشق و محبت را ببین

هر که را در سختی و رنج و بلاست

قوم و ان همسایه اش را زین جفاست

با تلاش بی نظیر و کار سخت

تا کند باز این گره از کار سخت

روزگاران چون گذشت ان شهر نیک

رنگ و رخسارش پرید از کار نیک

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد شهر بی قانون

ظاهرش اباد و رنگارنگ شد

زین درون اماج صد نیرنگ شد

مردمانی یاور و همراه هم

برببستند با ستیزه راه هم

دوری از انسانیت هر روزشان

حرص و آز و بندگی هر شو مشان

جنگل و قانون ان را تابعند

ارزش انسانیت را غا فلند

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر شهر بی قانون

ان کدامین جانور پستی کند

چون تو حیوان دو پا خواری کند

بار دیگر عقل خود را ساز کن

با ره انسانیت اغاز کن

شهر خود اباد کن با لطف خویش

چون گذشته موهبتها را به پیش

شاعر حمید نجف

بیشتر بخوانید : شعر در مورد ساز نی ؛ مجموعه ای از بهترین اشعار در مورد ساز نی

شعر در مورد قانون

شهرِ ما تصویری از گناه شده

آدما به فکرِ کشتن و قصاص

سَرِ هر شقایقی بالای دار

دنیا جنگلِ بی قانون واسه ماس

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد شهر بی قانون

عشق و مهربونی زورکی شده

همه جا وجود تزویر و ریا

هر کدوم از عابرای شهرِ دل

طعمه ی مترسکای بی حیا

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر شهر بی قانون

نرخِ تن اندازه ی یه لقمه نون

مرکز اصابت تیرِ هوس

کفترای زخمیِ دلای ما

به فکرِ رها شدن ازین قفس

بیشتر بخوانید : متن عاشقانه کوتاه و جذاب برای عشقم ؛ جملات عاشقانه زیبا و احساسی

شعر در مورد قانون

خونه های سنگیِ سکوت ما

سنگرِ بی سرپناهِ شب شدن

چشمای بی مهرِ این آدمکا

بیشتر از گذشته بی ادب شدن

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد شهر بی قانون

نگاها از پشتِ پنجره دیگه

مثه جغدِ کور از رو غرض شده

با وجودِ این دلای آهنی

سرنوشتِ آدما عوض شده

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر شهر بی قانون

حالا با وجود اینهمه عذاب

وقتشه من و تو از عشق بخونیم

قدرِ لحظه های عمر و بدونیم

همیشه کنار هم “ما” بمونیم

بیشتر بخوانید : متن عاشقانه دونفره کوتاه ؛ جملاتی عاشقانه و بسیار رمانتیک

شعر در مورد قانون

با مرگِ ستاره های آسمون

شبِ ما طلوعِ فردا نمیشه

تا خدای مهربونمون نخواد

قصه ی خوشبختی معنا نمیشه

محمد رضا لطفعلی آینه (دل نواز)