حسین غیاثی شعر حسود و زیباترین اشعار حسین غیاثی درباره افراد حسود - پارسی زی
متن مدح ولادت امام حسین ، شعر مدح ولادت امام حسین بنی فاطمه و کریمی

متن مدح ولادت امام حسین ، شعر مدح ولادت امام حسین بنی فاطمه و کریمی

متن مدح ولادت امام حسین متن مدح ولادت امام حسین ، شعر مدح ولادت امام حسین بنی فاطمه و کریمی همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم …

تبریک نیمه شعبان متن ، متن رسمی پیامک تبریک عید نیمه شعبان جدید

تبریک نیمه شعبان متن ، متن رسمی پیامک تبریک عید نیمه شعبان جدید

تبریک نیمه شعبان متن تبریک نیمه شعبان متن ، متن رسمی پیامک تبریک عید نیمه شعبان جدید همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که …

متن رفیق قدیمی مثل طلا میمونه ، شعر و متن زیبا برای دوست قدیمی

متن رفیق قدیمی مثل طلا میمونه ، شعر و متن زیبا برای دوست قدیمی

متن رفیق قدیمی مثل طلا میمونه متن رفیق قدیمی مثل طلا میمونه ، شعر و متن زیبا برای دوست قدیمی همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم …

حسین غیاثی شعر حسود

حسین غیاثی شعر حسود ؛ زیباترین اشعار حسین غیاثی درباره افراد حسود

حسین غیاثی شعر حسود ؛ زیباترین اشعار حسین غیاثی درباره افراد حسود همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.

حسین غیاثی شعر حسود

ما از این شهر غریبه

بی تفاوت کوچ کردیم

از رفیقا زخم خوردیم

تا یه روزی برنگردیم

خونه مون رو دوشمونه

ما یه آه دوره گردیم

ما واقعا با هم چه کردیم

⇔⇔⇔⇔

حسین غیاثی هم گناه

ما غنیمت های بی رویای

این جنگای سردیم

زندگیمون کو ببین

ما کشته های بی نبردیم

بی خبر از حاله هم

آواره ی دنیای دردیم

ما واقعا با هم چه کردیم

بیشتر بخوانید : متن چای آتیشی در طبیعت ؛ جملاتی زیبا درباره نوشیدن چای آتیشی در طبیعت

متن ترانه های حسین غیاثی

تلخ اما با هم نبودیم

ما آدمای شهر حسودیم

خسته از کابوس رفتن

دور از اون روزای روشن

بی تفاوت زیر این سقف کبودیم

تلخِ اما با هم نبودیم

ما آدمای شهر حسودیم

خسته از کابوس رفتن

دور از اون روزای روشن

بی تفاوت زیر این سقف کبودیم

⇔⇔⇔⇔

اشعار حسین غیاثی

پس بدین فرصت خنده هامو

پس بدین شادیه تو صدامو

پس بدین قلب عشق آشنامو

لااقل پس بدین گریه هامو

تلخ اما با هم نبودیم

ما آدمای شهر حسودیم

خسته از کابوس رفتن

دور از اون روزای روشن

بی تفاوت زیر این سقف کبودیم

تلخ اما با هم نبودیم

ما آدمای شهر حسودیم

خسته از کابوس رفتن

دور از اون روزای روشن

بی تفاوت زیر این سقف کبودیم

حسین غیاثی

⇔⇔⇔⇔

ترانه های حسین غیاثی

گذشته ها رو دوره کن

روزای خوبمون گذشت

یه شب از اون شبای خوب

چرا دوباره برنگشت

تموم خاطراتتو گذشته با مرور من

بدون تو به شب رسید روزای سوت و کور من

بازم تو خواب من

با من قدم بزن آروم و سر به زیر

می میرم از غم و بیخود

سراغمو از آدما نگیر

بازم تو خواب من

با من قدم بزن آروم و سر به زیر

می میرم از غم و بیخود

سراغمو از آدما نگیر

بیشتر بخوانید : شعر چای مولانا ؛ اشعاری زیبا از مولانا درباره چای

حسین غیاثی شعر حسود

دوباره بیقراری و دوباره گریه ها من

نمی دونم چرا به تو نمی رسه صدای من

نگفته های قلبمو نمی دونم به کی بگم

دلم همیشه روشنه دوباره می رسیم به هم

دوباره می رسیم به هم

بازم تو خواب من با من قدم بزن آروم و سر به زیر

می میرم از غم و بیخود سراغمو از آدما نگیر

بازم تو خواب من با من قدم بزن آروم و سر به زیر

می میرم از غم و بیخود سراغمو از آدما نگیر

بازم تو خواب من…

حسین غیاثی

⇔⇔⇔⇔

حسین غیاثی هم گناه

همه جا طوفانه،

عکستو گم کردم

جلوی ایوون باش،

زود برمیگردم

با دلی دریایی،

با لبایی خاموش

صبر کنی تا دیدار،

تو شب رویاپوش

⇔⇔⇔⇔

متن ترانه های حسین غیاثی

با خیالت گاهی،

خوش خیالی دارم

کاش میفهمیدی،

که چه حالی دارم

میرم اما اینبار،

زود برمیگردم

صبرکن تا دیدار،

زود برمیگیردم

بیشتر بخوانید : متن درباره بام تهران ، متن کوتاه در مورد شهر من + شعر عاشقانه تهران

اشعار حسین غیاثی

نامه هات چیزی جز،

بغض و خاکستر نیست

حالمو میپرسی،

حال من بهتر نیست

سوت و کورم بیتو،

ساعتم خوابیده

تازه فهمیدم باد،

عطرتم دزدیده

⇔⇔⇔⇔

ترانه های حسین غیاثی

خنده هات همرامه،

بغض من همراته

دلخوشی با یادم،

دلخوشیم رویاته

میرم اما اینبار،

زود برمیگردم

صبرکن تا دیدار،

زود برمیگردم

حسین غیاثی

⇔⇔⇔⇔

حسین غیاثی شعر حسود

بارون گرفته حالمو،

قفس شکسته بالمو

پر از خیالتم هنوز،

اَزم نگیر خیالمو

نگاه مهربونت

از همیشه مهربون تره

یه جوری زل زدی بهِم

که فکرت از سرم نره

بیشتر بخوانید : شعر در مورد وحشی گری ، متن و شعر مقایسه انسان و حیوان

حسین غیاثی هم گناه

می خوام تو خیسیِ چشات

گلایه هامو حل کنی

به تلخی ها بخندیو

شبو پر از عسل کنی

باید منو جا بذاری

حتی اگه دلت نخواد

مثل موهای گندمیت

منو بده به دست باد

همیشه من موندنیم،

همیشه تو مسافری

به موندن تو دلخوشم

تو هم فقط می خوای بری

حسین غیاثی

⇔⇔⇔⇔

متن ترانه های حسین غیاثی

ده سال بعد از حال این روزام

با کافه های بی تو درگیرم

گفتم جهان بی تو یعنی مرگ

ده سال رفتی و نمی میرم

ده سال بعد از حال این روزام

تو توی آغوش یکی خوابی

من گفتم و دکتر موافق نیست

تو بهتر از قرصای اعصابی

⇔⇔⇔⇔

اشعار حسین غیاثی

ده سال بعد از حال این روزام

من چهل سالم می شه و تنهام

با حوصله ، قرمز، سفید ، آبی

رنگین کمون می سازم از قرصام

می ترسم از هر چی که جا مونده

از ریمل ِ با گریه ها جاری

از سایه روشن های بعد از ظهر

از شوهری که دوستش داری

بیشتر بخوانید : شعر وحشی بافقی در مورد دوست ، شعر وحشی بافقی در مورد عشق

ترانه های حسین غیاثی

گرم هم آغوشی و لبخندین

توُ بستر بی تابتون تا صبح

تکلیف تنهاییم روشن بود

مثل چراغ خوابتون تا صبح

ده سال که لب هام و می بندم

با بوسه های تلخ هر جایی

ده ساله وقتی شعر می خونم

لبخند روی صندلی هایی

یه عمر بعد از حال این روزام

یه پیرمردم توی یه کافه

بارون دلم می خواد ،هوا اما

مثل موهای دخترت صافه

حسین غیاثی

آخرین بروز رسانی در : یکشنبه 20 شهریور 1401
کپی برداری از مطالب سایت با ذکر نام پارسی زی و لینک مستقیم بلا مانع است.