شعر در مورد بهشت

شعر در مورد بهشت ، و جهنم من از مولانا حافظ سعدی و شعر کودکانه بهشت زهرا همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.

بهشت و جهنم کلماتی است که ما در زندگی خود بارها آنها را می شنویم ، با شنیدن نام بهشت خوشحال می شویم و نام جهنم تنمان را می لرزاند.

آغوش تو ای دوست دَرِ باغ بهشت است

یک شب بدرآی از خود و بر من بگشایش.

این چه حرفی است که در عالم بالاست بهشت

هر کجا وقت خوش افتاد، همانجاست بهشت

از درون سیه توست جهان چون دوزخدل اگر تیره نباشد همه دنیاست بهشت

عمر زاهد همه طی شد به تمنای بهشت

او ندانست که در ترک تمناست بهشت

شعر در مورد بهشت

تو نباشی؛ چرا دو صندلی؟!

تو نباشی؛ چرا دو پنجره؛ دو تخت؟!….

تو نباشی؛ مثل این است که

وارد بهشت شوی؛

خدا رفته باشد…!

شعر در مورد بهشت و جهنم

انگشتانت

بوی انار می دهند

بهشت را

دانه

دانه

بر لبانم بگذار.

شعر در مورد بهشت زهرا

فروردین دارد تمام می شود

اولین باران بهار را که نبوده ای

خودت را

به اولین شکوفه ی اردیبهشت برسان

می دانی که؛

اردیبهشت بی تو… بهشت نمی شود!

شعر در مورد وعده بهشت

بی تو

دست خدا

در دستان من است

و بوی بهشت می آید.

شعری در مورد بهشت

به بالِ نغمه ی آن چشم وحشی

کشاندی تا بهشت جاودانم.

در فصل بهار اگر بتی حور سرشت

یک ساغر می دهد مرا بر لب کشت

هر چند به نزد عامه این باشد زشت

سگ به ز من است اگر برم نام بهشت  

شعری در مورد بهشت و جهنم

گویند کسان، بهشت با حور خوش است

من می گویم که آب انگور خوش است

این نقد بگیر و دست از آن نسیه بدار

که آواز دهل شنیدن، از دور خوش است

بیشتر بخوانید : شعر در مورد ثانیه ها ، و گذر ثانیه ها و دقیقه های زندگی و انتظار

گویند کسان بهشت با حور خوش است

من می گویم که آب انگور خوش است

این نقد بگیر و دست از آن نسیه بدار

کاواز دهل شنیدن از دور خوش است  

شعر طنز در مورد بهشت

آنکس که بهشتِ زندگی را برایت جهنم کرده

مجبور است متقاعدت کند که:

«بهشت جای دیگری است»

شعر زیبا در مورد بهشت

آغوش ات

تنها سرزمین من شد،

نگران نباش

جیبم را از بوسه هایت پر کرده ام

دیگر برایم فرقی نمی کند

جهنم

بهشت

یا میدان جنگ

من هیچ ندانم که مرا آنکه سرشت

از اهل بهشت کرد یا دوزخ زشت

جامی و بتی و بربطی بر لب کشت

این هر سه مرا نقد و ترا نسیه بهشت

شعر کودکانه در مورد بهشت

گویند بهشت و حور و کوثر باشد

جوی می و شیر و شهد و شکر باشد

شعر نو در مورد بهشت

مـن هیچ ندانم که مرا آن که سرشت

از اهل بهشت کرد یا دوزخ زشت

شعر در باره بهشت و جهنم

می‌دونی”بهشت” کجاست؟

یه فضای ِ چند وجب در چند وجب!

بین بازوهای کسی که دوستش داری

شعر درباره ی بهشت و جهنم

خدا می دانست

که بهشت وعده ای بیش نبود

اگر به تو می رسیدم من. 

در دهر چو آواز گل تازه دهند

فرمای بتا که می باندازه دهند

از حور و قصور و ز بهشت و دوزخ

فارغ بنشین که آن هر اوازه دهند

شعر خیام در مورد بهشت و جهنم

هرچند می‌گویند

آدم به جرم خوردن سیب بهشتی

رانده شد از جنّت المأوا

و سال‌ها در شرح این موضوع دعوا بود؛

اما تن اردیبهشتی تو ثابت کرد:

سیبی که آدم گاز زد

از باغ حوّا بود!

شعر کودکانه در مورد بهشت و جهنم

گویند بهشت و حورعین خواهد بود

آنجا می ناب و انگبین خواهد بود

گر ما می و معشوق گزیدیم چه باک

چون عاقبت کار چنین خواهد بود

شعر کوتاه در مورد بهشت وجهنم

می‌بویم گیسوانت را

تا فرشته‌ها حسودی کنند

شانه می‌زنم موهایت را

تا حوری‌ها سرک بکشند از بهشت برای تماشا

شعر می‌گویم برای تو

تا کلمات کیف کنند…

مست شوند…

بمیرند.

بیشتر بخوانید : شعر در مورد ثمین + شعر و آهنگ در مورد اسم ثمین

گویند بهشت و حور و عین خواهد بود

آنجا می و شیر و انگبین خواهد بود

گر ما می و معشوق گزیدیم چه باک

چون عاقبت کار چنین خواهد بود  

شعری درباره بهشت

 بهشت شد چمن و خوش کسی که با خوبان

در آن بهشت شرابی چو سلسبیل کشید

شعر طنز درباره بهشت

 گر بی تو در بهشت برندم، زنم ز آه

آتش در آن بهشت که گردد جهنمی

شعری زیبا در مورد بهشت

 من همی بینم بهشت اندر بهشت

تو چه می بینی، بغیر از خاک و خشت

شعر زیبا در باره بهشت

 نه من از پرده تقوا به درافتادم و بس

پدرم نیز بهشت ابد از دست بهشت

شعری زیبا درباره بهشت

 صحرا چو بهشت است ز کوثر کم گوی

بنشین به بهشت با بهشتی رویی

شعرهای زیبا درباره بهشت

 بهشت روی من آن لعبت پری رخسار

که در بهشت نباشد به لطف او حوری

سر بر شانه خدا بگذار تا قصه عشق را چنان زیبا بخواند

که نه از دوزخ بترسی و نه از بهشت

به رقص درآیی

قصه عشق، انسان بودن ماست

اگر کسی احساست را نفهمید مهم نیست

سرت را بالا بگیر و لبخند بزن

”فهمیدن” کار هر آدمی نیست…

“احمد شاملو”

شعر کودکانه درباره بهشت

 پیش خط تازه آن سرو بستان بهشت

از سیه پیران بود در دیده ریحان بهشت

شعر نو در مورد اردی بهشت

 این چه حرف است که در عالم بالاست بهشت؟

هر کجا وقت خوشی رو دهد آنجاست بهشت

شعر نو درباره بهشت

 حضور روی زمین در بهشت خاموشی است

به حرف، ترک بهشت حضور نتوان کرد

شعر در وصف بهشت

 به بیخودی گذرد روزگار اهل بهشت

بهشت اگر به صفای لقای دل باشد

شعر در وصف بهشت و جهنم

 بهشت نقد شده است از شکوفه، باده بیار

که در بهشت حلال است جام احمر عیش

شعری در وصف بهشت

 جهان بهشت شد از نوبهار، باده بیار ک

ه در بهشت حلال است باده نوشیدن

ای دل تو باسرار معما نرسی

در نکته زیرکان دانا نرسی

این جا به می لعل بهشتی میساز

کانجا که بهشت است رسی یا نرسی

شعر در وصف شهید بهشتی

 رخساره گلرنگ تو گلزار بهشت است

خط گرد گل روی تو دیوار بهشت است

شعر بهشت

 از بهشت و زینت او در جهان رنگی بود

کان بهشت آراستند، اعنی سرابستان دل

شعر بهشت من

 تبریز چون بهشت ز دیدار شمس دین

اندر بهشت رفته و دیدارم آرزوست

شعر بهشت خاموش

 ای دوزخ و بهشت غلامان امر تو

بر ما بهشت را چو سقر می کنی مکن

شعر بهشت و جهنم

 گر در بهشت باشد نادان بی تعبد

پس در بهشت باشد نخچیر و گور دشتی

چندانکه نگاه می کنم هر سویی

در باغ روان است ز کوثر جویی

صحرا چو بهشت است ز کوثر کم گوی

بنشین به بهشت با بهشتی رویی 

شعر بهشت ازدست ادم رفت

 این بهشت است در سرای وجود

نبود در بهشت آتش و دود

شعر بهشت بی امکانات

 در باغ بهشت بگشادند

باد گویی کلید رضوان داشت

شعر بهشت خلیل جوادی

 نصیب ماست بهشت ای خداشناس برو

که مستحق کرامت گناهکارانند

شعر بهشتی

 بهشت فریبنده، گشت آشکار

چو شد روی وی آشکارا همی

حافظ شاعر شعر بهشت

 نغمه دلکش تو حور سرشت

چون نوای فرشتگان بهشت

بیشتر بخوانید : شعر در مورد خودم ، را دوست دارم و خودمراقبتی و تولد و مرگ خودم

کس خلد و جحیم را ندیده است ای دل

گویی که از آن جهان رسیده است ای دل

امید و هراس ما بچیزی است کزان

جز نام و نشانی نه پدید است ای دل

دوری که در او آمدن و رفتن ماست

او را نه نهایت نه بدایت پیداست

کس می نزند دمی در این معنی راست

کاین آمدن از کجا و رفتن بکجاست

شعر بهشت کجاست

 یارا بهشت صحبت یاران همدمست

دیدار یار نامتناسب جهنمست

شعر بهشت من تویی

 در باغ بهشت بگشودند

باد گویی کلید رضوان داشت

شعر بهشت من تماشای حسین است

 اینست بهشت اگر شنیدی

کز دیدن آن جوان شود پیر

شعر بهشت من ایران

 ور چنین حور در بهشت آید

همه خادم شوند غلمانش

دانلود شعر بهشت من

 فیح ریحانست یا بوی بهشت

خاک شیرازست یا باد ختن

متن شعر بهشت من

 گوییا بر من از بهشت خدای

باز کردند بامداد دری

این حدیثم چه خوش آمد که سحرگه می گفت

بر در میکده ای با دف و نی ترسائی

گر مسلمانی از این است که حافظ دارد

آه اگر از پی امروز بو د فردائی

شعر ای خاکت بهشت من

 بهشت روی زمینند خوبرویانی

که در جناغ فراموشکار می باشند

شعر برای بهشت خاموش

 در دل خرسند آه سردنباشد

بادخزان در بهشت راه ندارد

شعر بهشت و جهنم خلیل جوادی

 ز باغ عارضت یک گل بچیدند

بهشت جاودان زان آفریدند

شعر بهشت و جهنم صائب تبریزی

 غرفش خوشتر از ریاض بهشت

شرفش خوشتر از شکوه کمال

بهشت و جهنم در شعر

 زین گرفته بها مدارج قدس

یافته زان بهشت زیب جمال

این حدیثم چه خوش آمد که سحرگه می گفت

بر در میکده ای با دف و نی ترسایی

و به این واسطه از آن دغدغه نجات یافت

نقد دنیا و نسیه بهشت

شعر درباره بهشت و جهنم

 صفه آسمان و صدر بهشت

چاکرت را صف نعال شده

شعر در مورد بهشت و جهنم

 در هر ابری هزار خورشید

در هر ویران بهشت آباد

شعر طنز بهشت و جهنم

 بی هشت بهشت و هفت دوزخ

همچون مه چهارده برآیید

شعر بهشت جهنم

 شد جمله جهان بهشت خندان

زان سرو روان عبهری رو

شعر درباره ی بهشت و جهنم

 بهشت اندر رهش کمتر حجابی

خرد پیش مهش کمتر سحابی

گویند بهشت و حور و کوثر باشد

جوی می و شیر و شکر باشد

پرکن قدح باده و بردست نه

نقدی ز هزار نسیه بهتر باشد

شعری در مورد بهشت و جهنم

 که فردوسش غلام آن گلستان

بهشت از سبزه زارش شرمساری

بیشتر بخوانید : شعر در مورد خیانت ، به عشق و وطن و دوست و نامردی یار

دانلود شعر بهشت از دست آدم رفت

 باغی و بهشت بی نهایت

در سینه مرد باغبانی

شعر بهشت بی امکانات خلیل جوادی

 این بهشت است در سرای وجود

نبود در بهشت آتش و دود

متن شعر بهشت بی امکانات

 کلید بهشت و دلیل نعیمم

حصار حصین چیست؟ دین محمد

شعر طنز بهشت بی امکانات

 حبذا این رخ بهشت آرا

که بهار حدیقه جان است

دانلود شعر بهشت بی امکانات

 این بهشت است در سرای وجود

نبود در بهشت آتش و دود

متن شعر بهشت بی امکانات از خلیل جوادی

 نان جو خور، در بهشت جاودان پاینده باش

کز بهشت از خوردن گندم شده است آدم جدا

خوشا آنان که الله یارشان بی

بحمد و قل هو الله کارشان بی

خوشا آنان که دایم در نمازند

بهشت جاودان بازارشان بی

“بابا طاهر”

متن شعر بهشت خلیل جوادی

 عمر زاهد به سر آمد به تمنای بهشت

نشد آگاه که در ترک تمناست بهشت

دانلود شعر بهشت از خلیل جوادی

 بهر گندم از بهشت آدم اگر بیرون فتاد

دیده ما در بهشت از روی گندم گون فتاد

شعر بهشتیان

 به امید بهشت نسیه زاهد خون خورد، غافل

که خود باغ بهشت از یک دو ساغر می تواند شد

شعر حوری بهشتی

 هوس زاهد بیچاره بهشت است و نعیم

طلب عاشق شیدا همگی رحمت اوست

شعر اردی بهشتی

 رسید فصل گل و باد عنبر افشان است

نگارخانه جانان بهشت رضوان است

گردون نگری ز قد قرسوده ماست

جیحون اثری ز اشک پالوده ماست

دوزخ شرری ز رنج بیهوده ماست

فردوس دمی ز وقت آسوده ماست

شعر درباره شهید بهشتی

 کنون به سوی چمن بی بهشتیان نروم

که هر چه ذوق بهشت است روی خامان است

شعر این چه بهشتی است

 سلطانی مسکین نکند میل به جنت

در صحن بهشت ار طبق بته نباشد

شعر شهید بهشتی

 چون گل درید سینه خسرو نسیم دوست

بوی بهشت هیچ عذابم نمی برد

شعر میوه بهشتی

 کجا به کوی تو ماند نسیم باغ بهشت

زمینست جای دگر، آسمان به جای دگر

شعر مرغ بهشتی

 خون یتیم در کشی و خواهی

باغ بهشت و سایه طوبی را

شعر در مورد بهشت

اگه تو مال من بودی جهنمم بهشت می شد

قصه ی عشق ما دو تا ، عبرت

شعر حوریان بهشتی

 چه دادی جز یکی درهم که خواهی

بهشت و نعمت ارض و سما را

شعر در مورد بهشت

 در عیش نقد کوش که چون آبخور نماند

آدم بهشت روضه دارالسلام را

شعر در مورد بهشت و جهنم

 می وزد از چمن نسیم بهشت

هان بنوشید دم به دم می ناب

شعر در مورد بهشت زهرا

 آن چه او ریخت به پیمانه ما نوشیدیم

اگر از خمر بهشت است وگر باده مست

بیشتر بخوانید : شعر در مورد حرف بیهوده ، حرف مفت مردم + حرف زدن و عمل نکردن

شعر در مورد وعده بهشت

 گر خمر بهشت است بریزید که بی دوست

هر شربت عذبم که دهی عین عذاب است

شعری در مورد بهشت

 کنون که می دمد از بوستان نسیم بهشت

من و شراب فرح بخش و یار حورسرشت

شعری در مورد بهشت و جهنم

 چمن حکایت اردیبهشت می گوید

نه عاقل است که نسیه خرید و نقد بهشت

شعر طنز در مورد بهشت

 نه من از پرده تقوا به درافتادم و بس

پدرم نیز بهشت ابد از دست بهشت

شعر زیبا در مورد بهشت

 بیا بیا که تو حور بهشت را رضوان

در این جهان ز برای دل رهی آورد

شعر کودکانه در مورد بهشت

 ز عطر حور بهشت آن نفس برآید بوی

که خاک میکده ما عبیر جیب کند

تنها به جهنم رفتن

به از

با همسفر بد به بهشت رفتن است

تنها

به جهنم برو

با همسفر بد

به بهشت

نه

شعر نو در مورد بهشت

 باغ بهشت و سایه طوبی و قصر و حور

با خاک کوی دوست برابر نمی کنم

شعر در باره بهشت و جهنم

 سبزه خط تو دیدیم و ز بستان بهشت

به طلبکاری این مهرگیاه آمده ایم

شعر درباره ی بهشت و جهنم

 بهشت اگر چه نه جای گناهکاران است

بیار باده که مستظهرم به همت او

شعر خیام در مورد بهشت و جهنم

 ای قصه بهشت ز کویت حکایتی

شرح جمال حور ز رویت روایتی

شعر کودکانه در مورد بهشت و جهنم

 بیا ساقی آن می که حور بهشت

عبیر ملایک در آن می سرشت

شعر کوتاه در مورد بهشت وجهنم

 آنکه میلش سوی حق بینی و حق گویی بود

سال تاریخ وفاتش طلب از میل بهشت

حضور بهشتی است

که گریز از جهنم را

توجیه می کند،

دریائی که مرا در خود غرق می کند

شعری در مورد بهشت

 مرغ روحش کاو همای آشیان قدس بود

شد سوی باغ بهشت از دام این دار محن

شعر طنز درباره بهشت

 قسام بهشت و دوزخ آن عقده گشای

ما را نگذارد که درآییم ز پای

شعر در مورد بهشت

روزی بهشتی بود دنیایم ولی حالا

بوی جهنم می دهد دنیا بدون تو

مقامات از دو بیرون نیست فردا

بهشت جاودانی یا جهنم

فروردین دارد تمام می شود

اولین باران بهار را که نبوده ای

خودت را

به اولین شکوفه ی اردیبهشت برسان

می دانی که؛

اردیبهشت بی تو… بهشت نمی شود!

شعر نو در مورد بهشت

بی تو

دست خدا

در دستان من است

و بوی بهشت می آید.

شعر در مورد بهشت

به بالِ نغمه ی

آن چشم وحشی

کشاندی

تا بهشت جاودانم.

شعر نو بهشت

گویند کسان، بهشت با حور خوش است

من می گویم که آب انگور خوش است

این نقد بگیر و دست از آن نسیه بدار

که آواز دهل شنیدن، از دور خوش است

شعر نو درباره بهشت

آنکس که بهشتِ زندگی را

برایت جهنم کرده

مجبور است متقاعدت کند که:

«بهشت جای دیگری است»