اشعار سجاد سلمانی و گلچینی از بهترین اشعار سجاد سلمانی
متن درباره کلبه آرامش ؛ مجموعه ای از بهترین اشعار درباره کلبه آرامش
متن درباره کلبه آرامش متن درباره کلبه آرامش ؛ مجموعه ای از بهترین اشعار درباره کلبه آرامش همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که …
اشعار پایان ماه رمضان ، اشعار روزهای پایانی و شبهای آخر ماه رمضان
اشعار پایان ماه رمضان اشعار پایان ماه رمضان ، اشعار روزهای پایانی و شبهای آخر ماه رمضان همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که …
متن رفیق خوب قدیمی ، متن طولانی زیبا برای دوست صمیمی
متن رفیق خوب قدیمی متن رفیق خوب قدیمی ، متن طولانی زیبا برای دوست صمیمی همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش …
اشعار سجاد سلمانی
اشعار سجاد سلمانی ؛ گلچینی از بهترین اشعار سجاد سلمانی همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.
اشعار سجاد سلمانی
گفتم که با فراق مدارا کنم،
نشد
یک روز را بدون تو فردا کنم،
نشد
در شعر شاعران همه گشتم
که مصرعی
در شأن چشمهای تو پیدا کنم،
نشد
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر سجاد سلمانی
گفتند عاشق که شدی ؟
گریهام گرفت
میخواستم بخندم
و حاشا کنم، نشد
بیزارم از رقیب
که تا آمدم تو را
از دور چند لحظه تماشا کنم،
نشد
شاعر شدم که
با قلم ساحرانهام
در قاب شعر،
عشق تو را جا کنم، نشد
سجاد سامانی
بیشتر بخوانید : متن در مورد محرم و نامحرم ، شعر و متن در مورد نگاه به نامحرم
شعرهای سجاد سلمانی
تنها ستاره ی شب تارم
شبت به خیر
تار است بی تو لیل و نهارم،
شبت به خیر
ای سر به شانه های رقیبان
گذاشته
کی سر به شانه ات بگذارم؟
شبت به خیر
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
اشعار سجاد سلمانی
تو در کنار کیستی امشب
که سال هاست
غیر از غم تو نیست کنارم،
شبت به خیر
بسیار زخم بر دل خونم زدی
و آه
تا صبح می شود بشمارم…
شبت به خیر
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر سجاد سلمانی
هرچند بی تو تاب نمی آورم،
برو
هرچند بی تو خواب ندارم،
شبت به خیر
رفتی اگرچه
وقت خداحافظی نبود
دیگر نشد بهانه بیارم،
شبت به خیر
سجّاد سامانی
بیشتر بخوانید : شعر در مورد نامحرمان ، شعر مولانا در مورد راز و محرم اسرار
شعرهای سجاد سلمانی
آهندل
خودشیفتهی کافر مغرور
دور است که یادی کند
از عاشق مهجور …
میگفت: در این شهر،
که دلباختهام نیست؟
آنقدر که محبوبم
و آنقدر که مشهور
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
اشعار سجاد سلمانی
گفتم که تو منظور من
از اینهمه شعری
مغرور، نگاهی به من انداخت که:
منظور؟!
من شاعر دوران کهن بودم
و آن مست
آمد به مزار من
و برخاستم از گور
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر سجاد سلمانی
بار دگرش دیدم
و در نامه نوشتم:
نزدیک رقیبانی و
میبوسمت از دور …
بر عاشق دلنازک خود
رحم نکردی
آهندل خودشیفتهی
کافر مغرور!
سجّاد سامانی
بیشتر بخوانید : شعر در مورد اسرار عشق ، متن و شعر در مورد راز دل گفتن
شعرهای سجاد سلمانی
دل دیوانهام
با دیدن بیگانه میلرزد
چه با بیگانه میگویی ؟
دل دیوانه میلرزد
توان گریهی آرام
در ابر بهاری نیست
اگر از های های گریههایم
شانه میلرزد
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
اشعار سجاد سلمانی
برای دیدنم ای کاش
در قلب تو شوقی بود
که حتی شمع هم با دیدن پروانه
میلرزد
فرو میریزد ایمان مرا
موی پریشانی
که گاهی با نسیم کوچکی
ویرانه میلرزد
تو را میبیند و در دست زاهد
رشتهی تسبیح
تو را میبینم و در دست من
پیمانه میلرزد
سجاد سامانی
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر سجاد سلمانی
تا زمانی که جهان را قفسم می دانم
هر کجا پر بزنم طوطی بازرگانم
گریه ام باعث خرسندی دنیاست چو ابر
همه خندان لب و شادند که من گریانم
حاضرم در عوض دست کشیدن ز بهشت
بوی پیراهن یوسف بدهد دستانم
بیشتر بخوانید : شعر محرم حافظ ، هر که شد محرم دل در حرم یار بماند راسخون
شعرهای سجاد سلمانی
زندگی مثل حصاری ز غم و دلتنگی است
مرگ ای کاش رهایم کند از زندانم
بیت آشفته ایَم در غزلی ناموزون
میل دارم که ردیفی بدهد پایانم…
سجاد سامانی
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
اشعار سجاد سلمانی
تو پادشاهی
و من مستمند دربارم
مگر تو رحم کنی
بر دو چشم خونبارم
مرا اگر به جهنّم بیفکنی
ای دوست
هنوز نعره برآرم
که دوستت دارم
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر سجاد سلمانی
ردای عفو
برازنده ی بزرگی توست
وگرنه من به عذاب تو
هم سزاوارم
امید من به خطاپوشی تو
آنقدر است
که در شمار نیاید
گناه بسیارم
بیشتر بخوانید : شعر مولانا در مورد راز ، شعر مولوی ای آنکه کشف راز پنهان کرده ای
شعرهای سجاد سلمانی
تو را به فضل تو
می خوانم
و امیدم هست
اگر به قدر تمام جهان
خطاکارم
سجّاد سامانی