شعر عاشقانه در وصف معشوق ، بهترین اشعار عاشقانه + شعر عاشقانه برای عشقم
متن در مورد تسلیت به رفیق ، پیام تسلیت به دوست صمیمی برای فوت مادر
متن در مورد تسلیت به رفیق متن در مورد تسلیت به رفیق ، پیام تسلیت به دوست صمیمی برای فوت مادر همگی در سایت پارسی …
متن در مورد سادگی خودم ، ساده بودن خودم + متن و استاتوس درباره شخصیت خودم
متن در مورد سادگی خودم متن در مورد سادگی خودم ، ساده بودن خودم + متن و استاتوس درباره شخصیت خودم همگی در سایت پارسی …
جملات زیبا و دوست داشتن عاشقانه ، جملات عاشقانه زیبا برای مخاطب خاص
جملات زیبا و دوست داشتن عاشقانه جملات زیبا و دوست داشتن عاشقانه ، جملات عاشقانه زیبا برای مخاطب خاص همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این …
شعر عاشقانه در وصف معشوق
شعر عاشقانه در وصف معشوق ، بهترین اشعار عاشقانه + شعر عاشقانه برای عشقم همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.
شعر عاشقانه در وصف معشوق
در چشمهایت
جنگجویی مغول کمین کرده
جرأت نمیکنم
دوستت نداشته باشم
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر عاشقانه در وصف معشوق کوتاه
تمام خندههایم را نذر کرده ام
تا تو همان باشی
که صبح یکی از روزهای خدا
عطر دستهایت
دلتنگی ام را به باد میسپارد
بیشتر بخوانید : شعر در مورد شلوغی ، یک بیت شعر و متن زیبا درباره شلوغی شهر و اتوبوس
شعر عاشقانه در وصف معشوق از حافظ
نه زمینشناسم
نه آسمانپرداز
گرفتارم
گرفتار چشمهای تو
یک نگاه به زمین
یک نگاه به زمان
زندگی من
از همین گرفتاری شروع میشود
سبز آبی کبود من
چشمهای تو
معنای تمام جملههای ناتمامیست
که عاشقان جهان
دستپاچه در لحظه دیدار
فراموشی گرفتند و از گفتار بازماندند
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر عاشقانه در وصف معشوقه
عشق اتفاق نیست
که با آمدن و رفتن ها
از چشم بیافتد
عشق تویی
وجودت که عشق باشد
می بخشی تمامِ مهربانیت را
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر عاشقانه در وصف معشوق مرد
خندههای تو
خدا را بنده نیستند
هر بار میخندی
پاره میشود
بند دلم
خندههای تو
رحم و مروت سرشان نمیشود
بیچاره دلم
بیشتر بخوانید : شعر در مورد صید ، ماهی و صیاد و شکار و شکار چی و ماهیگیری
شعرهای عاشقانه در وصف معشوق
بانو!
آن پیرهن قرمز پولک دارت را بپوش
و مثل یک ماهی
به آغوش من بیا
من هنوز دریا دریا
تو را دوست دارم
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعری عاشقانه در وصف معشوق
پریشان باد پیوسته
دل از زلف پریشانش
وگر برناورم فردا
سر خویش از گریبانش
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
اشعار عاشقانه در وصف معشوق
قطره اشکی که میغلتد ز چشمانش به ناز
از تأثر مرغ دل را لانه میریزد بهم
نازک است از بس نکویی رشته آرامشم
با نسیم بال یک پروانه میریزد بهم
بیشتر بخوانید : شعر در مورد قیچی ، شعر کودکانه در مورد سنگ کاغذ قیچی
یک شعر عاشقانه در وصف معشوق
لبانت قند مصری،
گونههایت سیب لبنان را
روایت میکند چشمانت
آهوی خراسان را
من از هر جای دنیا
هرکه هستم عاشقت هستم
به مهرت بستهام دل را،
به دستت دادهام جان را
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر عاشقانه سعدی در وصف معشوق
لبهای تو سوره سوره تفسیر خداست
چشمان تو بی ریا تر از آینههاست
ای سبزترین سبزترین سبزترین
سیمای تو سین هشتم سفره ماست
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر عاشقانه در وصف یار
مدامم مست میدارد
نسیم جَعد گیسویت
خرابم میکند
هردم فریب چشم جادویت
بیشتر بخوانید : شعر در مورد کرمانشاه ، به زبان کردی و شعر فارسی در وصف کرمانشاه و بیستون
شعر عاشقانه در وصف دوست
گرچه گاهی حال من مانند گیسوهای توست
چشمه آرامشم پایین ابروهای توست
خنده کن تا جای خون در من عسل جاری کنی
بهترین محصولها مخصوص کندوهای توست
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر عاشقانه در وصف یار حافظ
چشم مست یار من میخانه میریزد بهم
محفل مستانه را رندانه میریزد بهم
دل پریشان میکند امواج گیسوی نگار
تا که موی آن پری بر شانه میریزد بهم
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر عاشقانه در وصف دوست داشتن
بتی دارم که گرد گل ز سنبل سایه بان دارد
بهار عارضش خطی به خون ارغوان دارد
غبار خط بپوشانید خورشید رخش یا رب
بقای جاودانش ده که حسن جاودان دارد
چو عاشق میشدم گفتم که بردم گوهر مقصود
ندانستم که این دریا چه موج خون فشان دارد
ز چشمت جان نشاید برد کز هر سو که میبینم
کمین از گوشهای کردهست و تیر اندر کمان دارد
بیشتر بخوانید : شعر در مورد عهد ، با خدا شکستن و عهد و پیمان و عهد شکنی و وفا بستن
شعرهای عاشقانه در وصف یار
برایم کتابی بخوان
کتابی که هر واژهاش عطر مخصوص دارد
و هر صفحهاش ابتدای بهار است
و هر فصل آن، شاخهای از رسیدن
کتابی که بوسیدنت را
به باران بدل میکند
و خندیدنت را
به دریای آرام
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
از چهره ى تو
چیز زیادى یادم نیست
جز این که
اقیانوس آرامى
ریخته بود بین چشمهات
و روى طراوت لب هات
زمزمه ى تردى بود
که گنگم مى کرد
و نمى گذاشت
از چهره ى تو چیز زیادى
یادم باشد
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
یا مشکل ارسال پیام از دل ما بود
یا منبع گیرنده ی قلب تو خراب است
زاییده ی دردیم و به بار آمده ی عشق
در مکتب ما عشق فقط حرف حساب است
یک جمله بگو دلبرکم حرف دلت چیست
عاشق شده این شاعر و دنبال جواب است
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
تا تو نگاه میکنی کار من آه کردن است
ای به فدای چشم تو، این چه نگاه کردن است؟
شهریار
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
گفته بودی که چرا محو تماشای منی
آن چنان مات که حتی مژه بر هم نزنی
مژه بر هم نزنم تا که ز دستم نرود
ناز چشم تو به قدر مژه بر هم زدنی
فریدون مشیری
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
بوی شور انگیز باراڹ می دهی
با نگاهت بر دلم جان می دهی
بسکه خوب و مھربان و صادقی
بر دلم عشقی فراوان می دهی
خواهشا با قلب تنھایم بمان
چون فقط تو بوی انسان می دهی