شعر در مورد کسب و کار

شعر در مورد کسب و کار ، حلال و حرام و اخلاق کسب و کار خانگی همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.

برو کار می کن ،

مگو چیست کار

که سرمایه جاودانی است

کار

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد کسب و کار

بنشسته در دکان ز پی کسب و کار خلق

دکان ما تو کسب تو و کار ما توئی

قومی بمیکده ز پی باده میروند

ما را محبتت می و خمار ما توئی

بیشتر بخوانید : شعر در مورد شجاعت ، زن و مرد و امام حسین و امام علی کودکانه

شعر در مورد کسب و کار حلال

نوبت کار است، اهل کار باش

من چو خفتم، ساعتی بیدار باش

دخمه بسیار است، این ویرانه را

پاسبانی کن یک امشب، خانه را

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعری در مورد کسب و کار

زاهدی کارمن رند نباشد حاشا

عاشقی کسب من و باده خوری کار من است

لوح محفوظم و گنجینه گنج العرشم سینه

سید من مخزن اسرار من است

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر درباره کسب و کار

درین محیط که بی لنگرست باد مخالف

بغیر کسب هوا کار چون حباب ندارم

چرا خورم غم دنیا به این دوروزه اقامت؟

چو بازگشت این منزل خراب ندارم

بیشتر بخوانید : شعر در مورد یکشنبه ، اشعار زیبا و عاشقانه در مورد یکشنبه های غمگین

شعر درباره ی کسب و کار

شغل فروغی ز شاه دامن زر بردن است

کار مه از آفتاب کسب ضیا کردن است

ناصردین شاه را دان که به هر بامداد

بر گهرش آفتاب گرم دعا کردن است

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر کسب و کار

کار بی ورز و بی وبال کنم

کسب خویش از ره حلال کنم

که اگر سیم ها به سود دهم

نعمتی زین طریق زود نهم

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر برای کسب و کار

کار و کسب من همین عشق است و بس

مگسلاد این دست من از پای عشق

خدمت او را بدل بستم کمر

هستم از جان بنده و مولای عشق

بیشتر بخوانید : شعر در مورد تعصب ، بیجا و کورکورانه و غیرت و غرور از حافظ و سعدی و مولانا

شعر در مورد کسب و کار

مرد افسون گر ز حرص کسب و کار

در نیابد آن زمان افسون مار

مار گوید ای فسون گر هین و هین

آن خود دیدی فسون من ببین

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر درباره کسب و کار

کار بختست آن و آن هم نادرست

کسب باید کرد تا تن قادرست

کسب کردن گنج را مانع کیست

پا مکش از کار آن خود در پیست

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد کسب و کار حلال

هرگز نداند آسیا مقصود گردش های خود

کاستون قوت ماست او یا کسب و کار نانبا

آبیش گردان می کند او نیز چرخی می زند

حق آب را بسته کند او هم نمی جنبد ز جا

بیشتر بخوانید : اشعار منوچهر آتشی ، آواز خاک ، در مورد بوشهر و شعر گندم و گیلاس

شعر درباره ی کسب و کار

دست مرا بست شب از کسب و کار

تا به سحر دست من و پای شب

راه درازست برانیم تیز

ما به درازا و به پهنای شب

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعری در مورد کسب و کار

مرا چون تا قیامت یار اینست

خراب و مست باشم کار اینست ز

کار و کسب ماندم کسبم اینست

رخا زر زن تو را دینار اینست

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر مفهومی در مورد کسب و کار

چون مطرب هوایت چنگ طرب نوازد

مر زهره فلک را کی کسب و کار ماند

یغمابک جمالت هر سو که لشکر آرد

آن سوی شهر ماند آن سو دیار ماند

بیشتر بخوانید : اشعار رحیم معینی کرمانشاهی ، دیوان اشعار عاشقانه و ناب و کردی

شعرهای کودکانه در مورد کسب و کار

ای ساقی اهل درد درین حلقه حاضرند

می ده که کار می به مهمات می کنیم

سلطان یک سواره نطع دو رنگ را بی یک

پیاده بر رخ تو مات می کنیم

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

یارب حلال خواب خوش، ار چه شبی

ز غم روزی نبود پهلوی ما را ز بستری

خسرو به سایه ای ز درخت تو قانع است

آن دولت از کجا که به دست افتدش بری