شعر در مورد شهید حسین خرازی ؛ اشعاری زیبا در وصف شهید حسین خرازی - پارسی زی
شعر در وصف زندگی شاد ، شعر درباره امید به زندگی و زندگی زیباست

شعر در وصف زندگی شاد ، شعر درباره امید به زندگی و زندگی زیباست

شعر در وصف زندگی شاد شعر در وصف زندگی شاد ، شعر درباره امید به زندگی و زندگی زیباست همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این …

پیام تبریک تولدت مبارک پسرم ، متن پسرم تاج سرم تولدت مبارک

پیام تبریک تولدت مبارک پسرم ، متن پسرم تاج سرم تولدت مبارک

پیام تبریک تولدت مبارک پسرم پیام تبریک تولدت مبارک پسرم ، متن پسرم تاج سرم تولدت مبارک همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که …

شعر در مورد شله زرد ، متن و شعر زیبا در مورد شله زرد نذری خوشمزه

شعر در مورد شله زرد ، متن و شعر زیبا در مورد شله زرد نذری خوشمزه

شعر در مورد شله زرد شعر در مورد شله زرد ، متن و شعر زیبا در مورد شله زرد نذری خوشمزه همگی در سایت پارسی …

شعر در مورد شهید حسین خرازی

شعر در مورد شهید حسین خرازی ؛ اشعاری زیبا در وصف شهید حسین خرازی

شعر در مورد شهید حسین خرازی ؛ اشعاری زیبا در وصف شهید حسین خرازی همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.

شعر شهید حسین خرازی

دلی داشت

تقدیم دنیا نکرد

به دریا زد، این پا

و آن پا نکرد

⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد شهید حسین خرازی

دوباره سَرَم در هوای شماست

تمامِ دلم سر سرای شماست

به سوی خدا رفتم و دیده‌ام

فقط ردِ پا ردِ پای شماست

سردارشهید در مشهد مقدس

بیشتر بخوانید : پیام تسلیت عمو خودم ، پروفایل عکس نوشته مرگ عمو

شعر در مورد شهید

کنترل کارت ها به عهده من بود. فرماندهان یکی یکی با نشان دادن کارت شناسایی وارد محوطه می شدند

و از آنجا به محلی که جلسه برگزار می شد، می رفتند.نگاهم به در بود.

یک ماشین جیپ جلوی در نگهبانی توقف کرد. قصد ورود به محوطه را داشت.

جلو رفتم و گفتم: “لطفا کارت شناسایی.”

گفت: “ندارم.”

گفتم:”ندارید؟”

گفت:” نه ندارم.”

گفتم:” پس باعرض معذرت اجازه ورود به جلسه رو هم ندارین!”

دستش را روی شانه راننده زد و گفت: “حرکت کن:

جلویش ایستادم و گفتم:” کجا؟”

گفت:”تو محوطه”

گفتم: “نمی شه”

گفت: “بهت میگم بروکنار.”

گفتم:”نه آقا نمیشه.”

گفت:”چی چی رو نمیشه، دیرم شد.”

محکم واستوار جلویش ایستادم و به دوستم گفتم:

“آماده باش هر وقت گفتم، شلیک کن.”

دوستم اسلحه رابه طرف ماشین گرفت و با لهجه زیبای یزدی دو سه بار گفت:

“رضایی بزنم یا می زنی؟ رضایی بزنم یا می زنی؟”

وقتی راننده جدیت مان را دید گفت: “حاجی، این آقای بسیجی، شوخی سرش نمی شه!”دست برد.

داخل جیبش و کارتش را بیرون آورد و گفت: “بفرمایید این هم کارت شناسایی!”

مشخصات کارت را با دقت خواندم نوشته بود:

حاج حسین خرازی

گفتم:”ب ب ببخشید آقا من فقط به وظیفه ام عمل کردم.”

حاجی خندید وگفت :” آفرین بر شما رزمندگان، وظیفه شناس”

بعد از آن هر وقت مرا می دید. می خندید و گفت: “رضایی بزنم یا می زنی”؟

⇔⇔⇔⇔

شعر شهید حسین خرازی

اگر که خسته دلی، با خودت نمیسازی

شکسته بال و پری و به فکر پروازی

وضو بگیر و دو رکعت نمازِ با حاجت

بخوان به عشق برادر، حسین خرازی

⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد شهید حسین خرازی

عاشق محرم وسینه زنی بود .

مخصوصا چون لشگر او به نام مقدس امام حسین ع بود ،ایام محرم شور وحال دیگری در آن پیدا میشد

وگردانها به روش سنتی عزا داری میکردند .

بعضی وقتها که دوستان نزدیک در سنگر جمع بودند ،

حسین با بازوی قطع شده ی دستش سینه زنی میکرد.

بیشتر بخوانید : پیام تسلیت برادر همسر ، پیام تسلیت رسمی برادر به یک دوست

شعر در مورد شهید

یـادمون باشه که…

هـرچی برای خـــدا کـوچیکی‌وافتـادگی کنیم،

خـــدا در نظر دیگـران بـزرگمون می کنه…

شهیـد حاج حسیـن خـرازی

⇔⇔⇔⇔

شعر شهید حسین خرازی

یک انسان عا شورایی بود .

اما مثل دیگران در جاهایی چیز دیگری میشد:

-هر کس میخواهد بماند و

هر کس نخواست آزاد است که برود.

این کلام حسین که بوی کربلا میدهد

نشان د هنده ی سختی کار وحال وهوای عملیات خیبر است.

آن شب همه ی یاران ماندند.

جانم حسین

⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد شهید حسین خرازی

فرازی از وصیتنامہ:

خـــدایا …

غلط ڪردم، استغفراللہ، خدایا امان امان

از تاریکے و تنگے و فشار قبر

و سؤال نکیر و منکر در روز

محشر و قــیامت بہ فریــادم برس.

بیشتر بخوانید : پیام تسلیت برادر رفیق ، پیام تسلیت خواهر به برادر + پیام تسلیت برادرم

شعر در مورد شهید

تا خالص نشوـے خدا تو را بر نمـے‌گزیند؛

لذا باید سعـے ڪنیم ڪہ

خداوند عاشق مان بشود تا ما را ببرد…

سردار_شهیدحسن باقری

⇔⇔⇔⇔

شعر شهید حسین خرازی

عشـق است . . . که دل به راه دلبر دادن

جان را به هوای آل حیـدر دادن

این کارِ بزرگ ، کار مردان خداست

ماننـد حسین بن علـے ” سَر” دادن

⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد شهید حسین خرازی

نمی دانم طلاییه رفته اید یا نه.

اگر نه ! حتما بروید.

در آنجا سه راهی است روی انبوهی از خاکهای مانده

از خاکریز های دوران دفاع مقدس،

معروف به سه راهی مرگ،

آنجا ذره ای از سختی کار و

حماسه ی بزرگ یاران حسین را می شود

فهمید.فقط ذره ای .

حسین در آنجا علمدار شد:

خواستند ملائک مرا به عالم بالا ببرند،

هنوز دل از دنیا نکنده بودم،

ولی فقط همین اندازه لیاقت داشتم.

بیشتر بخوانید : پیام تسلیت برادر جوان ، اس ام اس غمگین مرگ برادر + متن فوت برادر

شعر در مورد شهید

فرمانده های گردان گوش

تا گوش نشسته بودند.

آمد تو، همه مان بلند شدیم.

سرخ شد، گفت:” بلند نشید جلوی پای من.”

گفتیم: حاجی! خواهش می کنیم.

اختیار داری. بفرمایید بالا.”

باز جلسه بود.

ایستاده بود بیرون سنگر،

می گفت” نمی آم. شماها بلند می شید.”

قول دادیم بلند نشویم.

سردار شهید حسین خرازی

⇔⇔⇔⇔

شعر شهید حسین خرازی

نصفه شب بود

چشم چشم رو نمى دید

سوار تانک بودیم ، وسط دشت

کنار برجک نشسته بودم

دیدم یکى پیاده میاد

به تانک ها نزدیک مىشد ، چند لحظه توقف می کرد ، می رفت سراغ بعدی

سمت ما هم اومد

دستش رو دو پایم حلقه کرد

پایم رو بوسید و گفت «به خدا سپردمتون.»

گفتم «حاج حسین؟»

گفت «هیس! اسم نیار.»

رفت طرف تانک بعدى

تازه فهمیدم پای رزمنده ها رو می بوسه

گفت اسمشو نیارم که کسی نفهمه پابوسشون همون حاج حسین خرازی فرماندمونه

خدائیش آسمونم در مقابل بزرگی چنین مردانی کم آورده بود…

⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد شهید حسین خرازی

جای کابل ها روی پشتم می سوخت.

داشتم فکر می کردم « عیب نداره. بالاخره بر می گردی. میری اصفهان .

می ری حاج حسین رو می بینی سرت رو می گیره

لای دستاش توی چشم هات نگاه می کنه می خنده،

همه این غصه ها یادت می ره …»

در را باز کردند، هلش دادند تو . خورد مین ؛ زود بلند شد.

حتی برنگشت عراقی ها رانگاه کند . صاف آمد پیش من نشست .

زانوهایش را گرفت توی بغلش. زد زیر گریه.

گفتم« مگه دفعه اولته که کتک می خوری؟ »

نگاهم کرد. گفت « بزن و بگوبشونو که دیدی.»

گفتم «خب ؟»

گفت « حاج حسین شهید شده.»

بیشتر بخوانید : پیام تسلیت کوتاه رسمی ، یک پیام کوتاه برای تسلیت رسمی

شعر در مورد شهید

حاج حسین را ببین ،

او را از آستین خالی

دست راستش بشناس .

جوانی خوشرو ، مهربان و صمیمی ،

با اندامی نسبتا لاغر و سخت متواضع.

آخرین بروز رسانی در : دوشنبه 6 تیر 1401
کپی برداری از مطالب سایت با ذکر نام پارسی زی و لینک مستقیم بلا مانع است.