شعر در مورد لبخند ، عاشقانه و تلخ و خنده کودک و لبخند میزنم سهراب سپهری
شعر برای تولد مادر فوت شده ، کلیپ تبریک روز مادر فوت شده
شعر برای تولد مادر فوت شده شعر برای تولد مادر فوت شده ، کلیپ تبریک روز مادر فوت شده همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این …
متن در مورد فراموش نکردن بدی ، متن در مورد فراموش کردن گذشته
متن در مورد فراموش نکردن بدی متن در مورد فراموش نکردن بدی ، متن در مورد فراموش کردن گذشته همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این …
شعر در وصف قاضی عادل ، متن و شعر در مورد انصاف و راستی
شعر در وصف قاضی عادل شعر در وصف قاضی عادل ، متن و شعر در مورد انصاف و راستی همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این …
شعر در مورد لبخند
شعر در مورد لبخند ، عاشقانه و تلخ و خنده کودک و لبخند میزنم سهراب سپهری همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.
شعر در مورد لبخند
بند ِ دل ِ من
به لبخندهای تو بند است
برای دوست داشتنت اما
لبخندهایت را نه
دلت را لازم دارم
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد لبخند یار
کاش تو اینجا بودی
خوب میشدیم
برای هم خوب میشدیم و
برای همه خوب
آخر
باهم که خوب باشیم
میخندیم
بهروز لبخند میزنیم و
به شب لبخند
بیشتر بخوانید : شعر در مورد مرگ دوست ، و دوستان جوان و فوت و درگذشت یک دوست
شعر در مورد لبخند تو
به جز زیبائی ات
چیزهای زیادی هستند
که باید انتقال بدهی
وراثت را از لبخندت شروع کن
از شکل لبهایت
به وقت بستن زخمم…
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد لبخند زدن
لبخندی بزن تا در افق
همچو خورشید تا همیشه پیدا باشی
می دانی؟
از آن رو نمی خوابم
که با تو هیچگاه شب نمی آید
با تو همیشه روزم
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد لبخند زیبا
جانم ز طرب چون شکر انباشته ای
چون برگ گل اندر شکرم داشته ای
امروز مرا خنده فرو می گیرد
تا در دهنم چه خنده ها کاشته ای
بیشتر بخوانید : شعر در مورد ذوالفقار ، اشعار زیبا و جدید در وصف ذوالفقار از مولانا و حافظ
شعر در مورد لبخند تلخ
لبخند که می زنی
توی دلم انگار اناری ترک بر می دارد
با نگاه تو
ناتمام می مانند تمام شعر های دنیا
می دانی
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد لبخند مصنوعی
به خاطر تو گریه نمی کنم
تو خوبی .. خوبی ات به لبخند وادارم می کند.
می دانی؟
برای خودم گریه می کنم.. برای حال خوشم گریه می کنم
به اینکه هربار که می افتم.. بزرگ تر می شوم
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد لبخند معشوق
به قدر گریه بود خنده تو یقین می دان
جزای گریه ابر است خنده های چمن
اگر نه از نسب آدمی برو مگری
که نیست از سیهی زنگ را بکا و حزن
بیشتر بخوانید : شعر در مورد ورزش ، و سلامتی و تندرستی کودکانه و ورزش صبحگاهی ورزشکاران
شعر در مورد لبخند من
زیبایی، محجوبی، مغروری، جذابی!
چشماتو می بندی، با لبخند می خوابی
تا وقتی اینجایی، این خونه پا برجاست
ما با هم خوشبختیم، دنیای ما زیباست!
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد لبخند از حافظ
گاه یک لبخند آنقدر عمیق می شود،
که گریه می کنیم
گاه یک نغمه آن قدر دست نیافتنی می شود،
که با آن زندگی می کنیم
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعری در مورد لبخند یار
در شب من خنده ی خورشید باش
آفتاب ظلمت تردید باش
ای همای پرفشان در اوج ها
سایه ی عشق منی جاوید باش
ای صبوحی بخش می خواران عشق
در شبان غم صباح عید باش
آسمان آرزوهای مرا
روشنای خنده ی ناهید باش
با خیالت خلوتی آراستم
خود بیا و ساغر امید باش
بیشتر بخوانید : شعر در مورد گل ، سرخ و رز قرمز و لاله و نرگس و شقایق و گل محمدی و زرد
شعر در مورد لبخند یار
حالا که به اندازۀ تمام فصل های بی تو بودن
قابِ چهرۀ آرامت
تاقچه نشینِ دلم شده است
چتر خیال تو را
در کوچه های شب زدۀ بی باران
باز می کنم
بگذار عابرانِ عاقل
لبخند تمسخرشان را بزنند و رد شوند
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر عاشقانه در مورد لبخند یار
خنده شیرین او گریه من تلخ کرد
گریه خونین من زان لب خندان خوش است
پسته شیرین او شور دل عاشقانش
شور دل عاشقانش زین شکرستان خوش است
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر زیبا در مورد لبخند یار
صبح
باور عشق است
در لبخند آسمانی تو
وقتی
چشم هایت را باز می کنی
و عطر نگاهت را
بر خورشید می پاشی
تا غزل غزل
روشنی بسراید.
بیشتر بخوانید : شعر در مورد قهوه ، تلخ و اسپرسو و قجری و پاییز و قهوه خانه فروغ فرخزاد
شعر درباره لبخند یار
خندههای تو
کودکیام را به من میبخشد
و آغوش تو
آرامشی بهشتی
و دستهای تو
اعتمادی که به انسان دارم
چقدر از نداشتنت میترسم بانو
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
بر لب یار شوخ دلبندم
خفته لبخند گرم زیبایی
خنده نه، بر کتاب عشق و امید
هست دیباچه فریبایی
خنده نه دعوتی ست، عقل فریب
بهر آغوش آرزومندی
قصه محرمانهای دارد
ز خوشیهای وصل و پیوندی
چون شراب خنک به جام بلور
هوس انگیز و تشنگی افزاست
جام اول ز مینگشته تهی
جامهای دوباره باید خواست
نقش یک خواهش است و میریزد
زان لبان درشت افسون ریز
گرمی و لذتی به جان بخشد
همچو خورشید نیمه پاییز
پیش این خندههای مستی بخش
دامن عقل میدهم از دست
چه عجیب از خطا و لغزش من؟
مست را لغزش و خطا بایست
سیمین بهبهانی